سربه نیست شدن خاشقجی همسان با تصفیه درونی فرقه رجوی

در دهه هفتاد بود که سران سازمان بر آن شدند تا عنصر مخالف فرقه و بخصوص کسانی را که به رهبری پوشالی مسعود رجوی اعتراض می نمایند، از سر راه بردارند و بهمین خاطر تعداد زیادی از افراد لایه های بالایی را بازداشت و شکنجه نمودند و برای تفهیم بقیه عناصر نیز میگفتند این تعداد جاسوس رژیم می باشند. از جمله قربان ترابی که به ماهیت سازمان تروریستی مجاهدین پی برده بود و نسبت به موقعیت و وضعیت اسفبار فرقه رجوی اعتراض مینمود که سران فرقه او و بقیه افراد مانند آلان محمدی را براحتی سربه نیست نمودند. آنها حاضر بودند برای پوشش دادن اعمال کثیف خود هر فردی را به قتل برسانند و دست به هر جنایتی بزنند.
جمال خاشقجی از فعالان حقوق بشری که بیشتر عمر خود را به حمایت از سران رژیم آل سعود گذرانده بود، با روی کار آمدن محمد بن سلمان و اعمال خشونت آمیز وی، به ایالات متحده پناهنده شده و مخالفتهای خود را با جنایتهای محمد بن سلمان اعلام نمود و منتقد سر سخت وی در محافل سیاسی بود و از این رو ولیعهد خود خواه رژیم آل سعود بدنبال برنامه ای بود که بتواند جمال خاشقجی را سر به نیست کند که این فرصت را هنگام مراجعه وی به کنسولگری رژیم آل سعود در ترکیه به دست آورده و با فرستادن 15 نفر از محافظان شخصی خود به آن کشور برنامه قتل خاشقجی را پیاده نمود. غافل از اینکه ساعت مچی مقتول به برنامه های هوشمند متصل بوده و تمام برنامه های پیش آمده را به روی گوشی همراه وی در بیرون از کنسولگری که در دست نامزدش قرار داشت منتقل نمود و از این راه تمامی برنامه های جنایی محمد بن سلمان در مورد خاشقجی بر ملا شد که این مورد تنها یکی از سرکوبهای رژیم آل سعود میباشد که در حق منتقدان خود انجام داده است و چه بسا در داخل این کشور مستکبر و کودک کش چه خباثتهایی بر سر مخالفینش اورده باشد.
قتل جمال خاشقجی دقیقا مانند برنامه تصفیه درون سازمانی فرقه رجوی میباشد که سرکرده سازمان ضد بشری مجاهدین بر سر مخالفین خود می اورد و آخرین نمونه آن را با قتل مالک شراعی رقم زد و تنها اختلاف آنها حمایت حامیان تروریسم از فرقه رجوی میباشد که باعث میشود هیچ ارگانی با وجود شواهد بسیار زیاد در مورد قتلهای فرقه رجوی کنکاش نکنند. ولی از بین بردن جمال خاشقجی با سر و صدای زیادی توام بود که البته این هم از بازیهای سیاسی میباشد که بر سر امتیاز گیری از رژیم آل سعود میباشد و در این بین سرکوب مخالفین در این کشور بیشتر از گذشته نمایان شد و دیپلماسی سرکوب در حکومت خودخوانده آل سعود نمایانتر شد و چهره خبیث سران آل سعود بیش از پیش آشکار گردید.
چرا قتلهایی که در داخل فرقه رجوی بدست سران آن انجام میشود هیچ گاه و هیچ وقت توسط نهادهای حقوق بشری افشاگری نمیشود و با وجود افشاگریهای بسیار هنوز هیچ تحریمی بر علیه این فرقه شوم در نظر گرفته نشده؟
جواب سئوال بسیار ساده میباشد و تنها حمایت ارباب و پدرخوانده تروریسم از این سازمان تروریستی میباشد که تاکنون اجازه نداده هیچ ارگان بین المللی نسبت به آن ادعای فرقه تروریستی بودن را بنماید و بخواهد در دادگاههای بین المللی آنها را با وجود مدارک مستدل و فراوان جلوی میز عدالت بنشاند.
البته با وجود تمام حمایتهای تروریستی از فرقه رجوی هیچ گاه قدرت الهی را از یاد نبریم که عذاب خویش را بر سر سران ظالم فرقه رجوی و حامیان آنها بزودی فرو خواهد نشاند.

منبع

2 نظر

  1. با سلام.
    یک سوال:
    چرا کامنتها رو درج نمیکنید؟
    بعضی رسانه ها ( مثه رسانه های رجوی ) بخش نظرات رو مسدود میکنن چون میدونن مردم ازشون بیزار هستن . شما چرا؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا