این سوء استفاده ادامه داشت تا رجوی در سال 1365 به عراق آمد و آن لیست را به کربلا برد و در حرم امام حسین (ع) عنوان نمود که اینها سربازان تو هستند ولی بعد از گذشت چند ساعت رجوی شیاد آن لیست را تحویل صدام داد و می شد فهمید که برای رجوی تروریست مهم نیست که این لیست دست چه کسی باشد وی فقط به دنبال جاه طلبی خودش بود.
بعد از مدتی رجوی شیاد لیست کشته های خود را به سرداب امام زمان (عج) برد و تحویل داد ولی همین لیست در ملاقاتهای مختلف افراد با پارلمانترها در اروپا مورد استفاده قرار می گرفت تا بتوانند با فریبکاری به کار کثیف خود که همان وطن فروشی بود ادامه دهد.
این ریل هم چنان ادامه یافت اکنون کار به جایی رسید که وقتی نفرات فرقه از عراق اخراج و به کشور آلبانی برده شدند در ملاقات با جان مک کین جنایت کار نیز مریم قجر آن لیست را تحویل وی داد و بخوبی نشان داد که ادامه کار نفراتی که کشته شدند برای چه راهی بوده و صاحب اصلی آن نیز غرب بوده است این در حالی بود که رجوی در ابتدای فاز نظامی در سال 60 عنوان می کرد که نیروهای ایران نفرات ما را با پرچم آمریکا دفن می کنند حال می توان به گفته او رسید که به واقع نیروهای ایران به خوبی به ماهیت ضد ایرانی وی پی برده بودند و به همین خاطر است که دست زدن برای آمدن مک کین جنایت کار و پرچم آمریکا برای مریم قجر داعشی افتخار شده است.
برای رجوی و دار و دسته او جان انسانها ارزشی ندارند چیزی که برای وی مهم است سوء استفاده از خون آنان می باشد. اکنون کتاب کشته های رجوی فقط به درد ملاقات ها و گرفتن عکس یادگاری می خورد.
برای نفراتی که شناختی از کتاب کشته های فرقه رجوی دارند بسیار روشن است که رجوی برای اینکه آمار کتاب را بالا ببرد اکنون به دنبال اسامی نفراتی است که به جرم قاچاق مواد مخدر و تجاوز به عنف اعدام می شوند می باشد. وقتی رجوی تروریست ریگی جنایت کار را به اصطلاح مبارز!!! می نامد پس می توان گفت که برای رجوی تروریست اصلاً کتاب مهم نیست و فقط آمار آن مهم است.
حال می توان نتیجه گرفت که کتاب کشته های فرقه بالاخره به محل اصلی اش که همانا آرام گرفتن در آغوش جان مک کین جنایت کار بود رسید و باید به مریم و مسعود تبریک گفت که کار اصلی شان را به پایان بردند.
هادی شبانی