اینها را که بر شمردید، دروغ یا خیانت اند!

بمناسبت سالگرد انتصاب مریم رجوی به ریاست جمهوری ایران؟!، دستگاه های تبلیغاتی رجوی به کار افتاده وحرف وحدیث هایی مطرح میکنند.
دریکی ازاین بروشورهای بلند بالای تبلیغاتی این گروه دغلکار آمده است:
“نگاهی به کارنامه سالیان گذشته، نشان می‌دهد که انتخاب خانم مریم رجوی به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، انتخابی فقط برای آن مقطع یا انتخابی تنها برای فردای بعد از سرنگونی و دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران نبود؛ بلکه انتخابی برای امروز هم بود… رنگی از فردا! فردایی روشن”!
البته به رجوی ها نمیتوان ایراد گرفت که چرا مرز فرق بین” انتخاب” و”انتصاب” را نمیدانند وهرجا” انتصابی” بود- که همواره دراین مناسبات فقط این یکی متداول است – نام آنرا” انتخاب” میگذارند!
اصل مسئله عبارتست از این که مسعود رجوی خودکامه، مریم را که مرید ومعشوقه ی او بود وبعدها همسر مورد تصرف عدوانی اش، این مقام کذائی را برای قویتر کردن خود و ایجاد کارزار تبلیغاتی جدید، به مریم بخشید!!
” فردای روشن” که لابد با مناسباتی شبیه همین روابط مراد ومریدی یا برده داری حاکم برتشکیلات رجوی باشد، چشمان ما قادر به تحمل این روشنائی را ندارد، همه اش مال خودتان!
درقسمتی دیگر ازاین نوشته آمده است:
” درست همان‌طور که خانم مریم رجوی گفت: «ما به جانب فدیه‌ها و محنتهای بزرگ شتافته‌ایم، تا آزادی و خوشبختی نصیب ملت ایران شود. ما از همه چیز دست شسته‌ایم، تا همه چیز برای ملت ایران به دست آید و چنین خواهد شد…”.
او هرگز توضیح نداده که این فدیه ها ومحنت های بزرگ خاص خودش چه بوده وچه مرارت ها وکمبودهایی را اززمانی که به رجوی پیوسته، داشته است!
درست است که این خانم قسمت اعظم زندگی با رجوی را به مشاطه گری وحرمسراداری گذرانده وزندگی پستی ازنظر انسانی داشته است، اما قضیه این است که او هرگز این کار خود را حقیر ندانسته وکاخ نشینی را امتیاز لایق این دلالگی های محبت خود بحساب آورده و گلایه ای دراین مورد نداشته ومطرح هم نکرده است!!
اگر فداکاری هایی درکار بوده، ازطرف اعضای فریب خورده بنفع رجوی بوده واین کار چرا باید بحساب مریم نوشته شده ومنت اش هم برسر مردم گذاشته شود!
شعار عملی مریم رجوی همواره این بوده است” قورد آغزینا، قونشی اوشاغی = بچه ی همسایه به دهان گرگ”!
بلی!
رجوی برای تولید هیجان، گاه وبیگاهی احتیاج به دست زدن به سورپرایز های خونینی داشت و البته این خون ها مال بچه های ما بود که ریخته میشد!
درادامه:
” انتخاب یک زن، به‌عنوان رئیس‌جمهور، شلیکی بود به قلب ارتجاع منحوس خمینی که زن را نیمه انسان محسوب می‌کند و او را به‌طور قانونی نیز از مناصبی هم‌چون قضاوت و ریاست‌جمهوری ممنوع ساخته است. انتخابی که برای زنان و همچنین مردان آگاه ایرانی، نویدبخش نفی کامل تبعیض جنسی، برابری زن و مرد و بنای ایرانی آزاد و دموکراتیک می‌باشد”.
مریم که کاره ای نبود غیر ازاینکه پوشش عوامفریبانه ای برای دیکتاتوری رجوی ونقض خشن حقوق زنان تشکیلاتی واعمال ستم مضاعف برآنها باشد!
آنچه درمناسبات رجوی جاری وساری است، سوء استفاده اززنان برای… و سرکوب مردان بعنوان مدعیان احتمالی رجوی است!
این تشکیلات جایی است که حقوق همه ی مردان وزنان بخاطر فقط یک مردخود شیفته لگد مال شده وفعلا بایدآرزوکرد که زنان ساکن درآنجا حقوقی باندازه ی زنان خانه دار ایران وحتی شاید عربستان داشته باشند!
راست آنست که درتشکیلات رجوی انحطاط بزرگی برعلیه زنان ومردان روی داده و برای رساندن آن به نقطه ی صفر، افرادی باشجاعت وصاحب اراده ی بزرگ لازم است وآیا روزی خواهد رسید که این نوع افراد فرصت واجازه ی ساخته شدن داشته باشند؟؟!!
درهر صورت عرصه برای ما اینقدر تنگ است که آرزو داریم که دختران وخواهران ما بجای تجربه ی این آزادی نوع رجوی، بنفع همسران وفرزندان خود، به یک زن خانه دار تبدیل شده وآزادی بیشتری را تجربه کنند!!
همچنین:
“می‌توان گفت یکی از نتایج انتخاب مریم رجوی، پیدایش یک جنبش بزرگ همبستگی در میان ایرانیان در خارج کشور و همین‌طور رشد اعتراضات مردمی در داخل کشور بود”.
اولا جنبشی که درخارج از کشور جریان دارد، بمراتب ضعیف تر ازدورانی است که ایران فقط 30 میلیون جمعیت داشت وازنظر کیفیت (مردمی و وطندوستانه بودن)، خیلی لنگ میزند!
ثانیا جنبش داخلی هم شکل مدنی ومسالمت آمیز داشته واغلب برروی خواسته های صنفی استوار بوده وبنای سرنگونی ندارد وبنابراین هیچ نوع همخوانی با انتصاب مسخره ی مریم به ریاست جمهوری!! ندارد.
ونیز:
” یکی دیگر از دستاوردهای مقاومت در این سالها، تشکیل جبهه‌ای بزرگ از وجدانهای بیدار دنیا و برجسته‌ترین شخصیتهای سیاسی، حقوقی، هنری، فرهنگی و مذهبی، در حمایت از مردم و مقاومت ایران و رودرروی بنیادگرایان حاکم بر میهن‌مان بوده است”.
ای دل غافل!
پس کسانی که ازیکسو عوامل سلطه گران جهانی بوده واز سوی دیگر ازباند رجوی پول گرفته وبنفع آن وبر علیه مصالح ملی ایران چند دقیقه ای صحبت میکنند، وجدان های بیدار هستند!
ما را باش که چقدر ساده بوده و مشخصات وجدان بیدار را طور دیگری میدانستیم!!
وایضا:
” این شخصیتها، با حمایت بی‌دریغ از مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران و سمبل و پرچمدار آن، مریم رجوی، گنجینه‌یی بی‌همتا از والاترین ارزشهای انسانی در جهان معاصر را نمایندگی می‌کنند”.
پاتریک کندی که جزو منصف ترین این آدمها بود، درمصاحبه با رسانه ها اذعان نمود که او درمقابل سخنرانی اش در مراسم خیمه شب بازی مریم، 15000دلار حق العمل دریافت کرده ودیگرانی هم ازاین سناتورها وپارلمانتاریست های سابق تا 100000هزار دلارهم پاداش گرفتند و نتیجه اینکه این حمایت ها” بی دریغ” هم نبوده است!
درقسمت دیگراین نوشته چنین آمده است:
” امروز، در کنار مقاومت ایران، جهانی از شرافت، ایستاده است. جبهه‌یی از منتخبان صدها میلیون تن از مردم جهان، مرکب از هزاران نماینده پارلمان، شهرداران و نیز حقوقدانان، دانشگاهیان، شخصیتهای فرهنگی و انسانهای آزاده از سراسر جهان. ارگانهای بین‌المللی و مدافع حقوق‌بشر، مردم آگاه ایران، عراق و منطقه، همه در یک جبهه بین‌المللی متحد، علیه فاشیسم تروریستی مذهبی حاکم بر ایران صف کشیده‌اند”.
با شرحی که” پاتریک کندی” داده وما گوشه هایی از آنرا بازگو کردیم، با قبول سخنان باند رجوی، باید”شرافت” و” رشوه” را مقوله هایی هم ارز دانست!
دیگر اینکه این السابقون، معمولا با کمک های تبلیغاتی نهادهای مالی بزرگ انتخاب میشوند وآنهم درانتخاباتی که میانگین شرکت مردم در آنها معمولا کمتر از 40 درصد است واین منتخبین صدها؟؟!! میلیون نفر، کاری جز دفاع جانانه ازحقوق غارتگران جامعه ی خودشان ودیگر کشورها، ندارند!
برای آنکه سخن کوتاه کرده باشیم، یک پاراگراف دیگر ازاین نوشته ی فرقه ی رجوی را نقل کرده ونظر وپیشنهادات خود را هم مطرح میسازیم:
” در نتیجه تلاشهای مجاهدین… شورای امنیت ملل‌متحد طی قطعنامه شماره1737 رژیم ایران را ملزم کرد تا فعالیتهای تولید سوخت هسته‌یی را بدون تأخیر متوقف کند…قطعنامه شماره1747 شورای امنیت، تحریمهای گسترده‌تری را در زمینه مالی، تجاری و تسلیحاتی بر رژیم ایران اعمال کرد. موج این تحریمها تا امروز، گریبان رژیم را گرفته…وضعیتی که افشاگریهای میهنی مقاومت ایران، آغازگر آن بود”.
این تحریم ها، بیشتر ازآنکه گریبان رژیم را بگیرد، برمردم وکوشش آنها برای حرکت در راه رسیدن به خود کفائی ضربه زد وبنابراین، خیانت خود به مردم ومیهن را بحساب خدمت نگذارید!
دیگر اینکه مانند همیشه بجای پرداختن به کارهای بزرگ وخیانت بار، کار کوچکی درحد اجازه دادن به عزیزان دربند ما برای استفاده از قسمتی حقوق شهروندی خود (مکاتبه، ارتباط تلفنی، ملاقات حضوری، منع نشست های شستشوی مغزی و…) انجام دهید!
گروهی از خانواده های اسرای رجوی درکمپ آلبانی
تبریز
ایران

خروج از نسخه موبایل