ایام نوروز در فرقه رجوی چگونه بر ما می گذشت

جشن نوروز همیشه نزد ما ایرانیان از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در این ایام با هر شرایطی مردم ایران سعی کردند دل وجسم خود را شاد و از دشمنی و کدورت های بوجود آمده در طول سال پاک کنند. اما درفرقه مجاهدین ضد خلق که به اصطلاح خودرا یک سازمان انقلابی، مردمی و پیشرو و مدعی آوردن آزادی، شادی و بهترین زندگی برای مردم بوده متاسفانه همه چیز برعکس بود و دشمنی، کینه ورزی، غم واندوه اصالت داشت. متاسفانه امثال من روزی فریب همین شعر و شعارهای مجاهدین ضدخلق را خوردیم که به تشکیلات آن درعراق پیوستیم. در اولین عید نوروز بعد از ورودم به مناسبات فرقه احساس کردم آنطور که باید به اهمیت نوروز وجشن های آن بهایی داده نمی شود مناسبات خشک تشکیلاتی که حتی برای ترانه خواندن و دست زدن هم می بایست ازمسئولین فرقه کسب اجازه کرد. یادم است دراولین عید بعد ازآمدن اسرای جنگی به کمپ اشرف مسئولین فرقه که می خواستند به اسرای جنگی تازه پیوسته فرقه خود را طور دیگری نشان دهند برنامه ی جشن عید مثلا مفصلی را درسالن نشست قرارگاه اشرف تدارک دیده وهمه را درآنجا جمع کردند ازقبل هم یک گروه کر را برای اجرای ترانه بندری انتخاب کرده بودند، ناگفته نماند که سازبندری خودبخود آدم را به رقص درمی آورد بنابراین وقتی گروه کر بندری بالای سن سالن شروع کرد چنان جذاب بود که همه نفرات ازسرجای خود بلند شده وشروع به رقصیدن کردند این صحنه باعث وحشت مسئولین شد مهدی ابریشمچی معروف به مهدی بی غیرت وچندتن دیگر ازمسئولین فرقه هراسان به میان جمعیت آمده وبا داد وفریاد می گفتند بنشینید کسی بلند نشود ما آمدیم مبارزه نه برای رقصیدن! وبعد ازآن سروته جشن را به هم آورده وآن را تعطیل کردند وهمه به مقرهای خود بازگشتیم این رفتارمسئولین فرقه خیلی ازحقایق تلخ فرقه را برای ما روشن کرد. سالهای بعد هروقت ایام نوروز فرا می رسید بجای اینکه شاد شویم بیشتر غمگین بودیم وعزا می گرفتیم چون به اسم برگزاری جشن نوروز همه را به بیگاری می کشاندند، اجرای برنامه های سطحی و بی مزه بیشتر باعث مضحکه شده و کسی رغبتی به دیدن آن نداشت. دو سه شب هم فیلم سینمایی سانسور شده را می گذاشتند که اکثرا به خواب رفتن را به دیدن آن ترجیح می دادند. بنابراین ایام نوروز درفرقه رجوی همواره با سردی و همراه با رنج و مشقت برگزار می شد.
امیدوارم که هرچه زودتر رنج و محنت تمامی اسیران دربند فرقه که متاسفانه بدلیل بکارگیری سیاست های کنترل ذهن هنوز گرفتار فرقه هستند پایان پذیرفته وبعد ازسالها اسارت بتوانند ازدام فرقه رها و بهترین زندگی را برای خود رقم بزنند.
علی سرخیان

خروج از نسخه موبایل