فرار زبونانه تروریست ها از اشرف و حلب و مدعیان به اصطلاح پیروزی

بعد از شکست تروریست ها در سوریه و اخراج از شهر حلب اکنون گماشتگان فرقه رجوی هر روز به تحلیل شرایط جنگ حلب پرداخته و مسائلی را عنوان می کنند که هم خنده آور و هم دردناک است.
فردی به نام هادی محسنی در مقاله ای به نام «هولوکاست، رزمگاه اشرف و لیبرتی و حلب » جهت دل خوشی به افراد فرقه رجوی گفته است هنوز تروریست های وحشی سوریه شکست نخورده اند. و برای اینکه به مقاله خود هم رنگ و بویی بدهد ابتدا از سال 1618 در مورد جنگهای سی ساله مذهبی میان کاتولیکها و پروتستانها نمونه می آورد که هزاران نفر از مردم بیگناه کشته شدند و بعد هم از هولوکاست حرف می زند که چرا دنیا به این مطلب نپرداخته است در نهایت برای اینکه سوزش خود را در مورد اخراج تروریست ها از شهر حلب سوریه نشان دهد ابتدا به اشرف پایگاه جنایت رجوی در عراق اشاره می کند و بعد به حمایت از تروریست های سوریه می پردازد.
نویسنده مطلب برای اینکه اخراج از اشرف را شکست عنوان نکند گفت « بعد از اشغال عراق توسط آمریکا داعش نیز متولد شد و دست ایران برای قتل عام در اشرف بازتر شد و شاهد بودیم رزمندگان رجوی مجبور شدند اشرف را ترک کنند و در محل متروکه ای به نام لیبرتی شدند و سعی داشتند تشکیلات ارتش آزادی ایران را منحل سازند ». این قسمتی از تحلیل های آبکی نویسنده است.
او که همانند رجوی گور به گوری هنوز از اخراج اشرف می نالد و به حدی این شکست برایشان گران تمام شده که هنوز از اشرف پایگاه تروریستی رجوی حرف می زنند که چگونه رجوی ملعون می توانست حکومت دیکتاتوری خود را در آنجا برقرار نموده و با عوامفریبی به رقص رهایی بپردازد.
حال این سئوال پیش می آید مگر این رزمندگان که به نشخوار حرف های رجوی عادت دارند نگفتند که اگر کوه ها بجنبد ما از اشرف تکان نمی خوریم؟ مگر نگفته بودند اشرف مرز سرخ ماست؟ مگر اشرف پایگاه تمام آزادی خواهان نبود؟!!
همه این شعارها در یک کلام تبدیل به دود شد و کله شقی رجوی فریبکار بعد از اینکه تعدادی از افراد خود را در اشرف به کشتن داد با خفت و خواری مجبور به ترک اشرف شد. آیا رجوی ملعون نمی توانست قبل از اینکه تعدادی کشته شوند زودتر اشرف را ترک کند؟ برای رجوی ملعون جان افراد ارزشی ندارد چرا که از خون آن ارتزاق می کند.
 نویسنده مطلب برای اینکه به عوامفریبی ادامه دهد عنوان می کند که « می خواستند تشکیلات ارتش به اصطلاح آزادی بخش را منحل سازند » اکنون به نظر شما آیا این نویسنده حال خوشی دارد که هنوز از ارتش پوشالی رجوی حرف می زند؟ و از کدام ارتش در کشور آلبانی حرف می زند؟ آیا منظور وی، ارتش مفت خوران و پی رو پاتالهای رجوی در کشور آلبانی است؟ رجوی بعد از شکست در عملیات دروغ جاویدان ارتش به اصطلاح آزادی او هم از بین رفت و دل خوش کردن به این کلمه بیشتر از روی شکم سیری در اروپا می باشد. از نویسنده مقاله باید پرسید وقتی ارتشی سلاح سبک و سنگین داشته باشد و بعد از خلع سلاح به او چماق برای نگهبانی بدهند آیا افراد آن ارتش می توانند ادعای مبارزه و سرنگونی داشته باشند؟
هادی محسنی در ادامه عنوان می کند که « پایداری به سبک پایداران اشرفی در حلب نیز ادامه یافت»!!!
اگر معنی اخراج همراه با خفت و خواری در شب از اشرف معنی پایداری می دهد حتماً تروریست های شهر حلب نیز به این پایداری رسیدند!!. این مقاله نویس دل مرده می خواهد با کلمات دهان پرکن شکست تروریست های رجوی و اخراج شان از عراق را پیروزی بنامد و اینکه شاید روزی برگردند. البته آرزو بر رجوی و هم کیشان وی عیب نیست.
پروفسور فرقه رجوی برای اینکه آب مقاله خود را اضافه نماید تا به خورد دیگران بدهد عنوان نمود « طرح مهم و پیچیده خروج از حلب همچون طرح انقلابی و فوق تصور خروج اشرفیان از عراق به نقاط امن دیگر شرایط جدیدی را رقم زده است» حال باید خوانده قضاوت کند خروج تروریست ها از شهر حلب نیاز به طرح مهم و پیچیده داشته است؟ آنان که با تمام خفت و خواری فقط سلاح انفرادی خود را به همراه بردند، این است معنی طرح مهم و پیچیده برای فرار از شهر حلب؟ تروریست ها برای حفظ جانشان مجبور شدند از شهر حلب خارج شوند چون می دانستند که اگر باز هم در شهر بمانند همگی کشته خواهند شد.
فیلسوف تهی مغز فرقه رجوی هادی محسنی می گوید «خروج از اشرف یک طرح انقلابی و فوق تصور بود!!!».اگر رجوی ملعون می توانست یک روز دیرتر اشرف را ترک کند این کار را انجام می داد. وقتی بالای پنجاه نفر در اشرف کشته شدند نیروهای فرقه رجوی در نیمه های شب با خفت وخواری دمشان را روی کولشان گذاشته و فرار را بر قرار در اشرف ترجیح دادند.
در انتها مقاله برای اینکه نفرات فرقه و جیره خواران را سر کار بگذارد به دلداری تروریست های سوریه می پردازد که آنان عنوان نمودند « روزی به شهر حلب باز خواهند گشت!!.» اگر روزی رجوی ملعون به عراق یا اشرف برگردد حتماً تروریست های سوریه هم می توانند به حلب برگردند. شما بهتر است به همراه مریم قجر داعشی به فکر فریبکاری و… باشید و نفرات خود را در آلبانی جمع و جور کنید تا به دنبال کثافت کاری نروند.
در پایان باید به این نویسنده تهی مغز باید گفت چقدر در غرقاب کثافت رجوی غرق شدید که حاضر نیستید خیلی از واقعیت ها را ببینید و در عصر آگاهی باز هم با شیادی همانند رجوی ها می خواهید از خون مردم برای ادامه زندگی خود ارتزاق کنید.
هادی شبانی
 

خروج از نسخه موبایل