آغاز طوفانی سال 1397 برای باند رجوی

مسعود رجوی، سالها قبل با تفکری ابلهانه، بر سر تضاد حاکمیت و قدرت در ایران، وارد عرصه ای شد که سالها بعد، به لجنزاری برای خودش و زندانی برای اسیرانش تبدیل شد.
نتیجه این استراتژی احقمانه، شکل گیری گروهی تروریستی می شود که تنها به قداست رهبران خود، مریم قجر و مسعود رجوی، می اندیشد و در پی دستور آنها، حاضر به کشتن و ترور هموطنان خود است، در پی اعتقاد به این تفکر مزدورانه است که مجاهدین خلق، به شکل چماق داران و مزدوران صدام، به سرکوب عراقیان شیعه فلک زده در جنوب و کردهای ستم کشیده در شمال عراق می پردازند.
با تکیه بر این ایدئولوژی پوچ گرا بود که مجاهدین خلق،از آزار و ترور منتقدین خود در درون تشکیلات و در قلب اروپا نیز ابایی ندارند. بی شک، نام مجاهدین خلق، آغشته به ننگ بی شماری است، از ترویج خشونت در جامعه ایران گرفته، تا خیانت به مردم ایران و همکاری با صدام حسین.
می توانید ببیند که چگونه این گروه مردم فریب و تروریست، با پولی که از صدام و عربستان سعودی و کثافت کاری های دیگرش (چون پول شویی) دریافت کرده است، جوانان بی خبر لهستانی و … را به تجمع های احمقانه خود در مناسبت های کذائی مختلف، دعوت می کند تا برای خود مشروعیت پوشالی بخرد.
چرا مجاهدین خلق و رجوی در مدت زمان کوتاهی، قابلیت تبدیل به یکی از بزرگترین جنایتکاران تاریخ را پیدا کردند؟. مجال جداگانه ای می طلبد که بی شک باید به آن در فرصت های دیگری پرداخت.
جلسه چند روز پیش، در پارلمان اروپا از این لحاظ دارای اهمیت فراوان است که نمایندگان اتحادیه اروپا و وزارت کشور انگلستان چندی پیش، از پذیرفتن مریم رجوی در پارلمان اروپا و پارلمان و کشور انگلستان سرباز زدند.
در ذیل به این نمونه ها اشاره می شود:
ممنوعیت ورود مریم رجوی به انگلستان تمدید شد، ممنوعیت ورود مریم رجوی به این دلیل اعمال شد که وزارت کشور بریتانیا اعلام کرد حضور وی در خاک انگلستان ممکن است به تلاش ها برای متوقف کردن فعالیت های [ به گفته آن ها تسلیحاتی ]هسته ای ایران آسیب برساند. وزارت کشور انگلستان، به دلیل این که ورود مریم قجر (رجوی) به انگلستان ممکن است « تأثیر مخرّب زیادی بر روابط بریتانیا و ایران » داشته باشد، از آن جلوگیری کرد.مریم رجوی ابتدا در سال1997 از انگلستان اخراج شد. دلیل اخراج وی رهبری کردن سازمان تروریستی مجاهدین خلق بود، گروهی که تا سال 2008 جزو گروه های تروریستی این کشور محسوب می شد، خانم می در اکتبر سال گذشته و بار دیگر در ماه قبل ممنوعیت حضور رجوی در انگلستان را تجدید نمود.
همچنین در پارلمان اروپا، در پی حمله محافظین مریم رجوی به جداشدگان، نماینده پارلمان اروپا صراحتا، خواستار جلوگیری از ورود مریم رجوی به پارلمان اروپا شد.

خانم آنا گومز نمایندۀ پارلمان اروپا در نشست رسمی نمایندگان این پارلمان در استراسبورگ با حضور خانم موگرینی وزیر روابط خارجی اتحادیۀ اروپا با طرح موضوع حملۀ فیزیکی نفرات فرقۀ رجوی به مخالفانش، شدیدا به این عمل جنایتکارانه اعتراض کرد و از رئیس پارلمان خواستار اخراج انها از پارلمان اروپا شد و اعلام کرد آنها تهدید جدی علیه ما هم هستند.
خانم گومز در این سخنرانی خود گفتند:
“ما نباید نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران ساکت باشیم ولی لازم است برای اینکه حرفهایمان اعتبار داشته باشد و تأثیر بگذارد نباید چشمانمان را به روی فعالیتهای گستاخانه و تحریک آمیز فرقه ها از جمله فرقه مجاهدین خلق معروف به ام ای ک که در درون همین پارلمان دست به اقدام زده و هفته گذشته بطور فیزیکی یک تن از مخالفین خود را در بیرون این پارلمان مورد ضرب و شتم قرار دادند ببندیم. من مصرانه از رئیس تاجانی خواستار اخراج تمامی عوامل مجاهدین خلق که در اتحادیه اروپا فعالیت دارند هستم. این مسئله همچنین موضوع امنیت همه ماست”.
شرایط سیاسی و نظامی در ایران و منطقه شاید بیش از همه وقت به شرایط مطلوب دار و دسته رجوی نزدیک باشد، از سویی حمله نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه مجاهدین را خوشحال کرده است، آرایش سیاسی دولتمردان در آمریکا نیز به علایق جنگ‌طلبانه آنان نزدیک است، و در ایران وضع نابسامان دلار و اعتراض‌های گاه وبیگاه اجتماعی، برای آنان تصویر خوشایندی از نابسامانی درداخل کشور است.
البته درهر شرایطی دستگاه تبلیغاتی مجاهدین به گونه‌ای اخبار و گزارشها را منعکس می‌کند که با تحلیل‌هایی که از پیش داده است همخوانی داشته باشد، طبیعی است که در حال حاضر چنین روالی مصرانه‌تر دنبال شود و گرنه به راحتی می‌توان اثبات نمود هیچیک از تحولاتی که نام برده شده است، سمت و سویی مخالف با تحلیل مجاهدین داشته و اتفاقاً نه تماماً به زیان ایران، بلکه در اکثر موارد به سود ایران خواهد بود.
با این وجود و با فرض اینکه تحولات جاری همانگونه باشد که مجاهدین در پوشش تبلیغاتی خود وانمود می‌کنند، یک سئوال مقدر مطرح می‌شود، اینکه مجاهدین در کجای این تحولات قرار گرفته‌اند؟.
نقش و جایگاه مجاهدین در داخل در حد همان تصویری است که از یک پل آویزان است و از آن عکس می گیرند. این می شود نقش و جایگاه مجاهدین در داخل.
چنین وضعی، به این دلیل نیست که احیاناً مجاهدین نمی‌خواهند نقش و تحرک بیشتری داشته باشند، بلکه به این علت است که توانی بیش از این ندارند، برد اقدامات آنها محدود به چند کار نمایشی و در حد پیغام و پسغام برای پارلمانترها و تأیید و تمجید از مواضع جنگ طلبانه است.
در قبال این بی عملی، رجوی، تشکیلاتش را طوری کوک کرده است که فقط در میانه دعوا، طرف مقابل ایران را بگیرند و وعده داده است که رویدادها به سود آنها تمام خواهد شد؛ یک استراتژی فرصت طلبانه که برگرفته از تصور رجوی برای امکان موج سواری است.
محتمل تر آنست که اتحادیه اروپا و انگلستان، اجازه نخواهند داد که، چماقداران رجوی، به جولان دادن خود ادامه دهند، و رفته رفته شاهد محدودیت های بیش از پیش برای سران فرقه تروریستی رجوی در عرصه های بین المللی خواهیم بود.
فرقه رجوی هم، باید این واقعیت را آویزه گوش خود نمایند که:
از این به بعد در عرصه های بین المللی، به دلیل ماهیت تروریستی سازمان مجاهدین، لبه تیز و برنده چاقوی حقوق بشر، بر گلوی فرقه رجوی بیشتر احساس خواهد شد.
فرید

خروج از نسخه موبایل