کشتی فرقه رجوی در آلبانی هم به گل نشست

در ادامه فرونشست فرقه مجاهدین در باتلاق هایی که به واسطه خیانت هایش در حق ملت ایران انجام داده است، اینبار در سرزمین گانگسترهای آلبانی هم به گل نشست. سازمان که از ترس ریزش نیروهای مفلوک باقی مانده طرح انتقال نیروهای خود به خارج از آلبانی را اجرا کرد اما این طرح در فرقه بی صاحب رجوی در اشرف ۳ هم شکست خورد.
پیرو آخرین اخباری که از آلبانی و مقر فرقه رجوی به بیرون درز کرده است؛ حاکی از موج فرار و جدائی نیروهای مستقر در پایگاههای فرقه در آلبانی است.


طی این فرارها بالاترین کادرهای سازمان اقدام به جدایی از فرقه نموده اند. علیرغم اینکه چند ماه پیش سازمان با سوگند و تعهد نامه جدیدی که از عناصر باقی مانده گرفته بود به کاهش خروج تتمه نیروهای پژمرده و منفعل خود امیدوار شده بود ؛ فرارهای اخیر شیرازه امور مریمیه را از هم درید ؛ فرقه ارتجاعی ومنحط رجوی با ماکزیمم قدرت و تمام داشته و توشه اش تلاش میکند جلوی جدائی از فرقه را بگیرد چون به یقین رسیده است که بالای هشتاد تا نود درصد افراد باقیمانده در مسیر جدائی هستند.
اما به خاطر افتادن پرده های نفاق و خیانت پیشگی سران بلاخص مسعود و مریم تمام طرحهای ضد انسانی فرقه رجوی که با هدف ایجاد موانع برای جدا نشدن افراد باقی مانده ودر نهایت جبران افت شخصیت کاذب مریم ساخته شده بود. یکی پس از دیگری به شکست منجر شده است. فرقه رجوی فکر میکرد با انتقال افراد از شهر تیرانا به بیابانی که از شهر و محیط اجتماعی دور است میتواند جلوی ریزش را بگیرد اما واقعیت این است که نگونبختان باقیمانده در فرقه رجوی میدانند باید از فرقه بگریزند. اکثر انها بدنبال روزنه ای برای گریز میگردند و در نتیجه هر هفته و یا هرماه تعداد قابل توجهی وارد مسیر جدائی میشوند و این داستان بزودی به سرانجام خواهد رسید.
رجوی بی شرم و بی حیا با مغزی علیل و روانی پریشان همانند بیماران مالیخولیایی فکر میکرد جهان همیشه به کام خواهد ماند غافل از آنکه این جهان را صاحبی است بنام خدا که آه مظلوم را بی پاسخ نمی گذارد.
این خوب است و درس عبرتی است برای مردم و تاریخ، درسی ماندگار از دیوانه ای که چند نسل را به قربانگاه برد و اینک نیز گریخته سرنوشتی نکبت بار که تاریخ آنرا به ثبت رسانده است.
این فرقه بدلیل ماهیت ارتجاعی اش و خیانت هایی که به مردم ایران و چند نسل از مردم ایران کرده است باید برود. حتی دخیل بستن فرقه رجوی به قدرتها نمیتواند این فرقه را از فروپاشی مانع شود، همانگونه که مسعود رجوی این منادی مرگ و نفرت فهمید که باید برود حالا زمان رفتن فرقه رجوی در کلیتش فرا رسیده است انها نیز باید بروند، قربانیان باقیمانده در فرقه رجوی نیز باید بدانند فرقه ای که تا به امروز جز مرگ و نیستی برای مردم ایران و مرگ و نیستی و تباهی برای قربانیان اسیر چیزی به ارمغان نیاورده پس از این نیز همان است که بود و تنها راه پیش رو،”نه” بزرگ به این فرقه شیاد و ضد مردمیست پس از آن قربانیان رها شده خواهند دید جهان پیرامون شان بسیار زیباست با همه چیزش، دنیائی رنگارنگ که در آن هم عشق هست و هم عاطفه وهم انسانیت، هرکس میتواند مسیر زندگی اش را با اراده خویش بسازد و نه اراده فرقه ای مرتجع که تا بن استخوان ضد انسانی و عقب افتاده است.
به امید چنین روزی که باقیمانده قربانیان اسیر بتوانند وارد دنیای آزاد و رها شوند بدون زنجیر و انقیاد رها از هر قید و بندی، قطعا چنین روزی فرا خواهد رسید سحر نزدیک است.

خروج از نسخه موبایل