اینها که بدنامی برای هر اپوزسیون میهن دوست و استقلال طلب است

رسانه های باند رجوی، خبر زیر را منتشر کرده اند:
“مجله‌ی «نیوزویک» (آمریکا)-۱۸دی۹۶- مقاله‌ای به قلم «کالوم پاتون»- قیامی که در بسیاری شهرهای ایران جریان پیدا کرد، رژیم حاکم و بسیاری از سیاستمداران جهان را غافلگیر کرد. از طرفی، اپوزوسیون، سازمان مجاهدین خلق ایران اثبات کرده که در محافل نزدیک به قدرت در واشنگتن و در پایتختهای اروپایی از محبوبیت برخوردار است. مجاهدین خلق ایران از حمایتهایی در حزب جمهوری خواه آمریکا برخوردار است و پشتیبانانی چهره‌های سیاسی آمریکا، نظیر رودی جولیانی و نیوت گنگریچ را دارد. آنها همچنین در حزب دموکرات از حمایت چهره هایی مانند هاورد دین، فرماندار سابق فلوریدا (و رئیس پیشین حزب دموکرات) برخوردارند. در ژانویه ۲۰۱۷، رویتر گزارش کرد که پشتیبانان سیاسی مجاهدین (همان شخصیتها)، از رئیس جمهور دونالد ترامپ خواسته اند که باب گفتگو با مجاهدین خلق را باز کند.طی تظاهراتهای این هفته در ایران، مریم رجوی، با تظاهرکنندگان اعلام همبستگی کرد و در بیانیه ای به نیوزویک گفت: «این قیام، ناقوس مرگ و سرنگونی کامل دیکتاتوری فاسد ملاها را به صدا در آورده است و نشان از ظهور دموکراسی، عدالت و حاکمیت مردمی است». شعارهای مجاهدین خلق در تظاهراتهای ایران دیده شده است. ‘سازمان مجاهدین خلق ایران، همچنان باعث ترس و وحشت دائمی برای رژیم ایران است”.

دراین مورد باید گفت که:
اولا ادبیات این نوشته خاص سازمان مجاهدین رجوی است ولنگه اش در هیچ جریانی پیدا نمیشود و یک ژورنالیستی که در مجله ی ای مانند نیوزویک قلم میزند، فرق بین اعتراضات پراکنده ی مردمی – که فرقه ی رجوی هم بطور طبیعی مثل سایر جریانات میتواند درصفوف این مردم رخنه کرده وکارهای خاص خود را که به زیان همین مردم است، انجام دهد – موضوعی است که درتمامی دنیا وتمامی نا آرامی ها بطور طبیعی اتفاق میافتد – این تحرکات را قیام نام گذاری کند وقیام نامیدن این نوع تظاهرات، تنها کار باند رجوی است که همواره ایجاد توفان درداخل یک فنجان آب بوده است!
ثانیا، افراد یاد شده که از آنها بعنوان حامیان رجوی نام برده شد، کسانی نیستند که یک جریان سالم ازداشتن روابط دوستی با آنها، افتخار کند وبلکه یک شخص ویا جریان سالم با مشاهده ی حمایت این جنایتکاران وعاملان سلطه گران جهانی، به درستی راه و روش خود شک نموده، احساس شرمساری مینماید و دست به تجزیه وتحلیل دقیق میزند تا مشکلات کارش را که سبب خشنودی این قبیل دشمنان بشریت شده، اصلاح نماید!
درابتدای کار که مرا فریفته و بعنوان یک اسیر جنگی دراسارتگاه صدام به درون سازمان بردند، صحبت از ضد بورژوا بودن خودشان کردند و من هم بعنوان یک فرد برخاسته ازاعماق اجتماع ازاین شعارها خرسند شدم. ابدا درابتدا تصور نمیکردم که نتیجه ی این شعارهایی که زندگی نشان داد که دروغ وعوامفریبانه بوده، این خواهد بود که رهبری سازمان به دوستی با خونخوارترین مقامات بازنشسته ویا درحال کار آمریکا، افتخار کرده و اینقدر ازپول صدام وسپس عربستان برای آنها خرج خواهند کرد که نوشته ی رجوی ها را بنام خودشان درنشریه ی آمریکائی منتشر کنند!
البته بعد ازمدتی که درمناسبات ماندم، متوجه این خیانت دار ودسته ی رجوی به آرمان” بنیانگذاران” سازمان شده وازهمین رو بود که صفوف ننگ آلود آنرا ترک کرده، به ایران آمده وتحصیلات خود را ادامه داده وقدرت قلمی ام بدین غایت رسید که رجوی ها را سخت میآزاد ودچار فحاشی های میکند که عملا لمپنیزم عریان را ازخود نشان دهند!
هرگز فراموش نمیکنم انفجار برج های سه قلوی آمریکا در سپتامبر 2001را که جشن گرفته وشعار مرگ بر آمریکا سر داده و برای شنیدن سخنان رجوی جمع شدیم!
او گفت که این ضربه ی بزرگ به امپریالیزم کار اسلام ارتجاعی بود، حال تصور کنید که ضربات ما بعنوان ناقلان وصاحبان اسلام انقلابی چقدر کوبنده تر خواهدبود!
البته ازحق نباید گذشت که موقع انتخاب بیل کلینتون همه ی ما را ازخواب بیدار کردید که به میمنت پیروزی این همکار صهیونیست ها – که این همکاری باعث شد که از انسان متوسط الحال به ثروتمندی تبدیل شده وبنیادی هم داشته باشد – به جشن وپایکوبی بپردازیم و این مسئله سبب ایجاد شک وتردید درما که سازمان را ضد بورژوا میدانستیم شد وزمینه ی جدائی ها از سازمان را پر رنگ تر نمود!
چه تغییری درعملکرد این نمایندگان سیستم ضد بشری آمریکائی بوجود آمده که رجوی ها، آنها را تبدیل به دوستان قابل اعتماد کرده اند؟!
آیا آنها از” بورژوا” بودن دست برداشته اند ویا برعکس این رجوی است که برای کسب قدرتی که ممکن نیست، سر درآستان” بورژوا” نهاده است؟!
آیا این سناتورها وشهردارهای سابق واسبق، اینقدر کم حافظه اند که این حرف های رجوی را که حمایت آشکار از تروریزم عریان بود، فراموش کنند؟!
ابراز خوشحالی ازحمایت نمایندگان بارز بورژوازی، چه معنایی جز استحاله شدن سازمان مجاهدین بدست رجوی ونوکران نزدیک اش دارد؟!
ثالثا شعارهای زیادی دراین تظاهرات مطرح شد الا شعاری که نشان دهد مردم به چیزی بنام فرقه ی رجوی التفاتی دارند!
شاید که این شعارها، زیر لحاف های اتاق های خواب داده شده و پرواضح است که من نمیتوانستم آنها را بشنوم!
در رابطه با فعالیت های مجاهدین رجوی، تنها جنجال های رسانه ای آنرا دیدم که فایده ای برای این سازمان که برای منافع شخصی رجوی فعالیت میکند، نداشت!
یا خرابکاری هایی که ممکن است درشلوغی کرده اند و البته من نمیتوانم تا تعیین تکلیف کلیه ی دستگیر شدگان، نظر قاطعی دراین مورد داشته باشم!
سیروس غضنفری
اسیر جنگی رها یافته از چنگال رجوی
تبریز

خروج از نسخه موبایل