دروغ های وقاحت بار مریم قجر جز مایه ننگ بیشتر برای رجوی ها نیست

در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران که نظام سلطنتی را سرنگون کرد، مریم قجر به میدان آمد و با دادن پیامی تلاش کرد ضمن توهین به رهبران نظام و شخص آیت الله خمینی، رجوی پلید را یک انقلابی دو آتشه جا بزند که از همان زمان به شدت مخالف نظرات آیت الله خمینی بود.
نگاهی به مصاحبه ها، مقالات، اطلاعیه ها و نشریات فرقه در آن زمان به خوبی نشان می دهد که اولاً مریم قجر چقدر فریبکار و دروغگو است و دوماً رجوی تحت تاثیر ابهت و شخصیت آیت الله خمینی قرار داشت هر چند در اوهام شیطانی خود تلاش می کرد با حیله نیرنگ خود را حامی و مرید آیت الله خمینی نشان دهد تا از این طریق به جذب نسل جوان آن زمان بپردازد.
درست 180 درجه برخلاف ادعاهای کذب مریم قجر، رجوی ملعون تلاش می کرد با همگام و همراه نشان دادن خود با انقلاب و رهبری آن و شخص آیت الله خمینی زمینه ای برای کسب قدرت ایجاد کند و در این راه مستمراً به تعریف و تمجید از ایشان می پرداخت امام چون آیت الله خمینی ماهیت او را خوب شناخته بود رجوی پلید در به ثمر رساندن نیرنگش موفق نشد و در نهایت نیز برای رسیدن به این اوهام شیطانی دست به سلاح و کشتار و ترور برد.
ابتدا به قسمتی از پیام مریم قجر توجه کنید:
“کسانی که وقایع آن سال‌ها را به‌یاد دارند می‌دانند که مسعود بعد از آزادی از زندان ساواک شاه در ۳۰ دی ۵۷، در اولین سخنرانی‌هایی که حتی قبل از پیروزی انقلاب داشت، مرزهای سیاسی و ایدئولوژیک مجاهدین با [آیت الله] خمینی و دار و دسته او را ترسیم کرد. ۳روز بعد از آزادی، یعنی در ۴ بهمن، مسعود رجوی در سخنرانی در دانشگاه تهران رودروی [آیت الله] خمینی به جای چیزی به نام انقلاب اسلامی، با صراحت تمام از انقلاب دموکراتیک مردم ایران دفاع کرد.”
حال ببینیم رجوی در آن ایام چه گفته بود.
نمونه اول:
مصاحبه رجوی با روزنامه کیهان که در تاریخ 14 بهمن 1357 یعنی 8 روز قبل از پیروزی انقلاب صورت گرفت. این مصاحبه بعداً توسط خود سازمان به عنوان «انتشارات جنبش ملی مجاهدین مرکز مشهد» بصورت یک کتابچه منتشر شد.
رجوی در این مصاحبه کلماتی که آیت الله خمینی در بدو ورود به کشور در 12 بهمن ایراد کرده بود را «تاریخی» خوانده و از خبرنگار می خواهد به او (یعنی رجوی) اجازه بدهد تا وی این کلمات آیت الله خمینی را ستایش کند. سپس موضع ضد استعماری آیت الله خمینی را «یک رهنمود بسیار مهم و حیاتی» دانسته که «باید آویزه گوش تمام مردم ایران» باشد.

در انتهای این مصاحبه و در جواب این سوال خبرنگار که «با ورود آیت الله خمینی وضع با ایستادگی بختیار چطور می بینید؟» اینگونه جواب می دهد:
“اراده سهمگین خلق ایران در سرسختی و سازش ناپذیری آقای خمینی مجسم است” آنگاه بیانات آیت الله خمینی در سالن فرودگاه مهرآباد را «تاریخی» خوانده و می گوید که این بیانات «در گوشش طنین انداز است» و آن کلمات آیت الله خمینی را «فریاد رسای مظلومیت و حقانیت تمام مردم ایران » می نامد. در انتهای مصاحبه نیز می گوید «بیایید دعا کنیم و از خدا بخواهیم که به آقای خمینی سلامت و طول عمر عطا کند».

حال بار دیگر سخنان فریبکارانه مریم قجر را مرور کنید که گفت:”مسعود بعد از آزادی از زندان ساواک شاه در ۳۰ دی ۵۷، مرزهای سیاسی و ایدئولوژیک مجاهدین با [آیت الله] خمینی را ترسیم کرد.” و ببینید که چقدر با آنچه رجوی در آن زمان می گفت متفاوت است و به این باور کنید که این زوج دروغگوترین و فریبکارترین افراد در عصر ما هستند که هر روز حرف و رنگ خود را عوض می کنند.
نمونه دوم:
در اولین شماره نشریه مجاهد در اول مرداد 1358 مقاله ای با عنوان «مبارزه ضد امپریالیستی، سقوط رژیم دیکتاتوری شاه، اولین گام مهم در مسیر این مبارزه بود» درج شد. در این مقاله درباره آیت الله خمینی چنین آمده است:

نمونه سوم:
بعد از رفراندم تعیین نوع حکومت و رای مردم به جمهوری اسلامی، نیز رجوی فریبکار برای آن که از قاقله عقب نماند، به نام سازمان مجاهدین اطلاعیه ای با عنوان «تبریک مجاهدین خلق به ملت ایران و رهبری انقلاب به مناسبت پیروزی رفراندم و تاسیس جمهوری اسلامی» صادر کرد که در زیر بخش هایی از آن را ملاحظه می فرمایید و به اندازه کافی گویاست.

همانطور که دیدید رجوی تحت تاثیر ابهت و شخصیت آیت الله خمینی قرار داشت و ناچار به اقرار به حقایق بود اما این حقیقت گویی نه از روی صدق بلکه برای آن بود که شاید از این طریق ایشان، مردم را فریفته و نسل جوان را به سمت خود بکشد، اما آیت الله خمینی به خوبی او را شناخت. در نتیجه وقتی رجوی شیطان صفت دید آیت الله خمینی به شغالانی همچون او باج نمی دهد راه کشتار و ترور را در پیش گرفت و ماهیت اصلی خود را نمایان کرد.
صالحی

خروج از نسخه موبایل