زن در مناسبات فرقه تروریستی رجوی

روز هشتم مارس، بعلت تاریخچه ی دورش از سوی سازمان ملل متحد بعنوان « روز حقوق زن و صلح بین المللی» نامگذاری و به رسمیت شناخته شد تا در این روز به زحمات کسانی که در راه احقاق حقوق زنان تلاشهای بی شائبه ای داشته اند، ارج بنهند. زنان همیشه بعنوان قشر مظلوم و ضربه پذیر جامعه، حقوقشان مورد تعدی قرار گرفته است. حقوقی از جمله: حق رأی، حق مالکیت، حق تحصیل، حق سرپرستی، حق ازدواج و غیره که همیشه دستخوش تحقیر و تعدی بوده و طی سالیان متمادی با تلاشهای متعدد و صرف هزینه های گزاف مالی و جانی توانسته اند امروزه نه به شرایط برابر، اما حداقل شرایط بهتری نسبت به گذشته دست پیدا کنند. جالب است بدانید در قرن 21، عصر آزادی بشر، هنوز در جوامع و گروههای مختلف بخصوص فرقه ها به عناوین گوناگون به حقوق زنان تعدی گردیده و یکی از اجحاف های بزرگ به حقوق آنها یعنی برده داری زنان به شکلی نوین هنوز جریان دارد. از جمله ی این فِرَق می توانیم به نام فرقه تروریستی مجاهدین که در این زمینه ید طولایی دارد، اشاره نمود. این فرقه با شعارهای زیبا از جمله برابری حقوق زنان و مردان و آزادی زنان همیشه داعیه ی آزادی زنان ایران را مطرح و سعی نموده تا وجهه ی خویش را در جامعه ی جهانی توجیه پذیر و زیبا نشان دهد. این فرقه با طرح این عناوین در جامعه اقدام به جذب زنان و دختران در گذشته به سوی خود نموده است در صورتی که سرابی را نشان می دهد که با نزدیک شدن به آن به واقعیت تلخ وجودی این فرقه و تفکرات پوسیده ی آن میتوان پی برد. با مطالعه ی عملکرد این فرقه در طی سی و اندی سال گذشته و خواندن مصاحبه نجات یافتگان از بند رجوی که چندین سال با افکار فاشیستی او سر کرده و آنرا به عینه تجربه کرده اند، باید به این موضوع اندیشید که آیا مکانی یا جامعه یا فرقه ای خوفناکتر از این فرقه نیز در دنیا میتواند وجود داشته باشد؟! فرقه ای با اندیشه هایی مخوف که دول جهان از وجودش غافل گشته اند و یا بخاطر به دست آوردن منافعی از جمله پولهایی که سرکردگان این فرقه تحت عناوین گوناگون از مردم ساده دل و زودباور دزدیده و یا بعنوان کمک دریافت می کنند و به سیاستمداران دول جهان پرداخت می نمایند تا آنان را به رسمیت بشناسند می دهند، چشمان خود را به روی جنایات این فرقه تروریستی در حق مردم ایران و بخصوص اعضای خودش بسته اند و خود را به آن راه زده اند! آری، مکانی در این دنیا هست که با حمایت دول مدعی حقوق بشر، به بدترین وجه ممکن اعمال ضدبشری صورت می دهند. اعمالی که شاید در دنیا و طی سالهای گذشته حتی به مخیله ی هیچ انسانی خطور نمی کرده و نمی کند منجمله تجاوز، خارج کردن رحم زنان، سرکوب کردن روابط عاطفی و غریزی که خداوند در نهاد و فطرت انسانها قرار داده، از بین بردن روابط مادر و فرزندی که حتی در بدترین و ظالمانه ترین دول نیز نسبت به غیرهموطن و غیرنژاد خویش هم صورت نمی گیرد؛ اما در فرقه رجوی تمامی این فجایع نسبت به یک هموطن و هم نژاد خویش بخصوص نسبت به زنان صورت گرفته و می گیرد.کسانی که داعیه ی آزادی، برابری و برادری را می نمایند، در عمل آنرا نقض نموده اند به شکلی که حتی در خیال هم نمی گنجد. با بررسی مصاحبه های مختلف از افرادی که از این فرقه رهایی یافته اند میتوان به این مسئله پی برد که تمامی شعارهای زیبای آزادی، برابری و برادری صرفاً در جهت اهداف مسعود و مریم رجوی جنایتکار جهت زیبا جلوه دادن چهره ی فرقه شان مطرح                     می گردد.
او به زنان اجازه می دهد تا بر مردان حکومت کنند تا به شکلی جدید به استثمار زنان فرقه دست یابد. نوعی استثمار جذاب که زنان را از تمام مواهب ذاتی شان دور می کند و بدین طریق مدتی از عمر را می گذراند و همینطور عمری از زندگی تک تک اعضای فرقه ذایل می نماید. همانطور که در مقاله ای تحت عنوان کالبد شکافی مصاحبه خانم نسرین ابراهیمی (عضو جداشده از فرقه رجوی) نیز اشاره گردید: "سران فرقه در عمل یک دیدگاه ایدئولوژیک قرون وسطایی در مورد زنان ارائه می دهند. آنان آرمانی برای جایگاه زن متصور هستند که در دنیای واقعیت و رابطه های انسانی به تحقیر زن و تلقی فاشیستی و کالائی از او منجر می گردد. زن در مناسبات فرقه رجوی موجودیست عاری از هرگونه احساسات متعالی مادرانه، همسرانه، زنانه و عاشقانه؛ و امیال این جهانی که می بایست با ستیزه جویی، خشونت و ترور، مسیر قدرت رسیدن رهبر عقیدتی فرقه را هموار سازد." پس مشخصاً در این فرقه به ذات زن تعرض میگردد تا اهداف مسعود و مریم رجوی تحقق یابد.
این فرقه ی همیشه مدعی حمایت از حقوق زنان، خود نمونه ی بارز تعدی به حقوق آنان است که در پی اعتراض هر یک از این اعضا به شدیدترین و بدترین وجه ممکن آنها را مورد شکنجه و آزار قرار داده و بسیاری از آنان در پی این امر حتی کشته شده اند. از جمله تعدی هایی که این فرقه به حقوق زنان نموده، می توان به قانون منع ازدواج اعضا و یا طلاقهای تشکیلاتی، اعزام اجباری فرزندان و دورنمودن آنها از خانواده بخصوص مادران، خارج نمودن رحم از بدن زنان که این عمل شنیع در هیچ برهه ای از تاریخ حتی در جنایات هولناک هیتلر هم شنیده نشده است، ازدواج اجباری زنان و دختران زیبا با شخص رجوی و تأمین نیاز جنسی او که نوعی برده داری جنسی میتواند باشد اشاره نمود که در تمامی این موارد به حقوق و تمامیت بدنی و خودمختاری زنان تجاوز گردیده است. به عبارتی می توان عنوان نمود که در تمامی عملکردها و تصمیمات رجوی و فرقه ی مخوف رجوی به ذات اساسی زن یعنی مهرورزی، عشق و عاطفه ی مادری و تمامی حقوقی که یک زن امروزه در جامعه و دنیا دارد، مورد هجمه و تجاوز قرار گرفته و تنها به این عنوان که این زنان اعضاء یک گروهک تروریستی به شمار می روند از آنان غافل شده و کسی به فکر حمایت از آنان نیفتاده است. شاید بسیاری با تصور اینکه این انتخاب خود این زنان می باشد به فکر حمایت از آنان نیفتاده اند اما به جرأت با مشاهده و شنیدن این فجایع رخ داده میتوان گفت این زنان از حق انتخاب مسیر خود نیز محروم هستند که شاید اگر حق انتخابی بود تاکنون بارها از این فرقه ی مخوف و دجّال خود را می رهاندند.
درخاتمه، در روزهایی چون روز هشتم مارس که یکی از دغدغه های آن حقوق زنان است، می بایست از زنانی هم یاد نمود که با یک اتفاق و یا اشتباهی در دوره ای از زندگیشان، دچار رنج هایی گشته اند و بسیاری از حقوق عادی و کوچک و حتی از حقوق ذاتی که خداوند برای ذات زن در نهادش قرار داده محروم گشته اند و شاید با حمایت زنان جهان آنها هم بتوانند به آزادی از این بند که کمترین حق هر انسانی فارغ از زن یا مرد بودن هست، دست یابند.
به امید آزادی و رهایی تمامی زنان از بند فرقه تروریستی رجوی
سهیلا سلمان زاده – خواهرزاده رحیم سهرابی (اسیر در فرقه تروریستی رجوی در آلبانی)
 

خروج از نسخه موبایل