مجاهدین خلق، ستون پنجم یا میهن‌پرست؟

عنوان این مطلب متعلق به مجاهدین خلق است که در سایت های فرقه رجوی به آن پرداخته شده است. وقتی چشمم به این مطلب خورد لازم دیدم مقداری در این رابطه بنویسم. البته برای بسیاری روشن است که مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق یک خائن وطن فروش است و با دشمن متجاوز به خاک میهن همکاری و همدستی داشته است و به همین دلیل بین مردم ایران هیچ جایگاهی ندارد.
حالا سوال اینجاست که آیا کسی که در تهاجم عراق به ایران و در خلال بمبارانها و موشک بارانهای کشورمان و کشته شدن مردم بی گناه، گرای همین تهاجمات را به دشمن می داد تا در موشک بارانهای بعدی تصحیحات داده شود وطن پرست است؟ آیا کسی که به خاطر حفظ منافع حقیر و خفیف خودش دست به جنایت علیه ملت خودش میزند وطن فروش نیست؟
کسی که اطلاعات دفاعی مردم خودش را به دشمنی که خاک میهنش را اشغال کرده و جنایت نموده میدهد قطعا نه تنها میهن پرست نیست بلکه کاملا وطن فروش است. مگر این عوامل و عناصر فرقه رجوی نبودند که در شهر و خیابان و برای بدست آوردن قدرت به هیچکس رحم نکردند؟
مگر این مسعود رجوی نبود که میلیونها دلار فقط بخاطر دادن اطلاعات برای بمباران و حمله به ایران از صدام حسین گرفت که فیلم های مذاکرات آن هم تماما موجود است.
یادم هست در یکی از نشستها خود رجوی گفت ما برای رسیدن به تهران هر کسی بر سر راهمان باشد باید بکشیم. منظورش این بود که برای رسیدن تا تهران هر شهروندی که نزدیک شد، حتی یک چوپان که مشغول چراندن گله اش هست، حقش کشته شدن است.
مگر همین مجاهدین خلق نبودند که وقتی کشور در حال جنگ با عراق بود برای تصرف شهرهای ایران دست به عملیات و آتشباری با توپ و تانکهایی که دولت عراق به آنها هدیه کرده بود زدند.
آیا چنین کارهایی وطن پرستی است؟ البته در فرهنگ فرقه ای مسعود رجوی هر جنایتی علیه مردم و خاک کشور وطن پرستی است که البته وطن اسم مستعار رهبر فرقه است. در منطق رجوی برای رسیدن به قدرت هر خیانتی به وطن و مردم و هر جنایتی جایز است.
راستی چرا دولت عراق اینقدر به مجاهدین خلق کمک می کرد و توپ و تانک و هلی کوپتر و قرارگاه و پول و امکانات در اختیار آنان میگذاشت؟ آیا یک کشور مگر به این سادگی به گروهی که خارجی هستند چنین امکاناتی را می دهد؟ مگر اینکه وطن فروشی خودش را اثبات کرده باشد و دولت میزبان از این بابت خیالش راحت باشد. در غیر اینصورت هیچ کشوری چنین کاری نخواهد کرد. بخصوص زمانی که کشور میزبان در حال جنگ سختی هم باشد. پس باید به رجوی گفت ما عمرمان با تو و در تشکیلاتت گذراندیم و این را هم خوب فهمیدیم که بجز وطن فروشی و دشمنی با مردم ایران چیز دیگری در سر نداشتی. این وطن فروشی را میتوان از منفور بودن در بین مردم خوب فهمید. اگر وطن پرست بودی مطمئن باش که در حال حاضر در بین مردم جایگاهی داشتی ولی بجز رو سیاهی و وطن فروشی هیچ نام و نشانی در بین مردم ایران نداری.
ببخشید که طولانی شد ولی من فقط تیتروار نوشتم چون بحث در این مورد میتواند کتابها شود ولی بدلیل اینکه مطلب طولانی نشود من فقط اشاره کوچکی کردم.
نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی – محمد هاشمی

خروج از نسخه موبایل