زندگی واقعی را بیرون از فرقه رجوی پیدا کردیم و با تمام وجود دوستش داریم

سران فرق رجوی آنقدر بی ریشه و البته احمق هستند که هر کس از آنها جدا میشود، گذشته فرد را به نوعی چماق کرده و توی سرش میزنند تا بلکه زهرشان را به این شکل به وی ریخته و برای خود آبرویی بخرند. ولی هر کس ذره ای شرف داشته باشد می فهمد که این تنظیم رابطه فرقه رجوی بالاترین بی شرافتی است. این پدیده مشمئز کننده بار اول نیست که از جانب فرقه رجوی مشاهده میشود و البته دفعه آخر هم نخواهد بود.
چندیست که مسعود رجوی خائن و جنایتکار خط داده که گردانندگان مسخره بازار تبلیغات سازمان مجاهدین خلق کینه های خود را بر سر کسانی خالی کنند که قبل از پیوستن به فرقه رجوی در اردوگاه های اسرای جنگی در عراق بسر میبردند.
چون خود من از جمله کسانی هستم که مدت چهار سال در اسارت بعثی ها بودم و بعد در زمان تعویض اسرا به سازمان مجاهدین خلق پیوستم و بعد از سالها از آنها بدلیل اختلافاتی که داشتم جدا شدم و بعد مثل بسیاری دیگر مورد آزار و اذیت عناصر فرقه قرار گرفتم. لذا با دیدن جملات زهرآگین و نفرت آور از جانب فرقه پوسیده رجوی بر آن شدم تا در حمایت از تمامی افرادی که جدا میشوند و سابقه اسارت در عراق دارند و از جانب عناصر فرقه رجوی مورد حمله قرار میگیرند بنویسم.
با عناصر فرقه رجوی حرفی نیست زیرا فاقد آگاهی هستند و از درون قبرهای خود نمی توانند جایی را ببینند. بنابراین خدمت دوستانی که زمانی را در اسارت طاقت فرسای دشمن بودند و بعد در زمان تعویض اسرا به نزد خانواده و وطن برنمیگردند و به فرقه رجوی یا همان سازمان مجاهدین خلق می پیوندند عرض میکنم که این نفرت پراکنی و کینه ورزی در فرقه رجوی چیز تازه ای نیست. ما دیر متوجه آن شدیم. اگر تاسفی هست اینجاست. سالها در بطن این سیستم زندگی کردیم و باطن رجوی را آنطور که باید نشناختیم. ولی اکنون بدلیل اینکه تصمیم گرفتیم پا به دنیای آزاد بگذاریم، هدف کینه ورزی فرقه شده ایم.
آنان را همین بس که در آتش نفرت خودتان بسوزند، ولی ما زندگی واقعی را پیدا کردیم و با تمام وجود دوستش داریم.
بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل