تحلیل سیاسی دعا نویسی که نیست عمو خزائی!

آدم دست به دندان میشود وقتی نوشته ای با این کیفیت ومضمون پایین ازکسی که خیلی ازعمر بی مایه اش میگذرد، تجربه ی تشکیلاتی چندین دهه ای دارد را میبیند!

او نوشته اش را با  فرض اینکه روی کار آمدن ترامپ، اوضاع بنفع فرقه ی رجویه و برعلیه جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، آغاز کرده که اینجانب  پرداختن زود هنگام به نتایج انتخاب ترامپ را معقول ندانسته و ازنقد این قسمت از سخنان آقای پرویز خزائی، خودداری نمودم.

استاد؟؟!! خزائی طی یادداشتی بنام " یادداشتی کوتاه برای این روزها شماره یک " دررسانه های گروه رجویه منتشر ساخته، اورده است:

" یا ایها الدرماندگان گیج و ویج! ما با تکیه به عزم و جزم و پایداری خود و آن پنج عنصر، (آرمان و عشق به رهایی ایران زمین، تشکیلات محکم و فولاد آب دیده شده، رهبری و مدیریت بسیار هشیار، گرای درست و پنجم آمادگی فدای همه هستی و داروندار)، در این جهان تک ابرقدرتی مماشات گر، خود را بر تاریخ این دوره بسیار حساس و خطیر از تاریخ، نه تنها میهن، بلکه تمامی جهان، تحمیل میکنیم… ".

درجواب این 5 مورد نقاط قوت؟؟!! باند رجوی باید گفت:

1-  نوع آرمان وعشق به رهایی ایران زمین تان را دیده وبا پوست وگوشت خود  آنرا حس کرده ایم ومی دانیم که این رهائی حداکثر ازنوع پل پوتی- درابعاد قدری وحشتناک ترش – خواهد بود!

2- با وجود اینکه این تشکیلات ازنظر مردمی وسیاسی بودن دردرجات زیر صفر قرار دارد، اما از لحاظ مافیایی بودن البته که درایران بی نظیر است وشما ازاین بابت دارای رکورد بوده ومیتوانید بدان افتخار کنید!

مسئله دراینجاست که هرگز یک تشکیلات مافیایی با پدر خوانده ی خودکامه، مردم کشوری را به رهائی وسعادت نمی رساند وبلکه من حیث المجموع برعلیه منافع مردم- بیشتر زحمتکشان – عمل میکند!!

3- رهبری ومدیریت هوشیار ازاین جهت قابل تامل است  که مجموعه ای را که درآن هزاران نفر زندگی میکنند، به قبرستانی خاموش تبدیل کرده که  البته کار کمی هم نیست!

این پیر خرفت تر شده، ابدا نمیداند که زمانی به  تشکیلاتی لقب فولادین داده می شود که نظر اکثریت اعضا درمدیریت ورهبری آن مورداحترام وتوجه باشد که درباند رجوی نیست و اتفاقا این تشکیلات به لحاظ خصلت استبدادی خود (عدم رعایت حق اظهار نظر ورای اعضاء درتعیین خط مشی ودستگاه رهبری آن) براحتی درهم میشکند، چنانکه درمورد سازمان مجاهدین خلق چنین شده واین سازمان به سکتاریزمی بدل شده که حرف اول وآخر را رجوی میزند!

4- گرای درست یعنی چه؟ منظورتان داشتن تحلیل های درست از اوضاع است که با هیچ چسب محکمی هم به تشکیلات شما نمی چسبد؟!

5- اگر فدایی بودنی دراین تشکیلات بوده، همگی درراه بیگانگان وآنهم بخاطر مهیا کردن بساط عیش ونوش شخص مسعود رجوی بوالهوس وجاه طلب بوده است واین نه تنها رغبتی در خواننده بر نمی انگیزد، بلکه بیشتر متوجه اش میکند که با  چه جریان دروغگو وضد ملی ای مواجه است!

مادر بزرگ مرحوم منهم با توسل به دعا و جادو جنبل دعانویس حقه باز، دهن هردشمنی را می بست و ما فرزندان پرتعدادش را به خیال خود ازگزند انواع جن،میکروب، چشم زخم و… مصون نگه میداشت وما هم بدون توجه به نیات خوب او، به اندازه ی کافی بابیماری ها و حوادث روبرو میشدیم!!

به ادامه ی حیات جهان تک قطبی هم زیاد امیدوار نباشید که روند امور بنفع این تداوم نیست!

آقای خزائی مطرح کرده است که:

" ما طرفدار و مبارز جدی برای راه حل سوم هستیم که سالهاست یکی از پایه های محکم استراتژی ماست: یک. نه به مماشات و جستجوی عبث صدبار آزمایش شده برای یافتن یک آخوند مدره و مصلح و دمکراسی جو، دو. نه به جنگ و حمله نظامی خارجی به میهن مان. سه. آری و آری! به سرنگونی نظام ضد تمامی بشریت و تمامیت میراث و ارزشهای های والای بشری، بدست مردم سلحشور ایران زمین و مقاومت سازمان یافته آنان، و به همین منظور هزار اشرف میسازیم "!

شما ازامپریالیزم ونظام تک قطبی که تاکنون به 50 کشور جهان حمله ی نظامی مستقیم کرده ویا اگر دست نداده، به کودتاهای متعدد دست زده که بعضا حاصل شوم آن برچیدن دولت های قانونی وکم وبیش دموکرات وملی درکشورهای پیرامونی بوده، میخواهید بارژیم ایران که فاقد این امکانات امپریالیزم برای تجاوز ونقض حقوق بشر نیست، مماشات نکند.

چگونه است که ازدنیای تک قطبی با مختصات برشمرده ی بالا، توقع دارید که به آزادی ایران کمک کند؟! وآیا این آزادی شبیه همان آزادی نوع برده داری خواهد بود که رهبر معنوی وپدرخوانده ی شما در تشکیلات خودش – که شما هم کم وبیش از آن استفاده میکنید-  ساری وجاری کرده است؟!

با تعریفی که شما ازرژیم ایران دارید، آیا بازبان بی زبانی نمیخواهید که اربابان جهان تک قطبی کاری کنند که منجر به درگیری مسلحانه درایران وتجاوز به آن بشود؟!

درموردساختن هزار اشرفی که قادر به حفظ آن حتی درشکل اردوگاه لیبرتی نشدید، تنها میتوانم بگویم که چه عرض کنم!!

درادامه تحلیل این قلم بدست دیر سال رجوی چنین عنوان می شود:

" البته واضح و مبرهن هست که در این کارزار جهانی، که مردم ستمدیده ایران و مقاومت بغایت سازمان یافته و طوفنده آن، در خط اول این جبهه جهانی قرار گرفته اند، هر کس با قدم و قلم و بهر وسیله ای به یاری ما بیاید، ابتدا و قبل از هر چیز، به خود و سرنوشت بشرو آرمانهای والای بشری- که اکنون سخت و بغایت ویرانگر و خونین، در تهدید خلافت اسلامی و ولایت مطلقه فقیه است- یاری رسانده است. وسلام این نامه تا اینجا تمام…".

ما بعنوان اعضای خانواده های گروگان های رجوی، دوستان یا همسایگان آنها ویا  مخصوصا بعنوان کسانی که عمری را درتشکیلات رجوی به هدر داده اند، بطور طبیعی وازروی احترام به حقوق انسان ها و علائق میهن دوستی خود به جبهه ای نخواهیم پیوست که باند رجوی جلودار آن باشد!

راه چاره ی  حل بحران درونی خودتان را بابررسی عملکرد خود وانتقاد شجاعانه ازآن بیآبید عمو!

گروهی ازجدا شدگان ازمناسبات فرقه ی رجوی

تبریز- ایران

اکبر خباره       

اسماعیل آقاپور

لطف اله محمدی

جلال سلمانی

سیروس غضنفری

حسین همتی

احد رسول پور

احمد حسین زاده

نادر چپ چاپ

علی امانی

حیدر ابوالحسنی

محمد رضا شمس

محمد جواد اسدی

علیرضا مقدمی چوبقلویی

خروج از نسخه موبایل