پیام تبریک بمناسبت جدایی غلامعلی میرزایی و محمد عظیم میش مست

خبر خوشحال کننده و مسرت بخش جدایی رسمی شما دوستان عزیز را در طی چندروز اخیر شنیدم و غرق در شادی شدم.
قبل از هرچیز رهایی شما از چنگال فرقه منفور، ضد بشری و ضد ایرانی رجوی را تبریک میگویم و برای خودتان آرزوی آینده ای سرشار از موفقیت و برای خانواده شما عرض خداقوت و خسته نباشید میگویم. بخاطر تلاشهای بی وقفه و خستگی ناپذیر شان در خلال بیش از ده سال مبارزه بی امان و جدال با این تشکیلات مخوف تا نیل به موفقیت وپیروزی.
الحق و الانصاف خانواده هایتان با رهایی شما پوزه رجوی را بخاک مالیدند و شما خودتان نیز با اعلام رسمی جداییتان برگهای دیگری بر کارنامه سیاه وآزادی کش رجوی افزوده و رسوایی دیگری برای سران این فرقه به ثبت رساندید.
اما حقیقت امر این است که این پایان کار نیست و هنوز انتقام گیری عمر برباد رفته شما و رهایی صدها دوست و هم بند شما در تشکیلات رجوی باقیمانده است که بایستی برای مبارزه بی امان تا شکست کامل فرقه رجوی و رهایی باقیمانده دوستانتان کمربند ها را محکم نمایید.
دوستان و هم اسارتی های خوبم چه در اردوگاههای اسرای جنگی عراق و چه در اسارت فرقه رجوی در پایگاهها و قرارگاههای مختلف، بی شک هیچگاه آن خاطرات و سختی ها و مشقت ها را نمیتوان فراموش نمود و علیرغم اینکه این حقیر بیش از 15 سال است از اسارت رهاشده و در ایران زندگی میکنم اما فشار های جسمی و روحی، تمام تحقیر ها و کمبودها، محدودیت ها و موانع و خفقان دوران اسارت در هردو مکان (اردوگاه اسرای جنگی و خفقان تشکیلات فرقه رجوی) همواره چون کابوسی در خواب و بیداری، چنگال نحوست خود را از شانه هایم بر نداشته و قطعا بر شما نیز چنین گذشته و خواهد گذشت و این آسیب همواره همراه ماست.
و از آنجا که هردو نفر از دوستان نزدیک اینجانب بوده اید لذا هیچگاه از خاطر و ذاکره ام خارج نشده اید و بهمین دلیل از شنیدن خبر آزادیتان بسیار خوشحال و خشنود شدم و باز هم به خود و خانواده تان تبریک و تهنیت میگویم و برایتان بهترینها را آرزو دارم.
اما خطاب به هر دو دوست عزیز آقایان میرزایی و میش مست، خطاب به خودم، خطاب به همه دوستان رهاشده و حتی دوستانی که هنوز در اسارت فرقه رجوی هستند:
همچنان که در سخنان هر دو دوست عزیز هم بود و خودم هم در ابتدای آزادی همین را بیان کردم، ما همگی تحت تاثیر تبلیغات دروغین رجوی قرار گرفتیم که علیه نظام ایران میگفت؛ در ایران آزادی نیست و حقوق مردم ایران را پایمال میکنند، اختناق است و…. این عبارات را فقط از خلال تبلیغات رجوی متوجه شدیم و بر همین اساس تصمیم گرفتیم به انها بپیوندیم و علیه نظام مبارزه نماییم و چنین نمودیم.
اما در خلال این مبارزه با گوشت و پوست خود لمس کردیم که در تشکیلات رجوی دقیقا علی رغم شعار های آزادی، دمکراسی، استقلال و مبارزه با آمریکا، مبارزه برای آزادی و احقاق حقوق مردم ایران و…. یک دوجین شعار های پر طمطراق و دهن پرکن، هیچ گونه آثار و علائمی از شعار های ادعایی وجود نداشت.
وقتی نیروهای عضو تشکیلات که از همه چیز خود درگذشته و جان و مال و ناموس خود را در اختیار رجوی گذاشته اند از ابتدایی ترین حقوق و آزادی محروم هستند.
وقتی نیرو ها از یک تماس تلفنی با اعضای خانواده خود محروم هستند.
وقتی دو نفر از اعضای تشکیلات مجاز نیستند با هم در مورد یک خاطره ساده در مورد زندگی شخصی خود صحبت کنند.
وقتی تمامی 24 ساعت شبانه روزمان هر فرد توسط تشکیلات برنامه ریزی دقیق میشود که فرد هیچگونه حق دخل و تصرف در مورد دقیقه ای از انرا ندارد.
وقتی در مورد شعار استقلال و مبارزه برای تمامیت ارضی با دشمن مردم ایران یعنی صدام حسین متحد و هم دست شده تا تمامیت و یا بخشی از خاک میهن را به اشغال دشمن در بیاورد.
وقتی نیرو هایش در نقش پیاده نظام ارتش صدام علیه حافظان استقلال و تمامیت ارضی کشور به جنگ میپردازند.
وقتی برای دشمن آب و خاک و مردم ایران اقدام به جاسوسی میکند.
وقتی با وجود آنهمه شعار ضد امپریالیستی خود داوطلب پادویی برای آمریکا میشود و خائنانه از مقامات جنگ طلب در دولت آمریکا تقاضای عاجزانه دارد تا ارتش آمریکا ایران را بمباران نموده و کشور را تحریم نمایند تا مردم ایران اولین قربانی نیات شوم رجوی قرار بگیرند و ده ها و صد ها دلیل عینی دیگر…..
حال با این اوصاف،خطاب به خودم و سایر دوستان مخاطب:
باید قاطعانه و با مشاهده عینی و لمس تمام این خیانت ها از کدام جبهه اعلام انزجار و برائت نمود! آیا هنوز مبارزه با نظام ایران بعلت تبلیغات دروغ رجوی؟
و یا طغیان و شورش علیه اختناق و دروغ و ریا، خیانت و جنایت حاکم بر تشکیلات و مبارزه علیه شخص رجوی و تشکیلات و سران سیاست گذار آن تا فروپاشی کامل تشکیلات و رهایی کلیه هم بند ان و هم اسارتی های سابق.
و در پایان با نوید روزهای خوب، برخورداری از حق تعیین سرنوشت و آزادی های اولیه برای چگونه زیستن، خدمت هر دو دوست عزیز عرض تبریک مجدد دارم و روی ماهتان را میبوسم با همه دوستان جداشده در تلاش برای بهبودی وضعیت جداشدگان و رهایی سایر دوستان از هیچ کوششی فروگذار نخواهیم نمود. موفق و پیروز باشید.
دوست قدیمی شما در دوران سیاه صدام و رجوی: علی مرادی

خروج از نسخه موبایل