فرقه رجوی از دیر باز به دلیل نداشتن جوهره انقلابی، همواره در نقش پیاده نظام جریان سلطه عمل کرده است! در هر جریان اعتراضی و مطالبات معیشتی مذبوحانه تلاش کرده که با شیوه های متعدد جریانات را به نفع خود مصادره کند، اما واقعیت این است که هیچ کس اصلا، اعتنائی به این خائنان نمی کند!
از جمله شیوه هائی که فرقه رجوی در هر تجمعی دنبال می کند این است که: شروع به کشته سازی و تبلیغ اسامی کشته شده های احتمالی کرده و از این راه به دنبال تشویش اذهان و ایجاد ناآرامی در کشور می باشد.
این روند در روزهای اخیر، به یک جریان در رسانه های معاند نیز تبدیل شده است!
طاهره باقرزاده از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین در کتاب قدرت و دیگر هیچ می نویسد:
…در سال 60 برای آشنا شدن شرایط درون زندان و نحوه بازجویی ها گزارشات متعددی از طرف تشکیلات به ما داده می شد و میخواندم. در یکی از این گزارشات سازمان نوشته بود که” پروین پرتوی در زیر شکنجه جان خود را از دست داده است”. همچنین نامی از”فرشته مصلحی” در یکی از گزارشات سازمان بود که وی نیز کشته شده است. پس از دستگیری فرشته و پروین را زنده دیدم و از اینکه خبر ناقص و کذب بوده درون خودم به خاطر تاثیراتی که در نتیجه این گزارشات در من ایجاد شده بود رنج میبردم!!!
هم چنین در برخی اغتشاشات از طرف سازمان به نفوذی ها گفته شده:
برای جلب توجه جوانان احساسی! اتوبوس ها و خودروهای دولتی را به آتش بکشید، باجه های تلفن را خرد کنید، از هرجا که شده و لو از بیمارستان ها، جنازه بدست بیاورید و روی دست بگیرید، میان مردم ببرید، مثل دوران انقلاب مردم را با رنگ خون آشنا کنید! سعی کنید تظاهرات را در شکل مسلحانه در مناطق شلوغ راه بیاندازید، تا با این کار مردم کشته بشوند و بقیه انگیزه مبارزه پیدا کنند و رو در روی نظام قراربگیرند! بهای انقلاب خون است!
اما رجوی از این بهای انقلاب! فقط کنار گود نشستن و دستور دادن را بلد است!
در کنار این خزعبلات رجوی ها، شبکه های ماهواره ای و برخی سایت های معاند دیگر، با تکرار این دستورات! علنا به آموزش خراب کاری نیز مشغول هستند!
از طرفی در نبود همراهی ملت از این جریانات انحرافی! بدیهی است که به دلیل تهی بودن از پشتوانه ای چون ملت، جریانات مخالف به پشتوانه های خارجی که با زر و تزویر برایشان آغوش گشوده اند، کشیده شدند!
در کشاکش جنگ با عراق نیز، رجوی به دریوزگی در برابر صدام رفت و به عنوان عامل وی در برابر وطن خود در جنگ ایستادگی و علیه فرزندان ملت نبرد نمود!
به گفته کارشناسان سیاسی، اغتشاشات از لایه های مختلفی تشکیل شده است!
اگر این لایه ها را به خوبی بشناسیم برای هر کدام موضع مشخصی خواهیم داشت:
لایه اول اغتشاشات، طراحان، کارگردانان و مهندسان اصلی صحنه هستند که ما به آنها نظام سلطه می گوییم! مثل آمریکا و اسرائیل و عربستان و حتی استعمار پیر انگلیس!
لایه بعدی” پیاده نظام جریان سلطه” است که شامل ضد انقلاب داخل و خارج (مثل سازمان مجاهدین و سلطنت طلبان و…) می شود!
لایه سوم بازیگرانی هستند که به دنبال کسب قدرت سیاسی بودند و می خواهند از فضای بوجود آمده توسط نظام سلطه سو استفاده کنند و بر این موج سوار شوند و به قدرت برسند!
لایه بعدی افرادی هستند که تحت تاثیر دروغ ها و شایعات و فضاسازی جریان فتنه قرار گرفتند و از طرفی رفتار رقبا را نمی پسندند و به این میدان افتادند و به نوعی خودی هستند!
جریان پنجم هم که اصحاب سکوت و تردید هستند. این افراد را نباید با لایه های قبلی یکسان حساب کرد!
جریان نظام سلطه و لایه دوم، به عنوان دو لایه بالایی این جریان تکلیفشان مشخص است و دشمنان قسم خورده کشور به حساب می آیند و هیچ اشتراکی با این جریان ها برای کشور قابل تصور نیست!
برای اینکه این مفهوم برای شما قابل پذیرش شود، مصداق های تاریخی متعددی می توان ذکر نمود: سازمان مجاهدین یک جریان فکری سیاسی رادیکال به ظاهر انقلابی و ضد امپریالیسم بود و اگر در دهه پنجاه مطرح می کردید که کدام جریان ضد امپریالیسم و آمریکا است به حسب ظاهر تعداد قابل توجهی ازمردم انگشت اشاره خود را به سوی مجاهدین خلق می چرخاندند. به مرور زمان مشخص شد دست سازمان در دستان آمریکا قرار دارد! حالا هم که دیگر کاملا مشخص شده که ایالات متحده این سازمان را اداره و سرپرستی می کند!
آنچه همیشه مسلم بوده، این است که مدیریت بحران ها و فتنه ها، همواره با استکبار بوده است و دانستن این امر کمک می کند که در تحلیل هایمان دچار اشتباه نشده و به فرقه رجوی، پر بهاء ندهیم…
فرید
واکاوی اغتشاشات، با مروری بر وضعیت، پیاده نظام جریان سلطه!
