شورش نظامی فرقه رجوی در 5 مهرماه 1360

بعد از شورش سی خرداد 1360 که منجر به شکست سازمان مجاهدین شد، برای بار دوم در طول همان سال و در 5 مهر ماه سران فرقه رجوی دست به یک شورش مسلحانه دیگری زدند تا بتوانند با توجه به اوضاع پریشان داخل کشور و از طرفی تجاوز بعثیون به مرزهای غربی میهنمان، وضعیت داخل کشور را متشنج نموده و با سوءاستفاده از این موقعیت حکومت بر مردم را بدست گیرند.
سران سازمان تروریستی مجاهدین که بدنبال فرصتی بودند تا بتوانند خودی در میان مردم نشان دهند لذا بر این شدند تا با سوءاستفاده از شلوغیهای داخل کشور برخی اقدامات تروریستی از جمله بمب گذاری و عملیاتهای ایزایی و ترورهای کور زمینه لازم برای خود بوجود آورده و پس از آماده سازی این زمینه ها به تظاهرات و شورشهای مسلحانه روی آورده و با متشنج نمودن داخل کشور بتوانند بر اریکه حکومت تکیه بزنند و با همین افکار غلط و مسموم خود در 5 مهرماه 1360 برای بار دوم اقدام به شورش نظامی در داخل تهران و چند شهر دیگر نمودند.
سران فرقه رجوی که تفکرات مارکسیستی در آنها کاملا رخنه نموده بود و از طرفی نتوانسته بودند بعد از پیروزی انقلاب حکومت مردمی را بدست آورند، لذا بر آن شدند تا بقول خودشان با شکستن اختناق بوجود آمده، مردم را به مبارزه مسلحانه بکشانند و مناسبترین راه برای پیاده نمودن این تفکر غلط را در تظاهرات و شورش نظامی می دیدند که بقول فاضل مصلحتی (عضو مرکزی نهاد دانش آموزی سازمان) که در جلسه درون گروهی گفته بود:” تظاهرات مسلحانه را در مناطق شلوغ راه میاندازیم تا با این کار مردم بیشتری کشته شوند و انگیزه مبارزه پیدا کنند تا رو در روی نظام قرار بگیرند” که این شاخص ترین مرحله و برنامه ریزی برای شورش نظامی بود.
البته سران سازمان مجاهدین قبل از شورش نظامی 5 مهرماه، اقدام به برخی شورشهای کوچکتر در محلات مختلف تهران نمودند تا بتوانند از این طریق هواداران بیشتری را به خود جذب نمایند که این محله ها را بعنوان محلات آزاد شده نامگذاری نمودند که تمام این اقدامات برای آن بود که بتوانند در تظاهرات نظامی خودشان که در آینده ای نزدیک خواستار انجام آن بودند نظر مردم را به خود جلب نموده و از حمایت آنها در این مقطع بهره ببرند و همانند 22 بهمن 57 با هماهنگی آنها به اسلحه خانه ها نفوذ نموده و در بین مردم پخش نمایند تا بتوانند عملیات خود را وسعت دهند که تمام این برنامه ریزی مهندسی آنها با عدم حمایت مردم از آنها منجر به شکست سنگین دومی شد که در 5 مهرماه 60 رقم خورد.
سازمان که نتوانسته بود حمایت و هواداری مردم میهنمان را در تظاهرات نظامی به خود جلب نماید، به ناچار هواداران اندک خود را به زور به شورش برد که این اقدام آنها در ساعت 5 و 10 دقیقه بامداد پنجم مهرماه 60 با اوباشگری آنها آغاز شد که بدون هدف به مغازه ها و منازل مسکونی و بانکها تیراندازی مینمودند تا بتوانند با ایجاد رعب و وحشت در بین مردم بر حکومت فائق شوند و”پتانسیل نهفته خلق” را آزاد سازند و دستور این تظاهرات نیز به این شکل بود که” هر کس به هر شکلی که خواست جلوی تظاهرات را بگیرد به رگبار بسته شود و حتی اینکه از چه موضعی از تظاهرات جلوگیری می کند فرقی ندارد… اگر نیروهای عملیاتی بتوانند 2 ساعت از این حرکت حفاظت نمایند کار تمام است و نیروهای مردمی به ما میپیوندند و آتش زیر خاکستر شعله ور میشود”.
بعد از این حرکت وحشیانه سازمان مجاهدین در صبحگاه پنجم مهرماه 60 که تعدادی از مردم عادی تا رسیدن نیروهای مردمی و گشتی نظامی متاسفانه به دست عوامل نفاق به شهادت رسیدند، دومین موج عمومی مقابله با سازمان مجاهدین توسط مردم غیور کشورمان بعد از حرکت غلط سی خرداد رقم خورد و سازمان مجاهدین برای بار دوم و بطور سهمگینی شکست خورد که فکر آن را هم در مخیله پوسیده خود نمیکردند و فرقه رجوی در بین مردم متنفرتر از قبل شد همانگونه که امروز مردم عزیز کشورمان این سازمان تروریستی را کاملا طرد نموده و بشدت از ان بیزار میباشند.
یاد و خاطره شهداء 5 مهرماه 60 که بدست تروریستهای سازمان مجاهدین شهید شدند بخیر و گرامی باد.

خروج از نسخه موبایل