نشست خانواده های گلستانی با شیراحمد روزرخ

سران فرقه رجوی در زمان حضورشان در پادگان نظامی اشرف و نیز لیبرتی، ستمهای زیادی به عناصر خود روا میداشتند و همین خیانتها و دروغهای آنها باعث شد تا عناصرشان به محض رسیدن به آلبانی و لمس زندگی عادی مردم و آزادیهایی که از آنها در طول بیش از سه دهه توسط سران فرقه رجوی دزدیده شده و به اجبار از آنها گرفته شده، بسوی آزادی و جدا شدن از فرقه خیانتکار رجوی بشتابند که این حرکت آنها باعث پریشان شدن احوال سران فرقه رجوی و بخصوص سرکرده خبیث آن یعنی مریم رجوی شد و او را از لانه اش در فرانسه بسوی آلبانی کشاند بطوریکه خود او در بیشتر نشستها و مغزشویی ها شرکت میکرد و قوانین جدیدی را وضع نمود که آنها هم نتوانستند جلوی رهایی زندانیان در بند آنها را بگیرند.
سرکرده خائن سازمان ضدبشری مجاهدین که نتوانست دیگر با دروغ و حیله جلوی ریزش عناصر خود را بگیرد، بلافاصله بفکر جابجایی آنها به منطقه ایی در خارج از تیرانا افتاد و بهمین خاطر در 20 کیلومتری شهر پادگانی را که از امریکاییها مانده بود را انتخاب نموده و شروع به ترمیم آن کرد تا هر چه سریعتر عناصرش را به انجا منتقل نماید که این امر با تخلیه مقر مفید در روزهای گذشته انجام شد و این در حالیست که بنا به اخبار واصله از داخل فرقه رجوی بیشتر افراد از این جابجایی ناراضی میباشند و در نشستهایی که در فرقه برگزار میشود این مخالفتها بصورت علنی بروز داده میشود و در بیشتر مواقع باعث برهم زدن نشستها میشود که حاکی از بیداری چندین ساله عناصر فرقه رجوی از حقه ها و دروغهای سرکرده خبیث آن میباشد.


برخی از خانواده های گلستانی که از موضوع انتقال فرزندانشان به ناکجا آباد و در زندانهای مخوف رجویسم مطلع شده بودند، با تماسهای مکرر و نیز حضور پر رنگ خود در محل دفتر انجمن نجات اعتراضهای خود را نسبت به این حرکت ضد انسانی سران فرقه رجوی اعلام نمودند که در زیر تنها به حضور دو خانواده اشاره مینماییم که با آقای شیراحمد روزرخ که اخیرا توانست خود را از زندان سران فرقه رجوی در لیبرتی نجات دهد نشستی انجام داده و در مورد وضعیت اسفناک فرزندان خود در فرقه رجوی اخباری را بدست آوردند.
در ابتدای جلسه از آقای روزرخ خواسته شد تا خلاصه ای از چگونگی اسارتش توسط سران بدطینت فرقه رجوی به خانواده ها بازگو نماید که او اینگونه آغاز نمود که در سال 1367 به اسارت بعثی ها در امدم و بعد از کلی شکنجه و اذیت و ازار توسط افسران بعثی، سران فرقه رجوی که از وضعیت بسیار بد ما مطلع بودند وارد قضیه شدند و با مغزشویی هایی که بر روی ما انجام دادند توانستند رای ما را به سمت خودشان برگردانند و با وعده های دروغین که هیچگاه جامعه عمل نپوشید ما را به سمت پادگان نظامی اشرف بردند و در آنجا برای مدتی از ما پذیرایی نمودند و سپس لباسهای نظامی به ما دادند که وقتی با اعتراض ما مواجه شدند اینگونه توضیح دادند که شما اکنون وارد سازمان مجاهدین شدید و رژیم امار شما را دارد و در اینصورت شما را اعدام خواهند نمود و اینجا نیز در صورت مخالفت به زندان ابوغریب منتقل خواهید شد.
وی در مرد سئوال خانواده ها که چگونه این مدت به حال و روز خود اعتراضی نداشتید اینگونه جواب داد که سران فرقه رجوی انقدر با کارهای سنگین و کارهای طاقت فرسا جسم ما را خسته مینمودند که دیگر رمقی برای ما وجود نداشت و تنها چیزی که به آن فکر میکردیم فقط استراحت بود و استراحت و در صورت نبودن کار که امکان نداشت باز کلاسهای فشرده که هیچکدام تاثیری بر روی روند پس رفت فرقه تاثیری نداشت و این دروغها و شیادیهای سران فرقه رجوی بود که مدام یکی بعد از دیگری رو میشد تا جایئکه من بعد از منتقل شدن به لیبرتی دیگر نتوانستم تحمل کنم و به محض اینکه به من اطلاع دادند که فردا باید با نماینده کمیساریای پناهندگی مصاحبه ایی انجام دهم تصمیم خودم را برای رهایی از این لجنزار گرفتم که البته شب هنگام فرمانده من که یک زن بود مرا به دفتر خود خواست و گفت مصاحبه با کمیساریا خط قرمز ما میباشد و هرکس برای مصاحبه برود بر روی خون شهیدانمان و آرمانهای ما پا گذاشته که من گفتم برای مصاحبه میخواهم بروم و حرفهایم را آنجا بزنم که او داغ کرده بود و به من فحاشی میکرد و بد و بیراه میگفت ولی من تصمیم خودم را گرفته بودم و از آنطرف تا صبح کاظم ابریشمچی که در آخرین موشک باران لیبرتی کشته شد با من صحبت کرد و تمام تلاش خودش را نمود تا بتواند رای من را برگرداند که من قاطعانه گفتم برای مصاحبه میروم که صبح هنگام اینکار را انجام دادم و در وسطهای مصاحبه بود که به آنها گفتم من نمیخواهم به داخل سازمان و لیبرتی برگردم که آنها از من استقبال کردند و من را به هتل بردند که تا به امروز که در کشور خودم هستم و ازدواج نموده وبه کار کشاورزی مشغول هستم.
حاضرین که با دقت به حرفهای شیراحمد گوش میدادند در این هنگام او را تحسین نمودند و من در ادامه گفتم که متاسفانه سران فرقه رجوی بعد از اخراج از عراق و مستقر شدن در تیرانا که تعداد بیشماری از عناصرشان از آنها جدا شدند، در چند روز گذشته بفکر منتقل نمودن عناصر باقی مانده خود به محلی دور افتاده در اطراف پایتخت آلبانی افتاده و اینکارخود را دارد در جلوی چشمان نمایندگان کمیساریای پناهندگی عملی میسازند که این حرکت ضد انسانی آنها که منجر به زندانی شدن افراد و نیز سلب آزادی محدود آنها میشود باعث افسردگی شدید عناصر و دور شدن چندین باره آنها از آزادی خواهد شد که در این مورد تمامی خانواده ها بطور مستمر به نمایندگان کمساریا پیام داده و اعتراض خود را اعلام میکنند تا جلوی این انتقال و سلب آزادی گرفته شود.
آقای ترابی و اربابی که از شنیدن این خبر شوکه شده بودند سریعا اعتراض خود را اعلام نموده و گفتند ما نیز حتما به نمایندگان کمیساریای پناهندگی پیام داده و مراتب اعتراض خودمان را اعلام خواهیم داشت و در ضمن از تمامی جوامع بین المللی نیز درخواست رسیدگی به این موضوع را داریم تا سریعا جلوی این فاجعه انسانی گرفته شود و سران فرقه رجوی بعنوان جانیان جنگی و عاملین محدود کننده آزادی انسانها به دادگاههای صالحه سپرده شوند.
انجمن نجات استان گلستان ضمن اعتراض به نمایندگان مجامع حقوق بشری و کمیساریای پناهندگی، از کلیه نهادهای بین المللی مرتبط با سازمانهای تروریستی بخصوص سازمان ضدبشری مجاهدین درخواست مینماید هر چه سریعتر نسبت به جلوگیری از این انتقال اقدام نمایند.

خروج از نسخه موبایل