مروری بر استراتژی دروغ و فریب در فرقه کذابین رجوی

از کوزه همان برون تراود که در اوست…
دروغ گویی و فریبکاری از ویژگیهای اخص ایدئولوژی مجاهدین است که گویی پایانی ندارد و اینکه روزی بشود مجاهدین را بدون این خصلت های هنجار شکن تصور کرد، شاید کمی خیالپردازانه باشد. ایدئولوژی ارتجاعی و عقب مانده ای که شخص آقای مسعود رجوی آنرا نمایندگی می کرد، تنها میتواند تحت عنوان مرتجعین چپ نما و با ماهیت فرقه ای در طیف گروه های سیاسی ایران دسته بندی شود.

تمامی افرادی که تجربه زندگی فرقه ای در مناسبات خودساخته آقای مسعود رجوی را در پادگان های فرقه در عراق داشته اند، نمونه های بی شماری از دروغ های تشکیلاتی روزانه مسئولین، دروغ های اجباری در مورد ماموریت و زندان انفرادی و دروغ گوئی مسئولین به تحت مسئولین شان را سراغ دارند.
در پادگان مخوف اشرف، افراد را شبانه به زندان برده و می گفتند به ماموریت رفته است. خودت هم باید بعد ازاینکه اگر!!! به سلامت از زندان مرخص می شدی، باید می گفتی ماموریت بودم. هم خودشان دروغ می گفتند وهم افراد را مجبور می کردند دروغ بگویند. مثل خانه ای که پدر دروغ بگوید، اهل خانه راهم مجبور کند دروغ بگویند و بعد هم جانماز آب بکشد که فلان و فلان و…
نیرویی که نه خاک دارد، نه مردم و نه منابع مالی مشروع و شناخته شده، چگونه از پس هزینه های سنگین، آن هم در کشورهای اروپایی که در این کشورها در وهله اول منابع مالی می بایست مشخص باشد، برمی آید؟ آیا اینها برای دولتها و وزارتخانه های کشور و مالیات و سرویسهای امنیتی و قضایی و پلیس، جای پرسش و کند و کاو نیست؟ آیا در فرانسه می توان بدون برگه عبور وارد شد، مهمان جنگ طلب دعوت کرد و برای دقایقی نفرت پراکنی و مداخله در کشورهای دیگر، هزاران دلار خرج کرد و همه چیز را سیاه جلوه نمود وبعد هم به سلامت همه چیز را خاتمه داد، آیا باورش سخت نیست؟
فریـب، بزرگترین سلاح نگهدارنده مجاهدین خلق در ارتباط با نیروها، مردم و اربابان قدرت بوده و آنها بدون این سلاح به زعم خود مقدس، قادر به پیشبرد امور و بقاء نبوده و نخواهند بود.
استراتژی فریب و دروغ گویی با پوسته”مقاومت” و”مبارزه” تنها ابزار مجاهدین برای قبضه قدرت و انحصارطلبی است. حتی اگر قیمت آن قربانی کردن اعضا و تجاوز به حریم خصوصی کسانی باشد که سالهای عمرشان را در این تشکیلات گذرانده و یا در اتحاد سیاسی با آنان بسر برده اند و حال قصد خروج به هر دلیل شخصی و یا سیاسی را دارند.
سازمان در هر کشور اروپائی و آمریکا، معمولا یک دفتر تاسیس کرده است!
تعداد اعضای بسیاری از انجمن های خیریه وابسته به سازمان، یک یا دو عضو است و اکثر این انجمن‌ها وجود خارجی نداشته و تنها یک نفر از مسئولین سازمان در خارج از کشور، سرپرستی آن را بر عهده دارد.
فرقه رجوی، با استفاده از دفاتر خود در کشورهای غربی، فعالیت های تبلیغاتی را علیه دولت ایران در قالب برپایی گردهمایی، راهپیمایی و تجمعات انجام می دهد. آنها برای تبلیغات رسانه ای بیشتر، از بی اطلاعی برخی شهروندان غربی نیز سوء استفاده کرده و حتی بودجه مالی حضور برخی از آنان در این تجمعات را پرداخت می کنند. چنانکه در یکی از تظاهرات های نمایشی آنان در پاریس، ده ها دانشجوی لهستانی با بودجه مالی سازمان به عنوان تفریح به پاریس رفته و در تظاهرات حضور داشتند.
یکی دیگر از مهم ترین فریب کاری های سیاسی – تبلیغاتی سازمان مجاهدین، لابی های پارلمانی آن در جلب نظر برخی از نمایندگان مجالس کشورهای اروپایی و آمریکا است. مهم ترین مسئله در مورد قدرت لابی های پارلمانی سازمان، بزرگ نمایی حمایت های نمایندگان اروپایی و آمریکایی، دروغ پردازی های آنان در این زمینه و حتی جعل امضای برخی از آنان است.
این استراتژی سازمان پس از آنکه نماینده و معاون کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا، بارونز نیکلسون، مدارکی را در مورد جعل امضای تعدادی از نمایندگان توسط سازمان مجاهدین خلق به بخش مبارزه با کلاهبرداری در پلیس انگلیس تحویل داد، به استراتژی ارائه اعداد و آمارهای بدون نام و امضا در مورد حمایت شخصیت های سیاسی از آنها تغییر پیدا کرده است. لذا سازمان همواره به دروغ، در تبلیغات خود بر آمارهای کلی از حمایت از سازمان مانند حمایت 5 میلیون عراقی از سازمان مجاهدین در عراق! بیانیه 700 عضو پارلمان اروپا! صدها سیاستمدار استرالیایی و اکثریت پارلمان بریتانیا! 320 نماینده ایتالیا! و… تأکید می کند.
با وجود این، سازمان مجاهدین به رغم سیاست های تبلیغاتی وسیع در خارج از کشور، هیچ جایگاهی در میان مردم ایران ندارد!
فعالیت های بسیاری از این انجمن ها پس از کلاهبرداری ها و اخاذی های شدید مالی توسط دادستانی‌های محل، تحت تعقیق و پیگرد قرار گرفته و پس از شکایت از انجمن ایران اید در انگلستان یا انجمن کمک به ایران در آلمان، فعالیت های این انجمن ها متوقف و یا محدود شده است. در این زمینه، یکی از علل اعلام شده حمله وسیع پلیس فرانسه به مقر سازمان در پاریس در سال 2003 و دستگیری مریم رجوی، اتهام پولشویی و صرف هزینه های این انجمن ها برای امور تروریستی بوده است.
علاوه بر بنیادهای خیریه، هم اکنون چندین بنیاد پوششی نیز در فعالیت های مالی سازمان همکاری می‌کنند. از اسامی این بنیادها که با عناوین مختلفی فعالیت می کنند، معمولاً برای دریافت اجازه نامه فعالیت غیر انتفاعی مالی استفاده می شود!
به یک جمله باید ایمان داشت و بر آن پای فشرد:
“همـه چـیـز” مـجـاهــدیــن” دروغ” اســت مــگــر ایـنــکه عـکـس آن ثــابـت شــود!
فرید

خروج از نسخه موبایل