امروز گرانی تخم مرغ، فردا سرنگونی حکومت – قسمت چهارم

در ادامه قسمت سوم باز به موضوعات مطروحه در شورا می پردازیم:
منشور وارسته:
“… قطعا می‌توانم این نوید را بدهم که امسال سال سرنگونی این رژیم است. عرضی ندادم…”
این نوید را هر ساله برای ما رهبر غیب شده شورایتان می داد! شما که مدعی تخصص درعلوم سیاسی هستید و کتاب هم می نویسید، بهتر بود ناشیانه، زمان تعیین نمیکردید که کاری غیر علمی است! ضمنا، پیشنهاد دارم، بیرق جدیدی پیدا کنید و زیر آن سینه بزنید! چرا که اولا صاحب قبلی تان سالهاست غیب شده و ثانیا قرار است بزودی بقایایش هم غیب شوند!
منوچهر ارسطوپور:
“… نفوذ و کثرت پیروان مسعود روز به روز در تمام نقاط جهان بیشتر می‌شود. همه با افتخار خود را اشرفی می‌نامند. اوست که با فرمانهای خود تشکیلات سازمانهای اشرف نشانان را برعلیه رژیم بسیج و سازماندهی و هدایت می‌کند و به تبلیغ و بیداری خلق بر علیه ظلم و بیدادگری می‌پردازد. به آنها عشق می‌ورزد و راستی و روشنایی را در چشم خلق قهرمان می‌نشاند که چون جویباری در جان و تن خلق، خلق به خون خفته جریان می‌یابد…”
آقا منوچهر، شما هم بهتر است، چشم و گوشت را باز کنی و در آبی پارو بزنی که به ساحل راه داشته باشد! نام اشرف برای همه ما مصادف است با زندان و شکنجه و ننگ و عار!
شما که افول ستاره های خیالی خود را در” تمام نقاط جهان”، تا به امروز ندیدی! تا قیامت هم نخواهی دید! شمایان در خارجه، فسیل شدید، در قعر اقیانوس ها، غرق هستید و مدعی می کنید ما که خیس نیستیم!
ویدا نیک طالعان:
“… هر آدرس دیگری اشتباه است، شما این راه و رسم و این مبارزه را به جهانیان به ایران به همه آموختید. آلترناتیو مشخص شورای ملی مقاومت و شبکه گسترده مجاهدین در داخل کشور هست…”
ویدا خانم، می دانیم که انجمن زنان شما در آلمان که شمار اعضایتان از انگشتان دست هم کمتر است، به پول نیاز دارید! اشکالتان این است که زیادی احساساتی می شوید! فقط خاطرنشان کنم که همه آدرس هایی که به شما دادند، اشتباه بوده وروی نقشه دیده نمی شود! در داخل کشور هم ما یک نفر از” شبکه گسترده مجاهدین در داخل کشور” ندیدیم!
حمید رضا طاهرزاده:
“… خوشبختانه با ورود فرمانده ارتش آزادیبخش و ارائه خط و خطوط دقیق و ترسیم مسیر راه و دستورالعملهایی که حتی در جزئیات وارد می‌شدند خب خیلی خیلی نوید بخش بود فوق العاده مؤثر و بلافاصله شما تاثیرات بلافصل این را میدید در فردای صدور هر بیانیه ای که چون از هر موقعیتی به موقعیت دیگر ارتقا پیدا میکرد…”
حمید خان! شما بهتر است به تار زدنت مشغول باشی که اگر به جائی برسی، تنها با تارزدنت خواهد بود! چرا که معلوم شد از سیاست، اگر اصلا حرف نزنی بهتر است!
مردک! کدام ورود؟ کدام حضور؟ کدام خط و خطوط؟ کدام مسیر راه؟ کدام تاثیرات؟
او که در اولین لگد پرانی اش، فرمان حمله به صدا وسیما را داد؟!
فکر می کنم، تو هم مثل رهبر غائب ات! ذوق زده،بوی کباب به مشامت رسیده! بوئی که شما حس کردید بوی دماغ سوخته تان بوده که بور شدید!
ملیحه ملک محمدی:
“… و این خط سرنگونی را ذره ذره به داخل میهن ما بردند و امروز می‌بینیم که این سرنگونی‌ که مردم ما میخواهند نتایج همان استقامت پایداری و شعار سرنگونی سرنگونی بود که در اشرف و لیبرتی و سراسر دنیا گفته شد بر آن پای فشاری شد و امروز نتایج آن را می‌بینیم. می‌خواهند اینطور نشان بدهند این قیام بدون آلترناتیو و بدون رهبری است یعنی میخواهند نشان بدهند یا شاه یا اینکه به همین شرایط الان بسنده کنید…”
ملیحه خانم! می دانم در انجمن زنان علیه زن ستیزی در آلمان به پول رجوی های نیاز دارید و مجبور! اما اگر ذره ای در ادعاهایتان صادق هستید که پیشاپیش می دانم، نیستید، بگوئید، مینو فتحعلی در اشرف چرا کشته شد؟
بفرمائید، معصومه غیبی پور در کجا و چرا کشته شد؟
بگوئید، آلان محمدی، کجا و چرا خود زنی کرد؟
بفرمائید، هما سرشار، چرا و چگونه کشته شد؟
بگوئید، مهری موسوی، کجا کشته شد؟
و…
فکر می کنم، خانم ملیحه ملک محمدی! شما اگر بتوانید، جواب قانع کننده ای برای این سئوالات، پیدا کنید، توانسته اید، به انجمنی که مدعی زن ستیزی است، دین تان را ادا کنید!
مگر این که مدعی باشید، نامبرده های بالا اساسا زن نیستند، که دیگر قضیه تمام است…
ادامه دارد…
فرید

خروج از نسخه موبایل