خانواده، کلمه ای که رجوی ها، با شنیدن آن دیوانه شده و افسار پاره می کنند!

اگر بخواهیم اصلی ترین ضعف فرقه رجوی و تشکیلات جهنمی آن را نام ببریم، بی گمان همه متفق القول هستند که خانواده برای رجوی مثل طاعون وحشتناک می ماند!
اساسا نگاه رهبری سازمان نسبت به خانواده، تابعی می باشد از یک متغیر! آن متغیر هم چیزی نیست جز منافع شخصی و تشکیلاتی آقای مسعود رجوی!
یعنی در طول پروسه ننگین سازمان هرجا لازم بود خانواده امری مقدس و انقلابی می شود و هر جا که منافع” او” ایجاب می کرد، خانواده و عشق و عاطفه، می توانست که تضاد تاریخ و مبارزه تلقی شود!
مثلا در 30 مهر 1361، ازدواج از زبان مسعود رجوی از سنن متعالی پیامبر اکرم (ص)، ائمه اطهار و همه انقلابیون نام برده می شود و…
ولی چندی بعد نه تنها پیوند زناشوئی حرام می شود، بلکه طلاق بعنوان امری ضروری و مقدس در متن مبارزه انقلابی و ایدئولوژیکی از طرف پیامبر و ائمه محسوب می شود! که البته کودکان هم قربانی این سیاست می شوند…
زمانی ازدواج در فرقه برای درگیرکردن و در فرقه نگه داشتن افراد بود و رجوی درآوردن همسران همه جداشده ها به عقد مرد دیگر را جزو افتخارات خود می دانست!
زمانی دیگر طلاق را و درآوردن حلقه ها را، رمز ماندگاری جنبش اعلام می کرد!
دنیای رجوی ها، دنیای دوگانگی ها و تناقضات است…
خلاصه، رجوی، سمبل نان به نرخ روز خوری است!
یک روز خانواده ها و خلق قهرمان در سرلوحه مقدسات سازمان بود و همه نوکر دوم و کلفت دوم خلق قهرمان بودند! اما دیری نپائید که خانواده، کانون فساد و تضاد هر مجاهد و شعبه وزارت اطلاعات نامیده شد!
حقیقت و دروغ مدام در سازمان درحال تغییر، پوسته شکنی و تعاریف جدید و نو بوده و است! حقیقت امروز همان دروغ دیروز است! حقیقت دیروز دروغ امروز است! اگر حقیقت همان دروغ سابق باشد! همه پیش از آنکه شیفته حقیقت باشیم، دلباخته دروغ بوده ایم!
ما نمیدانیم در سازمان چه بودیم؟ در طول زمان، مفاهیم صداقت و فدا که سرلوحه همه در سازمان بود، مدام دستخوش تحولات و تغییر بوده است!
یک روز یک چیز در سازمان ارزش می شد، فردا همان چیز ضد ارزش تلقی می شد!امروز مسئول مان ارزش می شد و همه باید دربرابرش خبردار می ایستادیم، فردا آن مسئول صفوف مبارزه را ترک می کرد، می شد بریده و مامور وزارت اطلاعات! همه باید او را تف باران می کردیم!
هر صبح که در سازمان بیدارمی شوی، باید ببینی آنروز ارزش چیست و برای کسب آن تلاش کنی!
خانواده هم به تبع همه چیز فعلا، به قول مسعود رجوی: امروز باید در هر نماز از خانواده، تبری جسته و دوری گزید!!!
معلوم نیست شاید فردا خانواده، مقدس ترین عنصر شود! شاید سازمان به این نتیجه برسد که باید دوباره خانواده را تا درجه تقدس بالا برد! شاید به زودی ازدواج در سازمان از سنن متعالی پیامبر اکرم (ص)، ائمه اطهار و همه انقلابیون نام برده شود و… خلاصه تعجب نکنید در هر لحظه خبری جدید از سازمان بشنوید، ممکن است بچه دار شدن در سازمان یک روزی برای زنان ارزش شود،البته شاید سن وسال بعضی چیزها را اجازه ندهد ولی اگر ارزش بشود می شود فرزند خواندگی را درسازمان برای بقای نسل رواج داد…
وقوع همه چیز از رجوی ها در سازمان بعید نیست!
اما فعلا خانواده بزرگترین کابوس شب ها و روز های فرقه است! احتمالا،هر کس هم در خواب، خانواده اش را ببیند باید غسل واجب کند و فاکت های آنرا در نشست های غسل هفتگی بخواند!
واقعیتی که مسلم است، این است که خانواده ها هیچ وقت نمی توانند فرزندان اسیر و دربند خود درفرقه رجوی را فراموش کنند و برای آزادی آنان هر چیز که لازم باشدهرگز، دریغ نخواهند کرد…
فرید

خروج از نسخه موبایل