این دادخواهی را از تشکیلات خودتان شروع کرده تا الگوی ما باشید!

باند رجوی که در نقض حقوق انسان ها، شهره ی آفاق است، سرشکسته ازمواعید چند دهه ای خود ازسرنگونی ها، رویه ی دیگری را برگزیده وخواسته است که مثلا با طرح” جنبش دادخواهی” جبران مافات کند یا چنین وانمود کند!
این فرقه ای که باید داد خانواده های زخم دیده، متلاشی شده وگرفتار مناسبات رجوی ازاو ستانده شود، درفراری به جلو، بازهم جلسات سخنرانی اجرت المثل گرفته شده وخسته کننده ی معمول خود را برپا داشته وبه اسرای خود وانمود کند که” این تو بمیری از ان تو بمیری های سابق نیست” واین بار رژیم ایران بخاطر عدم رعایت حقوق بشر، ازطرف جهان تاجرصفت وسلطه گر غرب، ساقط خواهد شد!
توسط جهان غربی که مشکلی بنام حقوق بشر ندارد مگر درزمانی که بخواهد برای گرفتن امتیازات بیشتر از این وآن، پیراهن آنرا بر تن کند!!
استرون استیونسون هم یکی از سخنرانان جنبش دادخواهی مریم رجوی- کسی که درمناسبات درونی خودشان برای” عدل وداد” تره ای هم خرد نمیکند- در پاریس بود!
اما او کیست؟؟
” استرون استیونسون (Struan Stevenson) عضو سابق اسکاتلندی پارلمان اروپا و رئیس سابق هیئت رابط پارلمان اروپا با عراق از دیگر حقوق بگیران گروه رجوی است و عوامل اصلی لابی‌گری این گروه در اروپا محسوب می شود که از بابت این خوش خدمتی نیز تا کنون هزاران دلار به جیب زده است. بیش از ۹۰ درصد اخبار و گزارش های مربوط به استیونسون مربوط می شود به حمایت های وی از این باند و بیانیه هایی که در حمایت از این تروریست ها صادر می کند و سخنرانی هایی که بر ضد دولت ایران و دولت عراق انجام می دهد. استیونسون جدای از روابط گرم و صمیمی که با باند رجوی دارد، با گروه های ترویست داخل عراق نیز روابط خوبی برقرار کرده است.استیونسون در واقع بیشتر از آنکه نماینده مردم اروپا باشد، دغدغه رجوی و تروریست ها را داشته. از سال ۲۰۰۹ که وی رئیس هیئت رابط پارلمان اروپا با عراق شد، به طور مرتب در حمایت از باند رجوی بیانیه صادر کرده است.البته استیونسون سالهاست که متهم به دریافت مستمری و رشوه و در کنار آن گرفتن دستور از این سازمان است. وی در قبال این مبالغ با سوء استفاده از موقعیت خود در پارلمان اروپا و تولید ادعاهای ساختگی، برنامه های مشخصی را علیه دولت عراق و در جهت دامن زدن به درگیری‌های درونی عراق به اجرا درآورد. دیگر مقامات عراقی در مصاحبه ها و بیانیه‌های مختلف در مطبوعات بین المللی و عراقی به این نکته اشاره کرده‌اند که استیونسون در سالهای جنگ ایران و عراق از پشتیبانان سر سخت رژیم بعث و مجاهدین خلق بوده است. وی بعد از سقوط صدام به حمایتش از بقایای صدام و بخصوص گروه رجوی ادامه داد. استیونسون در این دوران سفرهای متعددی به اردن (مقر دختر صدام و بقایای بعثی ها) و لندن انجام می‌داد. وی عملا رابط شبکه بین المللی رجوی ها، بقایای صدام و لابی رژیم صهینیستی در عراق، اردن و اروپا بود.
او درسخنرانی ترتیب داده شده توسط مریم رجوی میگوید:
” این البته یک مشارکت خوبی در راستای دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد و یک یادآوری بزرگ به سیاستمداران اروپایی ما است که احترام به حقوق بشر، حقوق زنان و دموکراسی ارزش های اروپایی و جهانی است که نباید بخاطر منافع اقتصادی فراموش شوند و یا مورد معامله قرار گیرند”.
ما درروابط 500 ساله ای که بااروپا داشتیم، هرگز ندیده ایم که سران آن، منافع اقتصادی خود را بر منافع حقوق بشری ما ترجیح دهند و عکس قضیه همواره صادق تر بوده است!
ما با وجودی که به حقوق بشر صوری اروپا ارج مینهیم، اما هرگز دچار این درک غلط نبوده ایم که حقوق بشر ارائه شده از طرف اروپا- با وجود احترام زیادی که بر آن قایل هستیم- جنبه ی واقعی داشته است.
چرا که اجرای حقوق بشر، منوط به وجود دموکراسی واقعی بوده و بشریت هنوز این دموکراسی واقعی را تجربه نکرده است!
همچنین:
” شاید به همین دلیل است که دیدار فدریکا موگرینی، نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ایران در ۵ اوت جهانیان را حیرت زده کرد. او به هزینه مالیات دهندگان اتحادیه اروپا به تهران رفته بود تا مراسم تحلیف دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی را جشن بگیرد. روحانی در غرب بعنوان یک مدره و اصلاح طلب مورد ستایش قرار گرفته است…”.
آقای روحانی با رای مردم ایران انتخاب شده بود و خانم نامبرده بعنوان نماینده ی اروپایی که روابط وسیع با ما داشته وهم طی قرون 16تا 20 ستم های تقریبا غیر قابل جبرانی بما کرده، اقلا برای رعایت ظاهر قضیه، مجبور به شرکت دراین مراسم بود!
همینطور:
” می خواهم از خانم مریم رجوی، رئیس جمهور مقاومت ایران، برای براه انداختن این کمپین بین المللی برای دادخواهی قربانیان قتل عام ۶۷ سپاسگزاری کنم”.
شوهر این خانم رجوی با دستیاری او، هرجا که ممکن بوده دست به قتل وجنایت زده وبیشر ازان که کرده، در قدرتش نبوده وبنابراین لطف کرده واین موضوع را با خود ایشان مطرح کرده وموافقت اش رابرای حضور دردادگاهی که باین مسائل میرسند، جلب کنید!
ونیز:
” برای نتیجه گیری، من فکر می کنم که دولت جدید فرانسه باید در روابط با ایران حقوق بشر را در اولویت خود قرار دهد. ما انتظار داریم که رئیس جمهور ماکرون بر توقف اعدام ها و پیشرفت در زمینه حقوق بشر در ایران اصرار ورزد. دولت فرانسه و اتحادیه اروپا همچنین باید خواستار تحقیقات کامل سازمان ملل در مورد قتل عام ۶۷ بشوند”.
این دولت جدید فرانسه، اگر درد حقوق بشر دارد، ابتدا باید کار دولت های قبل دررابطه با افزایش سن بازنشستگی از 60 به 65 سال را لغو کند!
دوما، دولت های قبلی فرانسه را بخاطر ایفای نقش درجه اول در تراژدی بزرگ لیبی مورد بازخواست قرار داده وآنها را بجرم نسل کشی، تحویل دادگاه ها دهد!
این دولت وکل اتحادیه ی اروپا، کارهای حقوق بشری زیادی درمحدوده ی جغرافیایی خودشان دارند که چه بهتر آنها را انجام دهند تا ما هم سرمشق مثبتی گرفته ومشکلات حقوق بشری خود را حل کنیم!
گروهی ازخانواده های تبریزی
گرفتار درمناسبات ضد انسانی رجوی

خروج از نسخه موبایل