بررسی ترفند توخالی سرنگونی در 22 بهمن از طرف رجوی – قسمت دوم

موضع گیری اعضای جداشده خوزستانی فرقه رجوی
شنبه کلانتری: همانطور که دوستان بدرستی بر شیوه های فریب رجوی در طی سالیان تاکید کردند. من هم بعنوان فردی که بیش از 17 سال در مناسبات این فرقه بودم خود از نزدیک و درطی این سالیان بارها از قول رجوی ودرنشست های مختلف شعار سرنگونی را شنیدم. رجوی شاید بیش از هزار بار در طی این سالیان شعار مسخره سرنگونی را تکرار کرد. جالب اینجاست هیچگاه هم از نقش مردم در امر سرنگونی حرفی نزد. تکیه گاه او همیشه کشورهای خارجی بودند. بیش از 20سال از طریق صدام و ایفای نقش ستون پنجم در جریان جنگ عراق بر علیه ایران می خواست سرنگون کند. بعد از سقوط صدام هم به ارتش و دولت امریکا متوسل شد واین اواخر هم که مزدور ال سعود شده است. ذره ای هم شرافت وصداقت ندارد که به اعضا بگوید ما نمی توانیم سرنگون کنیم و اعضایت را ازاد بگذار تا سرنوشت خود را انتخاب کنند. ان منتهای نامردی است. اساس کار رجوی بر مبنای فریب و دروغ است این بارهم درالبانی که هزاران کیلومتر باایران فاصله دارد ومی بایست چندکشور را عبور کنند تا به ایران برسند شعار سرنگونی در22بهمن را مطرح کرد. مریم رجوی روی مزخرفات بولتن حساب باز کرده بود وفکر میکرد امریکا به ایران حمله نظامی میکند وانها را به ایران برده وحاکمیت را به انها میدهد. یکسال با این تحلیل اعضا را سرکار گذاشت به همه نوید سرنگونی در22بهمن امسال راداد وحتی به اعضایی که خواهان جدایی بودند گفت تااین سرفصل صبرکنند تابه اتفاق به ایران برویم درصورتیکه سرنگونی محقق نشد. می توانید جداشوید تظاهرات باشکوه مردم در22 بهمن تمامی ارزوهای رجوی ها را نقش براب کرد. از سرنگونی و مریم رجوی هم خبری نشد. اعضا یکبار دیگر فریب شعارهای پوچ رجوی را خوردند. تناقضات به اوج خود رسید واعضا مسئولین را زیرسوال بردند، پس سرنگونی چی شد؟ رجوی ها باز همانند همیشه با وقاحت هرچه تمام تر جاخالی دادند وسعی کردند با برپایی تظاهرات درلهستان اذهان اعضا را منحرف نمایند ولی دیگر دوران شیادی وشعارهای توخالی تمام شده ودیگرکسی فریب وعده های توخالی انها را نمی خورد.
سید: بعد از اعتراضات دی ماه مردم که دراعتراض به مطالبات معیشتی وخواسته های صنفی صورت گرفت، فرقه رجوی همانند همیشه بفکر موج سواری افتاد و فکر کرد خبری است. اگرچه در آن تظاهرات مردم هیچ اعتنایی به پیام مسعود رجوی که بعد از مدتها از گور بیرون امده بود نکردند و بی اعتنایی انها مشت محکمی بردهان رجوی بود. ولی انها همانند گذشته درمنتهای وقاحت باز از رو نرفته وسعی کردند باترفند همیشگی به اعضا القاء کنند که گویی چشم انداز سرنگونی نزدیک است و شرایط درظرف ماههای اینده به گونه ای رقم می خورد که دولت ایران سرنگون خواهد شد. و روز 22بهمن را هم سرفصل سرنگونی اعلام کردند. درطی این مدت تا توانستند شعاردادند بطوریکه گویا خودشان هم باورشان شده بود سران این فرقه چندین ماه بااین ترفند اعضا را سرکار گذاشتند. هدف انها این بود که بصورت موقت و بعنوان یک مسکن اعتراضات ودرخواست های جدایی اعضا را سرپوش بگذارند وبااین توجیه که 22بهمن به اتفاق هم خواهیم رفت به اعضا وعده دادند اگرنتوانستیم سرنگون کنیم بروید حدود یک هفته از سرفصل 22بهمن که مریم رجوی قولش را داده بود جشن ان را درتهران بگیرد گذشت. سرکردگان فرقه سکوت کرده اند مریم سر خرش را بسمت فرانسه ومتینگ لهستان کج کرد. انگار استراتژی او تغییرکرد و این بار می خواهد از ورشو و با نیروهای اجاره ای خارجی سرنگون کند. اعضا درالبانی دراوج تناقض و مسئله داری هستند وسرکردگان فرقه وشخص مریم می پرسند پس چه شد سرنگونی؟چرا نرفتیم؟ بازتاب این اعتراضات نفراتی بود که طی روزهای گذشته جدا شدند واین روند ادامه خواهد داشت.
یابر حزباوی: باتشکراز توضیحات دوستان عزیز من فکر میکنم دوستانم بخوبی به تمامی موارد اشاره کردند من حرف اضافه تراز انها ندارم انچه درصحبت های همه دوستان مشترک بود ترفندی است که سالیان رجوی برای به بند کشیدن اعضا بکار بست. شعارتوخالی سرنگونی و وعده و وعیدهای پشت سرهم سالیان. ما سرکار بودیم اگر ده دقیقه اضافه می خوابیدیم تحت انتقاد مسولین قرار می گرفتیم که اگر ستونهای ارتش ازادی بسمت تهران حرکت کرده بودند وتوجا می ماندی چه جوابی می دادی؟ شاید این حرف بسیار مضحک وخنده دار بنظر برسد ولی واقعیت دارد. انها چنان دجالانه شعار سرنگونی می دادند که گویی هرلحظه نیروها بسمت تهران حرکت میکنند سالها بیدارباش ما 5/45 صبح بود به ما شیادانه چنین القا کرده بودند اگر یک ربع باتاخیر بیدارشویم نیروها رفته اند وما عقب می مانیم سالیان دراشرف وبعد درلیبرتی واکنون درالبانی شعارمسخره سرنگونی! جالب است اکنون که درالبانی نیروها پیر و از کارافتاده شده اند وهیچ سلاحی ندارند ومرز مشترکی هم باایران ندارند باز دست از این شعار برنمی دارند.
البته رهبران ناصادق این فرقه خودشان بخوبی می دانند که هیچ پایگاهی بین مردم ایران ندارند وانها به اخر خط رسیده اند. شک ندارم که میزان جدایی ها درطی روزهای اینده افزایش پیدا می کند این فرقه به پایان راه رسیده است.
ادامه دارد

خروج از نسخه موبایل