آه و ناله ی باند رجوی از مواضع اروپا

این فرقه ی وطن فروش تلاش های زیادی کرد تا به اروپا بقبولاند که با ساز دونالد ترامپی که هنوز هم بخاطر تضادهای درون ضد خلقی هیئت حاکمه ی آمریکا، دولت اش سر وسامانی طبیعی نیافته، برقصد و با دشمنی با مردم ایران، مرهمی به دردهای علاج ناپذیر آن بنهد!
ابتدا با هیاهو اعلام کرد که اروپا چنان کرده که ترامپ و گروه رجویه میخواستند ولی با گذشت زمان وغیر قابل اثبات بودن این ادعاهایش، کم کم بخود آمد وشروع به سرزنش اروپا کرد و نوشته های زیادی دراین خصوص منتشر کرد!
دریکی ازاین نوشته ها آمده است:
” پارادوکس آشکار سیاست مماشاتگران اروپایی، باعث ایجاد تونلی بزرگ برای ورود بنیاد گرایی و تروریسم به داخل خاک اروپا گردیده است.اروپایی به جا مانده از زد و بندهای مماشاتگران تحت رهبری اوباما…”.
تروریزمی که قدم به خاک اروپا گذاشته حاصل بادهایی است که آمریکا با مماشات اروپا کاشته و اینک بصورت توفانی که باید درو کند، چهره مینماید وخوب گفته اند که خود کرده را تدبیر نیست!
تروریزمی که به اروپا ضربه میزند، عملا توسط آمریکا، اسرائیل، عربستان، بعضی ازکشورهای اروپایی ساخته وپرداخته شده و ایران مجبور به جوابگویی به عملکرد دیگران نیست وباند رجوی که میخواهد اینگونه باشد، درصدد تبرئه ی اربابان خود میباشد که ازاین کار خیری نخواهد دید!
درادامه:
” فدریکا موگرینی می گوید: مسائل موشکی و منطقه ای ایران (منظور صدور تروریست وایجاد جنگ و نا امنی توسط رژیم در خاورمیانه)، با مسئلۀ هسته ای ارتباطی نداشته و دو مقوله جدا و اولی خارج از توافق هسته ای برجام می باشد”.
البته منظور این مسئول سیاست خارجی اروپا این نبود که باند رجوی درصدد حقنه کردن آنست!
این مقام اروپایی بحق میگوید که موضوع مسائل دفاعی ایران ارتباطی با مسئله ی هسته ایش که با 6 قدرت برتر جهان حل کرده ندارد واین مسئله توسط قدرتهای برتر دیگر مانند روسیه وچین وشورای معتبر امنیت سازمان ملل متحد هم مورد تاکید قرار گرفته است وآمریکا دراین مورد واتهام زنی هایش، منفرد شده است!
بعد:
” چند روز بعد، این خط آنچنان مانند ویروس به دیگر سطوح و ارگانها سرایت می کند، که در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۱۷ وبسایت ان – بی – سی از قول استرلتنبرگ دبیرکل ناتو نوشت که، او خواهان رسیدگی جداگانه به توافق هسته ای و موضوع تروریستی رژیم ایران شده است”.
واین همان ویروسی است که تمام بافته های رجوی را تافته خواهد کرد. چرا که این اشخاص و نهادها اگر بخواهند بطور ریشه ای به مسئله ی تروریزم بپردازند، خودشان بیشتر ازهمه درمظان اتهام قرار خواهند گرفت و رجوی ها را سرافکنده تر خواهد نمود!
همچنین:
” تناقضات مشمئز کنندۀ سیاستمداران اروپایی وآمریکایی خط مماشات، زمانی بیشتر آشکار می گردد که بدون استثناء تمام آنها بر دخالتهای جنگ طلبانه، تروریستی، تفرقه افکنانه و توسعه طلبانۀ جمهوری اسلامی در منطقه صحه می گذارند، اما هنگامی که پای موضوع هسته ای رژیم پیش می آید، رژیم را حاکمیتی مظلوم، اهل مذاکره، پیرو قوانین بین المللی و قابل اصلاح می دانند”.
حرفی که درپای میز مذاکره مطرح میشود، جدی تر از حرف هایی است که مصرف های دیگر دارد و این تقصیر ما نیست که فرقه ی رجوی این ظرایف را درک نمیکند و سپس اینگونه عصبانی میشود!
وسرانجام:
” مردم آزادی طلب ایران، بعنوان اولین و بزرگترین قربانیان تروریست و بنیادگرایی، شورای ملی مقاومت را بعنوان توانمندترین جایگزین، جهت برچیدن بساط ترور و بنیادگرایی در ایران و منطقه معرفی کرده و تضمین صلح و آزادی وانتقال حاکمیت به دست مردم را در صلاحییت این شورا می دانند”.
اگر منظوراین نویسنده ی رجویست این است که مردم ایران قربانی تروریزمی بوده که بیش از99درصد آن را باند رجوی مرتکب شده، راست میگوید ومخالفتی با آن نیست!
اما همین مردم هیچ جا نگفته وثابت نکرده اند که چنین صلاحیتی را برای فرقه ی رجوی قائلند!
این یکی را ازکیسه ی گشاد خلیفه می بخشی هموطن رجوی زده!
سیروس غضنفری
عضو نجات یافته از فرقه ی رجوی
ایران
تبریز

خروج از نسخه موبایل