بدون پرداخت بیعانه، این قول ها ارزشی ندارد!!

خانم دولت نوروزی- از مریدان خاص رجوی- هم خواسته که ازقافله عقب نمانده ودرمورد انتخابات دوازدهمین دوره ی ریاست جمهوری ایران، مطلبی بنویسد.
او درنوشته ای با عنوان " انتخابات نمایشی رژیم آخوندی " آورده است:
" بدون تردید خروجی و نتیجه این مناظره‌های کنترل شده، علیرغم هشدارهای و دستورالعمل‌های آخوند خامنه‌ای و… خاتمی، به تمامی مردم ایران و جامعه بین‌المللی نشان داد که وضعیت اسفبار فعلی کل کشور، محصول و کارکرد بیش از سه دهه حاکمیت تمامیت نظام جنایتکار و فاسد… از سر تا ذیل آن است ".
به این موضوع ازدید دیگری نیز میتوان نگاه کرد و گفت که ظرفیت جمهوری اسلامی تا حدی است که نامزدهای انتخاباتی میتوانند با صراحت لازم ازعملکرد یکدیگر انتقاد کنند و به مردم کمک کنند که با دید بازتری به کاندید مورد انتخاب خود رای دهند!
این صراحت بیان در نامزدهای انتخاباتی نشان میدهد که ایران هنوز هم  کم وبیش ازفضای ایجاد شده درانقلاب بزرگ 1357خود بهره مند است و در این کشور سکوت قبرستانی حاکم نیست والبته شرکت مردم درانتخابات مختلف ازموانع جدی ایجاد این فضای سکون وخفقان کامل بشمار می آید!
فضایی که باند رجوی بدان عادت ندارد و همه جا را مانند تشکیلات خود دیده وهر صدای اعتراض و انتقاد را مخرب وناموجه میداند!
انتقاد جریان ها ونامزدها ازهمدیگر، نشان میدهد که کسی درایران که معصوم کامل باشد وجود عینی ندارد واین پدیده موافق منطق واعتقادات مذهبی مردم ایران است ونشان ازپویایی جامعه ی ایرانی می دهد!!  
این خانم بعنوان  بلند گوی تنظیم شده ی رجوی، به نوشته ی خود چنین ادامه میدهد:
" در کارنامه سیاه نظام انحصارطلب و دیکتاتوری ولایت‌فقیه چه در دولت‌های قبلی و چه در دولت فعلی نه تنها هیچ آثاری از سازندگی، گسترش واحدهای تولیدی، ایجاد اشتغال، امنیت شغلی، ایجاد خدمات اجتماعی و تحصیلی برای اقشار مختلف مردم ایران به‌ویژه جوانان و زنان نبوده و نیست…".
این طرزتفکر، نمونه ی بارز سیاه وسفید دیدن اموراست و بیش از هرچیز، میزان فرقوی بودن این گروه جاه طلب وتمامیت خواه وضد ملی را نشان میدهد.
راست آنست که علیرغم ناکامی های زیادی که وجود دارد وانقلاب بزرگ مردم ایران موفق به رسیدن به تمام آماج خود نشده، اما کارهای بزرگ اقتصادی واجتماعی دراین کشور انجام شده که حتی دشمنان خارجی هم به این مسئله اذعان دارند!
ما به سخنان این کاندیدا ها گوش نموده وبه کسی که بیشتر ازبقیه مفید به حال مردم وکشور تشخیص میدهیم رای میدهیم واین پروسه را بطور مدام ادامه میدهیم تا بطرف تحقق کم وبیش کامل خواسته های خود پیش برویم و با وجود اینکه میدانیم مردم ایران متکثر هستند وقواعد بازی را هم باید رعایت کرد!
اگر سیاست علم عمل به ممکنات است، ما علیرغم داشتن آرزوهای دور ودراز،درشرایط فعلی کاری بهتر ازشرکت درانتخاباتی با این خصوصیات، نمیتوانیم بکنیم!!
عقب ماندگی ایران از 400 سال پیش وبا حضور استعمارگران درمنطقه آغاز شده وپشت سرگذاشتن این عقب ماندگی، با پشتکار طاقت فرسا ودرعین حال تحمل وبردباری نیاز دارد وبا شعر وشعار، کشکی را هم به ادم نمیدهند که بسابد!
درادامه:
" اگر کسی در این نظام بخواهد ادعای مردم‌گرایی داشته باشد باید در اولین گام قانون اساسی نظامی دیکتاتوری ولایت‌فقیه را منسوخ کند، سپاه پاسداران ظلمت و تباهی و نیروهای تروریستی و جنگ‌افروز سپاه قدس را منحل کند و در یک کلام تمامیت این نظام پلید و فاسد را سرنگون کند ".
اگر مردم حاضر باین کار نبودند – که لا اقل حالا نیستند- آیا من بعنوان فرد مدعی مردم گرایی، باید راسا دست به اقدام زده و این حکومت را  بدون حضور آنها و آنهم با توسل به ترورو…سرنگون کنم؟!
کاری که سازمان های چریکی ایران با تمام استعدادها و نیت های خیرخواهانه ی خود، درمدت 10 سال حضور خود درایران نتوانستند انجام دهند؟!
یا مثل رجوی عمل کنیم که بدون تشخیص جهت فکر وعمل مردم، دست به انتحار بزرگی زد و ده ها هزار نفر را دراین راه قربانی داد و چیزی برآگاهی مردم اضافه نکرد واگر کرد این بود که سازمان های سیاسی بدون حضور و موافقت وهمراهی مردم قادر به سرنگونی هیچ حکومتی نیستند!!!
با تمام این احوال، باز میتوان معامله ای با باند رجوی کرد به شرط اینکه این گروه بیعانه ای داده و تحقق معامله را قطعی نماید!!
این بیعانه میتواند برگزاری انتخابات آزاد درون تشکیلاتی در گروه رجویه باشد یا اجازه ی تماس آزاد اعضای دربند سازمان با فامیلان ودوستانش، یا دعوت مریم خانم از اعضای خانواده ها که با خرج خود به آلبانی آمده وچند روزی مهمان این فرزندان خود باشند!!
حمید  تبریزی
 

خروج از نسخه موبایل