مسعود رجوی شاخص تمام عیار بریده مزدوری – قسمت دوم

سرفصل 30 خرداد 60
در 30 خرداد سال 60 مسعود رجوی بدلیل عدم درک شرایط اجتماعی جامعه و میزان پایگاه اجتماعی حاکمیت وهمچنین کسب امادگی های لازم در زمینه اموزش و سازماندهی نیروها و تامین محل استقرار و از همه مهم تر توجیه مرحله وعلت ضرورت دست زدن به قیام مسلحانه فرمان مبارزه مسلحانه و ترور و انفجار درسطح جامعه را صادر کرد. ترورهای کور اما گسترده وانفجارات مهیب نه تنها برخلاف پیش بینی و تحلیل مسعود رجوی جو اختناق جامعه را نشکست بلکه اخرین قطرات ازادی ها راهم از بین برد و فضای جامعه را کاملا بست. اعضای سازمان بخصوص بدنه هوادار که توجیه و سازماندهی نشده بودند درسطح شهرها بدون سرپناه به حال خود رها شدند. موج دستگیری ها بدنبال انجام ترورها شروع شد و حاکمیت پاسخ ترورها و انفجارات را با دستگیری و اعدام اعضا داد. درکوتاه ترین مدت خانه های تیمی کشف و شیرازه تشکیلاتی از هم پاشید. بسیاری از اعضای تیم های عملیات توسط مردم دستگیرشدند. مسعود رجوی در شرایطی که اعضا بدون خانه و سرپناه آواره درشهرها و روستاها پراکنده بودند و بسیاری از انها برای حفظ جان شب ها را در گورستانها و قبرستان ماشین های اسقاطی و دل کوها بسرمی بردند بایک هواپیمای نظامی گریخت وباز در سرفصلی دیگر از شرایط سخت مبارزه برید و به کنج عافیت طلبی پاریس خزید. او را چه باک که اعضای اواره وتشنه وگرسنه وبی سرپناه درکوچه شهرها با بدنهای مجروح وسرخورده و مایوس چه می کشند؟ مهم حفظ جان خودش بود که به در برد. باز درسرفصلی دیگر فرار را بر ماندن در میان نیروها ترجیح داد. نیروهایی که بهای اشتباه محاسبه و قربانی جاه طلبی زودرس او برای قبضه کردن حاکمیت شده بودند. رجوی درحالیکه فرار می کرد به نیروهایش وعده داد 6 ماه دیگر حکومت سرنگون خواهد شد. او بزعم خودش می خواست ضمن توجیه فرار و بریدگی اش به نیروها روحیه بدهد و انها را امیدوار نگه دارد. در فرانسه و از مقر فرماندهی او باز لغز مبارزه می خواند وماهیانه زمانبدی سرنگونی را تمدید می کرد. بعد از دریافت ضربات سنگین نظامی مسئولین و فرماندهان را از ایران خارج کرد و عملا شکست را پذیرفت. بهای سنگین فرار وبریدگی رجوی از صحنه مبارزه مسلحانه قربانی شدن دهها هزار نفر از هر دو طرف بود.


عملیات دروغ جاویدان
مسعود رجوی درادامه نقش خیانت امیزش درجریان جنگ ایران وعراق و ایفای نقش ستون پنجمی و مزدوری برای دشمن متجاوز به میهن و درشرایطی که ایران شرایط اتش بس پیشنهادی را پذیرفته بود درتوهم احمقانه فتح 48ساعته ایران تمامی اعضای بخت برگشته را از تمامی کشورها جمع اوری وبه عراق گسیل داشت تا انها را برای کسب حاکمیت خیالی گوشت دم توپ خود سازد. پرونده رجوی از سال 65که قدم به خاک عراق گذاست ونقش مزدوری صدام دیکتاتور عراق را پذیرفت سرتاسر امیخته باخیانت و جنایت بود. از کمین گذاشتن در مرزها و مناطق مرزی و به اسارت دراوردن سربازان ایرانی و شهروندان مرزی و حتی چوپانان و تحویل دادن انها به دژخیمان استخبارات عراق و شکنجه انها برای کسب اطلاعات موقعیت های نظامی و سازماندهی نیروهای ارتش ایران در مرز تا بدست اوردن اطلاعات مختصات هدف های مورد اصابت موشک های غول پیکر عراقی درشهرهای جنوبی جهت تصحیح گرا و مورد اصابت قرار دادن دقیق تر اهداف مسکونی و کشته شدن انسانهای بیگناه و زنان و کودکان بخش کوچکی از مزدوری رجوی تا سرفصل عملیات دروغ جاویدان بود. عمده ترین جنایت رجوی در این ماجراجویی دیوانه وار بعد تراژدی انسانی آن بود.انجام جنایتی بیسابقه درهر دو سوی قضیه! رجوی با دجالیت وعوام فریبی بی سابقه و شقاوتی بی نظیر هزاران نفر از جوانان این مرز و بوم را فریب و به تراژدی جاویدان و تنگه چهارزبر کشاند. جایی که اعضای نگون بخت درارزو و به عشق دیدار با عزیزانشان بعد از سالیان گام در ان گذاشته بودند.
ادامه دارد…
اکرامی

خروج از نسخه موبایل