مشکلات بی پایان سازمان در آلبانی

بعد از اخراج مجاهدین از عراق و انتقال اجباری آنها به کشور دسته چندم و فقیر آلبانی، مشکلاتی که در عراق خودش را نشان نمیداد و مسئولین سازمان میتوانستند به عناوین مختلف بروی آنها سرپوش بگذارند، سر باز کرده و روزانه به دست و پای مسئولین سازمان میپیچد. از یک سو آنها به غیبت چندین ساله و طولانی مسعود جواب مشخصی نداده اند. از یکسو پاسخ به بحث سرنگونی با دور شدن از مرزهای کشور در ابهام زیادی قرار گرفته است. از یکسو سن وسال نیروهای قدیمی و کادرهای بدنه سازمان غالبا از 50 سال گذشته و به مرز 60 سال نزدیک میشود. از یکسو آنها دیگر شعارهای دهان پرکن سرنگونی و استقلال سازمان و وابسته نبودنش را به هیچ ابرقدرتی نمیتوانند داشته باشند چرا که تا فرق سر وابسته به امریکا و اسراییل و سعودی شده اند. ازیکسو بحث انقلاب درونی و البته پوشالی سازمان که روزی مسعود میگفت ما تمام مشکلاتمان را با آن حل میکنیم به یک جوک بی مزه و نه تنها بدون خنده بلکه مایه عصبی شدن نیروها تبدیل گشته است٬ از یکسو تشکیلات سازمان دیگر هرگز مانند عراق آن انسجام را ندارد و مجموعه این مسائل باعث گشته که ریزش روزانه نیروها بوجود آید واین ریزش باعث شد که خود شخص مریم از فرانسه به آلبانی نقل مکان کند و با بحث های قدیمی و نخ نمایی که دیگر هیچ کس حتی قدیمی ترین مسئولین را هم قانع نمیکند٬ سعی کند که مانع این ریزش گستره نیرویی شود… و خلاصه مجموعه این مشکلات و نداشتن راه حل منطقی و راه کار علمی و عملی برای این مسائل سازمان را به این واداشته که با پناه بردن به دامان امریکای ترامپ٬ بلکه به نیروها بقبولانند که بزودی وارد مرحله جدید سرنگونی میشوند و خلاصه از نمد ترامپ٬ برای آنها کلاهی دوخته میشود. سازمان با استقبال از دور جدید تحریمهای امریکا علیه ایران، به همنوایی با امریکا و اسراییل و سعودی ها پرداخته تا هرچه بیشتر ماهیت ضد ایرانی بودن خودش را به همگان نشان دهد غافل از اینکه با این اقداماتش خودش را هرچه بیشتر نزد مردم ایران منفور میکند و هرگز در آینده احتمالی ایران جایی نخواهد داشت!
مراد

خروج از نسخه موبایل