“عملیات جاری” بالاترین ابزار سرکوب تشکیلاتی در فرقه رجوی

قبلا عرض کرده بودم که به موضوع نشست های موسوم به”عملیات جاری” خواهم پرداخت تا بدانید که از سالها قبل در فرقه رجوی چگونه افراد با این تکنیک تحت کنترل فکری و روحی بوده و هستند و بدین وسیله سرکوب میشوند.
در واقع تاریخچه عملیات جاری برمیگردد به اوایل دهه هفتاد (فکر می کنم سال هفتاد و چهار شمسی بود). در آن دوران مسعود رجوی مجموعه نشستهایی را در بغداد در محلی موسوم به سالن بهارستان که محل تشکیل نشست های شورای ملی مقاومت بود آغاز کرد. این نشست ها یک ماه رمضان از افطار تا سحر به طول انجامید که به نشست های حوض معروف شد. در این نشست ها هر کسی سوژه می شد در پائین سالن که حوض گفته می شد می نشست. در ابتدا به سوژه توسط خود مسعود رجوی گفته میشد که اخراج است و امشب را باید برود در خیابان بخوابد و سازمان مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش ملی هم منحل شده و مبارزه به انتهای خط رسیده است.
خلاصه سناریوی مورد نظر رجوی چنین شروع میشد، اخراج و سپس ثبت نام مجدد. در واقع اغلب افراد جا میخوردند و نمیدانستند موضوع از چه قرار است. بعد باز طبق سناریوی از پیش طراحی شده و مسخره مسعود رجوی یکی دو تا از نفرات قدیمی و با سابقه زیاد، وارد میشدند و خواهش میکردند تا برادر مسعود رحمی کند و افراد را ببخشد، که تا این بار را مسعود رجوی به بزرگ منشی خود افراد را ببخشد و افراد در مقرهایشان استراحت بکنند تا فرصت مجدد و بخشش فراهم گردد. آن زمان همه افراد گیج و گنگ بودند که این داستان مسخره چیست. بخود میگفتند که آیا از قرارگاه اشرف به بغداد منتقل شده اند تا شب در خیابان بخوابند؟
از آن زمان به بعد بر حسب تجربه ای که پیدا کرده بودیم مجموعه نشستهایی شروع شد که”عملیات جاری” نام گرفت و افراد سوژه می شدند و مورد هجمه قرار می گرفتند. هر موقع خود مسعود رجوی به این سیاق نشست عمومی میگذاشت یعنی اینکه وضعیت عمومی در سازمان مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش ملی خوب نیست، یعنی اصلا خوب نیست. وی تلاش میکرد تغییراتی ایجاد نماید و قوانین جدیدی وضع کند تا کنترل از دست رفته را بدست آورد.
بنابراین مجموعه نشست هایی تحت عنوان”نشست های حوض” به شکلی که شرح داده شد شروع گردید و مسعود رجوی بعد از صحبت های کشافی که روزها و ساعت ها طول می کشید اقدام به ثبت نام مجدد افراد میکرد و النهایه هدیه ای به نام نشست های فشار و سرکوب روانی موسوم”عملیات جاری” را در دستور کار رزمندگان قرار داد.
حالا عملیات جاری چه بود و این هدیه مسعود رجوی چه کارکردی داشت را عرض میکنم.
از آن نشست ها به بعد نیروها روزانه موظف بودند که در نشستهایی شرکت نمایند و تناقضات و خطاهای خود، حتی خطاهای ذهنی، روزمره خود را که از قبل نوشته و آماده کرده اند در جمع بخوانند. بنابراین چنانکه ملاحظه میفرمایید از همان زمان یعنی سال هفتاد و چهار شمسی، شستشوی مغزی در سازمان کار تشکیلات فرقه رجوی نهادینه شد و شکل جدیدی به خود گرفت. افراد موظف شدند که مسائل ذهنی خود و حتی خواب شبشان را در جمع بخوانند. البته جمع بهانه بود زیرا هدف خواندن ذهن افراد و انتقال آن مسائل به راس تشکیلات بود تا بدانند که تشکیلات از چه عارضه ای رنج میبرد، تا بتوانند راه حل برای آن عارضه پیدا نمایند و جلوی جدا شدن افراد را از تشکیلات بگیرند.
“عملیات جاری” همواره دچار تغییر بود و امکان نداشت سالی دو یا سه بار پر و بالی به آن اضافه نگردد. طی مجموعه نشستهایی که معمولا توسط مریم رجوی تشکیل میشد، تغییرات عملیات جاری به نیروها ابلاغ می شد. ظاهر قضیه این بود که فرد بیشتر با خودش آشنا شود و کنترل روی خود را افزایش دهد، اما اصل قضیه این نبود، موضوع اصلی این بود که افراد باید تناقضات ذهنی خود را از اعماق افکار خود بیرون کشیده و بقول مریم رجوی”بیان” کنند تا بعد بخاطر آنها مورد مؤاخذه قرار بگیرند. همواره در این قضایا مسعود رجوی تلاش میکرد به همه بقبولاند که عملیات جاری یک اهرم برای کنترل عنصر فردیت است که افراد بخود مسلط باشند. این ظاهرا چیز بدی نبود ولی هدف مسعود رجوی این بود که هر فرد در حیطه تشکیلات که برای وی تعریف شده قدم بردارد نه بیشتر، وگرنه اوضاع از کنترل وی خارج میشد، لذا در ارتقا و بالا کشیدن نحوه کنترل افراد هر چه بیشتر تلاش میکردند و مسئولیت پیش بردن این خط بر عهده مریم رجوی بود و او نیز از برخی زنان زیر دست و البته مورد اعتماد خود استفاده میکرد.
قبلا مهوش سپهری (نسرین) عنصر فعال در زمینه پیش برد نشست های عملیات جاری در مناسبات و تشکیلات بود ولی به مرور زمان وی از دور خارج شد و بعبارتی بازنشسته و صندلی نشین گشت. نفرات بعدی که بشدت پشت پیش برد عملیات جاری بودند و هنوز هم هستند عبارتند از، زهرا مریخی، مژگان پارسایی، زهره اخیانی، صدیقه حسینی، و البته در راس همه خود مریم رجوی. بیشترین زمان آموزشی، در تشکیلات به آموزش تغییرات عملیات جاری می گذشت و می گذرد تا افراد بروند و خود را مثلا بروز کنند. کماکان هدف بیرون کشیدن تناقضات ذهن افراد است تا بتوانند روی وی کار کنند و به رفع آن تناقضات بپردازند و مانع از جداشدن وی بشوند.
در جمع بندی که در راس تشکیلات میکنند، مدام این مسئله روی میز است که نتوانستند از طریق عملیات جاری کشف کنند که مسائل ذهنی افراد چه بوده که منجر به جدا شدن افراد گشته است. یعنی این وسیله در مغزشویی فرد کارآیی لازم را نداشته است و همین پدیده منجر به این گشته که در راس فرقه دعواهایی بین فرماندهان باشد که چرا نمیتوانند کنترل مورد نظر را اعمال کنند که منجر به جدایی و ریزش نیرو میگردد. بارها این بحث در برخی نشستها توسط مریم رجوی پیش می آمد که مسعود رجوی فرماندهان را توبیخ و بعضا از کار برکنار میکرد و حتی تنزل رتبه تشکیلاتی میداد. یعنی اگر از من بپرسند که بدترین حالت در تشکیلات فرقه رجوی چیست من خواهم گفت زمانیکه فرد یا افرادی قصد جدا شدن از سازمان را دارند. بنا بر تجربه، این مورد تشکیلاتی، تمام ارکان سازمان را می لرزاند. بلافاصله بعد از جدایی فرد یا افرادی کار اصلی تشکیلات جمع بندی مشکل پیش آمده است و در اثنا جمع بندی به گزارشات عملیات جاری فرد پرداخته میشود که چه فاکتهایی داشته که کشف نشده تا جلوی ریزش گرفته شود.
و این داستان ادامه دارد و تلاش میکنند با روشن کردن زوایای تاریک عملیات جاری جلوی جدا شدن افراد از سازمان گرفته شود. البته شکر خدا صد در صد موفق نبوده اند.
بحث بعدی نشست های موسوم به”غسل” برای کنترل ذهن افراد است که در مباحث آتی باز خواهم کرد.
بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل