مریم قجر داعشی به آخر خط رسیده است

بعد از اخراج خفت بار از عراق اکنون مریم قجر بعد از سالها خودش را به نیروهای وارفته اش در کشور آلبانی رسانده تا بتواند با مغزشویی و ردیف کردن یک مشت دروغ به آنان انگیزه داده تا هم چنان در بند تشکیلات مافیایی اش باقی بمانند در گذشته برای هر سرفصلی برای امیدواری دادن به نفرات اینگونه برنامه ریزی می شد که تا چند ماه یا حداکثر یک سال آینده ایران به اصطلاح سرنگون خواهد شد ولی هر چقدر که جلوتر رفتیم جز یک مشت اراجیف چیز دیگری از سران فرقه تروریستی رجوی ندیدیم البته در هر مقطع برای اینکه افراد را مقید به ماندن در فرقه نمایند تعهد نامه هایی با نام های مختلف می گرفتند ولی همه این تعهد نامه وقتی نفرات به آن درجه از آگاهی می رسیدند که ماندن در تشکیلات فرقه رجوی تلف کردن عمرشان است تصمیم به جدا شدن می گرفتند. نفرات فرقه بعد از چند ماه ماندن در کشور آلبانی مریم قجر داعشی متوجه شد که ریزش نیرو بسیار زیاد شده و به همین خاطر سراسیمه از فرانسه به آلبانی آمده تا وضعیت اسفناک را سروسامان بدهد. اکنون طی این مدت گزارشات مختلفی در مورد شیوه نگهداشتن افراد در فرقه افشا شده که همه نشان از وضعیت وخامت بار فرقه تروریستی رجوی دارد.
گرفتن تعهد نامه جدید و انتخاب مسئول اولی همه در راستای نگهداشتن افراد در تشکیلات است حرکتی بسیار مسخره و سرکاری که خود افراد فرقه هم می دانند دروغی بیش نیست ولی چون قدرت فکر کردن ندارند به این بازیهای مسخره مریم گردن می گذراند.
این بار تعهد نامه ای به نام عهد نامه سرنگونی و اعلام عضویت بازگشت ناپذیر از نفرات گرفتند!!!. سئوال این است که یک فرد چند بار باید تعهد به قول شما سرنگونی و عضویت بدهد؟ چرا تشکیلات رجوی به افرادش اعتماد ندارد؟ مریم قجر از کدام مشی به اصطلاح سرنگونی حرف می زند؟ وقتی از تعهد نامه حرف زده می شود چرا رجوی تروریست روی یکی از حرفهایش باقی نماند که اکنون از دیگران می خواهد امضا و تعهد نامه بدهند؟
در قسمتی از محورهای تعهد نامه به اپورتونیسم بورژوایی اشاره شده است. باید گفت اولین کسی که در مقابل اپورتونیسم بورژوازی سر تسلیم فرود آورد رجوی تروریست بود. اولین کسی که با جنایت کاران غربی بر سر یک سفره نشست مریم قجر داعشی بود. شما از کدام اپورتونیسم بورژوایی حرف می زنید؟ مگر نمی بینید که مریم قجر داعشی تا فرق سر در اپورتونیسم غربی فرو رفته است؟
همه محورهای تعهد نامه کشکی و سرکار گذاشتن افراد فرقه می باشد که متاسفانه اعضا به خاطر مغزشویی مداوم اکنون به روباتهایی تبدیل شدند که دیگر قدرت فکر کردن هم ندارند و هرگونه که مریم قجر بخواهد آنان نیز بدون کوچکترین حرکتی جواب بله می گویند.
در خبرها بود که مریم قجر برای اینکه برای همیشه نفرات فرقه را در حبس نگهدارد آنان به زندان دیگری همانند اشرف در آلبانی برده تا خیالش از بابت ریزش نیرو راحت باشد. باید به مریم قجر داعشی گفت که هیچ وقت برای آگاه شدن نفراتش زمان تمام شده نیست.
اگر فرقه تروریستی رجوی هزار اشرف را به هزار زندان برای نفراتش تبدیل کند باز هم باید بداند که نفراتی که خواهان جدا شدن هستند نمی تواند جلوی آنان را بگیرد. این حرکات نشانه ضعف تشکیلات پوسیده رجوی می باشد که بعد بیش از یک سال این گونه تمام ستون فقرات تشکیلاتش به لرزه افتاده و به همین خاطر با افکار ضد انقلابی نقشه جدیدی برای زندانی کردن اعضای خود گرفته است. اعضای نگون بخت فرقه از چاله ای که برای خود کنده بودند اکنون به چاه ویلی افتادند که بیرون آمدن از آن بسیار سخت است. اگر مریم قجر اعضای خود را به زندان جدیدی به نام اشرف 3 انتقال دهد ولی خانواده های آنان هرگز فراموش شان نخواهند کرد و روزی خواهد رسید همانند اشرف روزگار شما را سیاه خواهند کرد و خواهان دیدار با عزیزانشان باشند.
مریم قجر داعشی حال هر چقدر می تواند برای نفراتش عملیات جاری و غسل هفتگی گذاشته و برنامه های جمعی و کار اجباری جور کند ولی از وضعیت فرقه این گونه بر می آید که این محل آخرین محلی خواهد بود که تشکیلات فرقه تروریستی رجوی به حیاتش ادامه خواهد داد و دور نیست که برای حامیان خارجی فرقه هم مشخص شود روی قبری که به عزا دارای مشغول هستند مرده ای وجود ندارد و باید آنان را مانند دستمال مصرف شده به دور انداخت.
جابجایی نفرات فرقه از شهر تیرانا به محلی دورتر و حضور مستمر مریم قجر و گرفتن تعهد نامه های رنگارنگ نمی تواند مانع فروپاشی شود چرا که سران فرقه رجوی مربوط به دوران گذشته زمین شناسی می باشند و به همین خاطر نمی توانند در دوران جدید به حیات خود ادامه دهند.
هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل