شورای مقاومت یا شورای جاسوسی دو عنوان برای یک کاربرد

فاصله گرفتن از مردم و روش های ضد دمکراتیک و توسل به ابزار قدرت از بیماریهای لاعلاج مجاهدین است، وقتی به تاریخچه شکل گیری سازمان مجاهدین بعد از انقلاب ضد سلطنتی 1357 نگاه کنید میبینیم تمام هدف آن رسیدن به قدرت به هر شیوه ممکن است، برای بدست گرفتن قدرت سیاسی در سال 1360 از اسلحه استفاده کردند و جنگ مسلحانه را اعلام میکند و زمانی دیگر به حیطه قدرت صدام…
دلیل و انگیزه اصلی نوشتن و پرداختن به وضعیت فعلی به اصطلاح شورای ملی مقاومت کشیده شدن سرنوشت آن همانند سرنوشت بنیادگذاران آن به بنگاه جاسوسی و خیانت به ملت ایران توسط حیوانات دد صفت سازمان است که اسیر در قدرت و مالیخولیای شهرت و جنایت هستند.
مسعود رجوی همیشه در نشستها میگفت” مقاومت – یعنی مجاهدین – دو بال دارد یکی نظامی یا همان ارتش آزادیبخش یا بازوی مزدور ارتش عراق و صدام حسین و دومی بال سیاسی یا همان شورای ملی مقاومت” است. بال نظامی که با عملیات انتحاری (فروغ جاویدان) برای همیشه بی فروغ شد و نهایتا به سرگردانی و اقامت از سر اکراه به کشور آلبانی ختم شد، و بال سیاسی هم که اعضای غیر مجاهد آن بدلیل دیکتاتوری و هژمونی رجوی و سازمانش، شورای دست ساز رجوی را ترک کردند و از آن چیزی نماندجز همان تعدادی که از فرماندهان جنگ و ترور که در عراق بودند و مسئول شورا هم از ترس به غیبت ابدی فرو غلطیده و از نظرها غایب شده است و در اقدامی نامشخص و گنگ مریم عضدانلو یک شبه رئیس شورا میشود.
مقامات تصمیم گیرنده و تاثیر گذار در اتحادیه اروپا به دلیل رفتارهای تروریستی و نداشتن وجهه و اعتبار مردمی سازمان را از آرشیو خود پاک کرده اند و سازمان در خلع مشروعیت مردمی و عدم اعتبار بین المللی سر در آخور امریکایی ها کرده است، سازمانی که روزی در شعارهای فریبنده خود امریکایی ها را با کینه از ایران بیرون می کرد و خونشان را بر زمین می ریخت، ولی حالا به حیاط خلوت قدرت مقامات سابق و فعلی امریکایی خزیده است!
شورای ملی مقاومت با هدایت سازمان اکنون با کسانی هم پیمان شده است که هر روز یک لایحه تحریم بر علیه ایران صادر می کنند و امید بسته اند در صورت بروز جنگ و تغییر نظامی سیاسی در ایران منافع استراژیک خودشان را از اخور مجاهدین برداشت نمایند و چه کسی بهتر از مجاهدین که شرافت و جوهر انسانی ندارند و فقط می توانند مزدور خوبی برای صاحبان قدرت و سرمایه باشند و آنچه برایشان اساسا اهمیت ندارد سرنوشت ایران و ایرانی و حرمت و ارزش انسانی است!
بر کسی پوشیده نیست که مقامات مسئول و آگاه امریکایی و اروپایی از عدم مشروعیت سازمان آگاه هستند و همین دافعه باعث شده تا سازمان از اسم دیگر خود یعنی شورای کذایی ملی مقاومت استفاده کند که تا بدین طریق خود را خوشنام جلوه دهد و مقامات این کشورها را بفریبد.
سازمان با این ترفند شورا را تبدیل به شعبه ای از سازمان اطلاعات مرکزی امریکا کرده است و هر از گاهی با اجرای یک شو و نمایش به صحنه می آید و آخرین مورد آنهم بعد از حمله موشکی ایران به مواضع داعش بود که جعفرزاده خائن در مقر این شورا به اصطلاح به افشاگری (بخوانید جاسوسی) مکان های پرتاب موشک ها را به مقامات امریکایی راپرت داد تا بدینوسیله با هم مسلکان داعشی خود همدردی کرده باشد اکنون دیگر شورا کار کردی بهتر از این ندارد.
سازمان که روزی با طمطراق ادعا میکرد بزرگترین مجمع مخالفان برانداز حاکمیت ایران را با راه اندازی شورای ملی مقاومت بوجود آورده حالا حداقل نیروهای به ظاهر همسو با خود را نیز در این محفل سراسر خیانت با خود بهمراه ندارد و این تشکیلات دست ساز هم همانند خود سازمان به قعر تاریخ نکبت بار سازمان سقوط کرده است.