این اعتراضات کارگری به ضرر باند رجوی و اربابش تمام خواهد شد

باند رجوی بدون انتشار خبر تظاهرات 300هزارنفری جلیقه زردهای فرانسه را که علیرغم حضور گسترده ی پلیس و با خواست زندگی بهتر ازطریق اخذ مالیات ازثروتمندان ونیزلزوم توجه دولت فرانسه به حفظ محیط زیست برگزار شد، خواسته است طی یادداشتی ثابت کند که نتیجه ی کار کارگران هفت تپه به هرشکلی که باشد، بمنزله ی بن بستی برای دولت ایران خواهد بود!
دریادداشت این باند ضدملی وضد کارگری وکاسه لیس دشمنان جهانی ومنطقه ای کارگران هفت تپه که عنوان” دوراهی عقب‌نشینی یا سرکوب” یافته، آمده است:
” وزارت‌خارجه آمریکا ۲بار رسماً از اعتراض و اعتصاب کارگران هفت‌تپه حمایت کرد. همچنین به رژیم هشدار داد که به جای سرکوب باید حق کارگران را داد”.
این حمایت سالوسانه، ازچه جنبه ی اعتراضات این کارگران بوده است؟!
مخرج مشترک شعارهای کاملا مدنی و هنجار نشکن این کارگران آن بود که دولت مقتدر باشد و دخالت بیشتری درامر تولید واداره ی کارخانه داشته ونظریات آنها را هم در گرداندن کارخانه مرعی دارد.
آیا آمریکا طرفدار وجود دولت مقتدر و صاحب برنامه درایران است و مایل است که کارگران به ان حد ازبلوغ اجتماعی برسند که نقش مثبت تری درتولید ایفا کنند؟!
مسلما که جواب این سئوال منفی است وآمریکا درذات وماهیت خود، چیزی خلاف این را میخواهد ونتیجه اینکه این موضعگیری اش بکلی عوامفریبانه ودر راستای جنگ روانی ای بزرگی است که با مردم ایران به پیش میبرد!
طبعا این تظاهرات، درتحلیل نهائی بر علیه منافع مادی وایدئولوژیکی آمریکاست که شامل باند رجوی – بعنوان دنبالچه ی نحیف آمریکا- هم، میباشد!!
همچنین:
” خود روحانی روز ۶شهریور ۹۷ در مجلس ارتجاع گفت وقتی عده‌ای در دیماه ۹۶ به خیابانها ریختند و شعارهای ساختارشکنانه دادند، ترامپ بر پایه اغتشاش آنها طمع کرد و از برجام خارج شد”.
منهم با این اظهار نظر آقای رئیس جمهور موافقم و اعتقاد دارم که ترامپ با دیدن آن اوضاع، نتیجه گیری کرد که دولت ایران شکننده است وچه بهتر که فشار خود را برروی آن تشدید کند وخوشبختانه خواهد دید که جنس خواسته های کثیف او با جنس درخواست های معقول ومدنی کارگران، ارتباطی ندارد والبته ثبوت این نظر، متاسفانه به گذر زمان احتیاج دارد!
دوباره:
” به این معنی که رژیم به هر حال دو راه دارد: یا سرکوب؛ که راه به رادیکالیسم جنبش برده و پیآمد بلافصلش بسیار خطرناکتر شدن خیزش کارگران خواهد بود. یا امتیاز دادن؛ که راه به گسترش اعتراضها برده و به‌تدریج باعث تعمیق خواسته‌های کارگران و دیگر معترضان می‌گردد”.
منطقا، درنهایت امراین سرکوب نیست که در دستور دولت قرار داشته باشد و رغبت به احقاق حق مردم برسرکوب آنها خواهد چربید و احقاق حق مردم برای هردولت امتیاز بزرگ ومایه ی سربلندی اش هست واین مسئله، امتیازدادن محسوب نمیشود!
برعکس تصورات باند رجوی، احقاق حق مردم که گفتم با امتیازدادن فرق دارد، جو جامعه را آرامتر خواهد نمود و مردمی که موفق به کسب امید برای آینده ی خود باشند، دنبال اعتراضات نخواهند رفت!
نوید

خروج از نسخه موبایل