کاری که خانواده ها از اشرف آغاز کردند، اسیران فرقه در آلبانی به پایان خواهند برد

رفت و آمدهای پی در پی مریم قجر به آلبانی خبر از وخامت اوضاع درآلبانی دارد. بسیاری از قربانیان سالهای سال است که از همان اشرف و بعد لیبرتی و اینک آلبانی پی به ماهیت این دستگاه فرقه گرایانه برده اند. دیگر نه از مبارزه خبری هست نه از وعده های سرنگونی شش ماهه و نه از مسعود رهبر مفقود. اینها همه تناقضاتی است که سالیان سال است همراه اعضاء و قربانیان است و همچنان نه تنها پا برجاست بلکه با امدن قربانیان به آلبانی صد چندان گشته است و باعث جدایی دهها نفر گشته است و همین امر موجب شده که مریم قجر سراسیمه به آلبانی برود و خود از نزدیک قضایا را مدیریت کند، دیگر پیام های شفاهی و کتبی مسعود غیب زده و فرستادن نماینده و تعهد چند باره گرفتن از اعضاء هم نمی تواند پاسخی بر این همه تناقضات باشد.
رجوی همیشه خانواده را لانه فساد تعریف میکرد و از دیدگاه شخص رجوی این تنها خطری بود که می توانست فرد را از مسیر مبارزه دور کند. و به اصطلاح از مبارزه برهاند. رجوی با تمامی خصومتی که نسبت به مردم ایران داشته و دارد این را به درستی متوجه شده و به همین دلیل جلوی ملاقات خانواده ها با فرزندان و عزیزانشان را در عراق، مقابل اشرف و لیبرتی گرفت.
پدران و مادران پیر و کهنسالی که با تحمل سختی های فراوان، به شوق دیدار با عزیزان خویش راه دشوار و پر مشقت سفر را برخود هموار کرده، شب ها و روزهای گرم تابستان در آن هوای نه چندان مناسب در مقابل اشرف و لیبرتی فریادها زدند. شاید تحمل این همه سختی،دیداری با عزیزان در پی نداشت اما بنیان اشرف را از جا کند و در بدری را برای سران فرقه به ارمغان آورد. هیمنه اشرف را برباد داد، اشرفی که قراربود اگر کوه بجنبد او از جای تکان نخورد.
فرقه رجوی خوب میداند این تناقضات دیر یا زود سر باز میکند همانگونه که حالا سر باز کرده است تعداد جداشدگان بعد از انتقال به آلبانی دلیلی براین مدعاست.
اینک در شرایط متفاوتی که در آلبانی حاکم است، این اسیران فرقه و جداشدگان هستند که کابوس فرقه و سران آن شدند. دیروز خانواده ها معضل اساسی فرقه بود ولی امروز جداشدن دهها نفر بعد از انتقال به آلبانی عرصه را بر سران فرقه تنگ کرده. رفت و آمدهای پی در پی مریم قجر به آلبانی خبر از وخامت اوضاع دارد.
حالا قربانیان دیگر در عراق و تحت حاکمیت صدام حسین نیستند که در صورت اعتراض تحویل زندان ابوغریب شوند و یا اینکه توسط اوباشان چماقدار درون فرقه سرکوب شوند این را هم قربانیان میدانند و هم فرقه رجوی در نتیجه و بدون تردید این قربانیان،کابوس فرقه رجوی هستند. فرقه رجوی پس از اینهمه سال خیانت اینکه به خط پایان نزدیک شده است و البته این سرنوشت محتوم و تاریخی تمام فرقه ها بوده و هست دیری نخواهد پایید که طومار این فرقه توسط خود اسیران در هم خواهد پیچید و کاری را که خانواده ها در مقابل اشرف و لیبرتی آغاز کردند آنها در البانی به پایان خواهند برد. انشاالله

خروج از نسخه موبایل