نامۀ همایون کهزادی به معاون وزیر کشور آلبانی مسئول پروندۀ حضور فرقۀ رجوی

معاون وزیر کشور آلبانی خانم روونا وودا
باسلام و احترامات فراوان
احتراماً به استحضار عالی میرساند اینجانب مدت 15 سال بهترین دوران زندگیم را در تشکیلات سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) و در واقع در اسارت به سر بردم سازمانی که در بیرون خودش را یک فرشته نشان میدهد اما هیچکس نمی داند در داخل مناسبات آن‌ چه می گذرد وچگونه با افراد واعضای خودش برخورد می کند سازمانی که از روز بنیانگذاری پایه‌اش بر روی دروغ وفریب و کلک سوار بوده وهیچ گاه کسی از این فریب ودروغ و کلک نمی توانست خبردار شود زیرا وقتی که فرد وارد این تشکیلات می‌شود دو راه بیشتر ندارد یا ماندن یا مردن چرا که اگر کسی می خواست از این فرقه جدا شود سران سازمان از ترس اینکه رازهای این فرقه در داخل اشرف یا تشکیلات به بیرون برده شود او را زندانی کرده و در مواردی سر به نیست می کردند.

وزیر کشور آلبانی خانم روونا وودا

از این رو فقط وفقط راه ورود به سازمان باز بود اما برای خروج هیچ راهی وجود نداشت حتی فرار، زیرا اطراف اشرف را سیم خاردارهای سه متری با پرژکتورهای قوی ومجهز به دوربین ونگهبان بود ودر بیرون از آن نگهبانهای عراقی که به دستور صدام حسین دور تا دور اشرف را گرفته و از آن محافظت می کردند وپشت سر این نیروها باز نیروهای حلقۀ دوم بود که به هیچ عنوان کسی نمی توانست از این اسارتگاه فرار کند.
در داخل مناسبات این فرقه نیز تشکیلات آن با سلسله مراتب فرماندهی که زنان آن را تشکیل داده بودند اداره می شد که از 24 ساعت شبانه ‌روز تنها 5 ساعت استراحت می کردیم وآن هم اگر دوساعت پست نگهبانی نداشته باشید اگر بود که 3 ساعت بیشتر استراحت نداشتی وبقیه ساعات باید در کار اجباری ونشستهای مغزشویی انتقادی حضور می یافتی.
نشست کنکاش ذهن از تصورات جنسی به نام نشست غسل هفتگی و نشست کنکاش ذهن از تصورات بر خلاف خط سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) موسوم به نشست عملیات جاری اجباری بود و همه باید شرکت می کردند وکسی نمی توانست از این دستورات سرپیچی کند در غیر این صورت با نشستهای جمعی مواجه می شد که در حکم محاکمه بود و فرد را در آنها مورد فحاشی و انواع تهمتها قرار می دادند.
اگر کسی تاب تحمل باقی ماندن در تشکیلات این فرقه را نداشت و می خواست از آن بیرون برود جرأت نمی کرد آن را به زبان بیاورد زیرا عواقب آن چیزی جز سر به نیست کردن نبود البته بعد از کلی نشستهای جمعی که طرف را طی آنها با فحشهای رکیک ولعنت ونفرین خرد می کردند و یا او را به دست نیروهای صدام برای انداختن به زندان ابوغریب می دادند وکسی نیست که از زندانهای ابوغریب خبر نداشته باشد که در آنجا چه در انتظار آنها بود البته شاید شما اطلاعاتی که دارید به اندازه کسانی که در داخل مناسبات بوده نباشد ولی بهتر است برای شناخت بیشتر این فرقه با کسانی که عمرشان را در این فرقه گذرانده اند ملاقات کنید تا از نزدیک شاهد جنایات این فرقه باشید هرچند که من وامثال من شاید گوشه‌ای از این جنایات را دیده ویا شنیده باشیم اما بدون شک هر کدام از اعضای این سازمان یا خودشان یا دوستانشان قربانی جنایتهای آن بوده اند جنایتهایی از زندان وشکنجه وکشتن در داخل اشرف تا کشتن مردم بی‌گناه با خمپاره وعملیاتهای انتحاری تا کشتن کردها با نفربرهای زرهی از جاسوسی برای صدام حسین تا عملیاتهای تروریستی در داخل ایران گرفته تا به راه انداختن جنگهای قبیله‌ای وعشیره ای در عراق که از افتخارات این سازمان بوده وهست ودر حال حاضر برای عربستان وطن فروشی می کند سازمانی که سالیان سال در پناه صدام حسین بود و بعد از سقوط صدام حسین هم تمام جنگهای داخلی به فرماندهی و دستور همین فرقه در عراق صورت گرفت.
خطر ماندن این فرقه در آلبانی کمتر از حضورش در عراق نیست وبدون شک روزی شاهد ویرانگریها و جنگهای داخلی ونا امنی در آلبانی خواهید بود زیرا تنها کسانی این را می دانند که در داخل مناسبات این سازمان بوده وهمه چیز را تجربه کرده اند از جمله شاهد دخالتهای این فرقه در امور عراق بودند.
لذا از شما معاون وزیر کشور می خواهم با تک تک کسانی که از این فرقه جدا شده اند و اکنون در آلبانی هستند صحبت کنید تا به اهداف واقعی سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) پی ببرید، زیرا چیزی که شما در بیرون و ظاهر امر می بینید یا از زبان رهبران این فرقه در آنجا می شنوید با چیزی که هست و واقعیت دارد زمین تا آسمان فرق می کند.
من شخصاً حاضر هستم که با شخص شما ملاقات کرده وتمام واقعیتها را در حضور شما بیان کنم.
به امید روزی که شما هم این سازمان را همانطور ما جدا شدگان می شناسیم بشناسید.
با سپاس فراوان
همایون کهزادی – پاریس

خروج از نسخه موبایل