آیا مریم قجر داعشی به نفی اعدام معتقد است؟

یکی از سایت های فرقه تروریستی رجوی مطلبی با عنوان”مریم قجر: نه به اعدام در ایران” درج نموده و از قول وی مدعی شده که در ایران فردا دیگر از اعدام و نقض حقوق بشر خبری نیست و در انتها مدعی شده که حکومت ایران با اعدام سر پا مانده است!!!. البته چیزهای دیگری هم ردیف کرده که فقط سعی داریم به این نکته محوری که مریم قجر مدعی آن است نه به اعدام در ایران جواب بدهیم.

اگر کسی تنش به سازمان خورده باشد می تواند متوجه شود که وی یک مشت دروغ سر هم کرده تا چهره جنایت کارانه اش را پنهان و در اروپا به یک مشت عوامل جیره خوار فرقه رجوی و نمایندگان دلار دوستش خودی نشان دهد ولی نفراتی که در مناسبات سازمان بودند می توانند دریابند که وی به چیزی که نشخوار می کند اصلاً اعتقادی ندارد.

وی مدعی است که حکومت ایران با اعدام و خشونت توانسته خودش را سر پا نگهدارد!!! حال سعی داریم قدری به درون مناسبات فرقه رجوی رفته تا دریابیم که اگر حکومت ایران این کار را انجام داده رجوی برای دو الی سه هزار نفر از اعضای خود محل دمکراتیکی ایجاد کرده و یا آن مناسبات از آزادی های نسبی برخوردار بودند و بعد به مسئله اعدام ها خواهیم رسید.

به گواه خودم و همه شاهدینی که از مناسبات فرقه تروریستی رجوی جدا شدند بر این مسئله انگشت گذاشتند که رجوی حاضر نبود ذره ای به اعضای خود آزادی بدهد و هر لحظه افراد باید تحت تفتیش عقیده قرار داشته باشند تا بتواند به امیال شیطانی که در سر داشت برسد. نفرات به هیچ عنوان حق ارتباط با خانواده خود را نداشتند، همه افراد متاهل باید زنان خود را به اجبار تشکیلات طلاق می دادند، مردان نمی توانستند حتی از ادکلن استفاده کنند، پمپ بنزین ها زنانه و مردانه شد، مردان حق تنهایی صحبت کردن با مسئول زن خود را نداشتند، دیدن حتی مسابقه فوتبال در مناسبات ممنوع بود و انواع دستورهای تشکیلاتی که هر روز توسط مسئولین از طرف رجوی جنایت کار صادر می شد و افراد مجبور بودند آنرا اجرا کنند. حال سازمانی که فقط دو الی سه هزار نفر دارد این گونه برنامه ریزی می کند تا آنها را در کنترل خود داشته باشد چگونه می تواند مدعی حقوق مردم ایران باشد؟

در مورد اعتماد نداشتن، رجوی به صراحت گفته بود که همه افراد باید اعتماد سازمان به خود را کسب کنند و این کار قرار گرفتن در کادر تشکیلاتی و انجام دستورهای سازمانی یعنی در یک کلام باید غلام حلقه بگوش دستورات رجوی بود.

به همین دلیل بود که تعدادی از افراد را به بهانه نفوذی در سال 73 به زندان انداخت تا بتواند با محمل نفوذی از آنان اقرار بگیرد و این گونه نسق همه را بگیرد البته در این برنامه ای که راه انداخته بود همه نفرات تحت شدیدترین شکنجه ها توسط عوامل شکنجه گر رجوی قرار گرفتند و در انتها هم رجوی جنایت کار مدعی شد که حکم شما اعدام است ولی من شما را می بخشم انگار دوستان زندانی ما کاری و یا جرمی مرتکب شده بودند!!!.

در مورد اعدام که مریم قجر مدعی نفی آن می شود مگر تعدادی از افراد در زیر شکنجه جلادان شما کشته نشدند. مگر پرویز احمدی، فرهاد طهماسبی، الیاس کرمی و قربانعلی ترابی و معصومه غیبی پور زیر دست شکنجه گران فرقه تروریستی رجوی کشته نشدند البته در مورد معصومه غیبی پور باید گفت که وی در تابستان سال 72 در نشستی به دست زنان شکنجه گر فرقه رجوی زیر مشت و لگد جانش را از دست داد. نفراتی که با هزار آمال و آرزو فکر می کردند می توانند با شعارهایی که رجوی تروریست می داد به آزادی برسند ولی دیدیم که زیر شکنجه جانشان را از دست دادند. سازمانی که دو الی سه هزار نیرو دارد چرا اینقدر خودکشی فراوان بوده است؟ البته همه این خودکشی در مناسباتی که رجوی آنرا به اصطلاح پاکترین مناسبات (بخوانید کثیف ترین) چرا افراد باید دست به خودکشی بزنند. البته در همه موارد شاهد بودیم که بر اثر فشارهای تشکیلاتی و یا اینکه افراد قصد خارج شدن از مناسبات فرقه رجوی را داشتند زیر فشارهایی که به فرد می آوردند فرد دست به خودکشی می زند بطور مثال می توان به کامران بیاتی، حجت عزیزی، آلان محمدی دختری 15 یا 16 ساله، خدام گل محمدی، نسرین احمدی و… نام برد البته رجوی برای از دور خارج کردن نفرات به شیوه کثیف دیگری مانند فرستادن نفرات به اسم ماموریت به مرز و کشتن آنها بوده است که تعدادی از این افراد مانند علی زرکش، ابوذر ورداسبی را به عملیات فروغ جاویدان فرستاد تا هم کشته شود و هم از نام آنان سوء استفاده کند. آری این است چهره منحوس رجوی که حاضر نیست کسی را تحمل کند اکنون این شخصیت کثیف و جنایت کار وقتی مدعی حقوق بشر و آزادی و برابری می شود به واقع باید به حال نفرات حاضر در تشکیلات گریست که این گونه هنوز در غل و زنجیر باورهای غلط رجوی گیر کرده اند.

شاید اکنون رجوی جنایت کار مدعی نفی اعدام در ایران می شود ولی قبل از آن باید خودش در مناسبات کثیفش نافی این مسئله باشد چون با شناختی که از وی و زن سوم جنایتکارش داریم به خوبی می دانیم که اگر روزی به خیال خام خودشان به قدرت برسند از بقیه دیکتاتورهای تاریخ سنگدل تر خواهند بود و به هیچ کس رحم نخواهند نکرد. وقتی به نیروی خودش که حاضر شده بود جانش را از دست بدهد این گونه تنظیم می کند پس بر سر مردم ایران چه خواهد آورد. البته دم خروس خیلی از مناسبات بعدی شان از مسئولین جنایت کار فرقه رجوی بیرون می زد بطور مثال مهدی ابریشم چی بی غیرت در نشستی خصوصی عنوان می کرد که اگر ما به قدرت برسیم حتی پیاده روها را زنانه و مردانه خواهیم کرد!!! حال وقتی فرقه ای که این گونه در کله پوک مسئولینش فرو می کند که این گونه فکر کنند پس چه انتظاری می توان داشت؟

در جای دیگری مریم قجر جنایت کار مدعی می شود که هیچ متهمی نباید حق گرفتن وکیل از وی سلب شود!!! حال سئوال این است آیا این کار را شما در مورد نفرات تان انجام دادید؟ آیا نفراتی که در زندان شما اسیر بودند حق دفاع از خود را داشتند؟ آیا اصلاً جرات داشتند بگویند که می خواهند وکیل بگیرند؟ اگر کسی مدعی می شد چنان زیر دست شکنجه گران شما قرار می گرفت که از گفته اش پشیمان می شد. حال بهتر است زیاد این قدر در مورد این مسائل حرف و روده درازی نکنید.

برای اینکه مطلب خود را کامل کنم جوکی که مریم قجر به طور مستمر تکرار می کند به پایان ببرم وی مدعی است که انگیزه ما برای به اصطلاح مقاومت تا پیروزی، کینه و انتقام نیست، انگیزه ما عشق به آزادی و انسانیت است!!!

انگیزه اول و آخر رجوی جنایت کار رسیدن به قدرت است و در این مسیر حاضر است حتی همه نفراتش کشته شوند تنها چیزی که ما در مناسبات جهنمی رجوی گشتیم و یافت نکردیم عشق و انسانیت بود هر چقدر گشتیم جز نفرت و کینه کشی و دروغ گفتن و ریا و فریبکاری چیزی پیدا نکردیم به همین خاطر باید گفت که سر در سازمان که با فدا و صداقت همراه بود باید نوشت نفرت، کینه، کشتن و خشونت. هر کسی که اینها را داشته باشد می تواند وارد فرقه تروریستی رجوی شود.

به طور مثال اشاره ای هم به گفته رجوی جنایت کار بکنیم که وی در توجیه عملیات دروغ جاویدان در اشرف گفته بود که بعد از فتح تهران من تا 48 ساعت شما را در اختیار خودتان قرار می دهم که هر کاری دوست داشتید بکنید و دست اندر کاران را به سزای جنایت خود برسانید و من بعد از آن زمان بندی دستور توقف خواهم داد اگر جهان هم اعتراضی در این مورد داشت خودم جواب خواهم داد. البته این حرف رجوی جلاد به خوبی نشان از همه چیز دارد که وی نه برای آزادی بلکه برای کشتن و ترور و جنایت به دنیا آمده و فرقه اش را روی همین محورها سوار نموده است. خدا را شکر که مردم ایران چقدر خوب رجوی جنایتکار را شناختند که به هیچ عنوان اجازه حضور آنان در ایران را نخواهند داد و تشکیلات پوسیده تان در همان آلبانی از هم خواهد پاشید چون این حکم تاریخ و قرآن است که جنایت کاران باید به سزای اعمال خود برسند.

هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل