نامه به خانم لویز ـ هومریش گزارشگر اشپیگل

خانم لویز ـ هومریش قبل از پرداختن به موضوع اجازه می خواهم خودم را بصورت مختصر معرفی کنم. من محمد رزاقی از اعضاء سابق مجاهدین خلق ایران هستم که به مدت بیست سال از بهترین دوران عمرم را در اسارت ذهنی و جسمی فرقه رجوی گذرانده ام.
رجوی زمانی که زیر حمایت صدام ملعون (دیکتاتور سابق عراق) بود، قانون فرقه گرایانه ی خود را بر اعضا اعمال می کرد. اعضاء را در اسارت ذهنی و جسمی نگه می داشت و هم اکنون هم به اسارت نگه داشتن اعضا نگون بخت ادامه می دهند.
با وارد شدن نیروهای امریکائی به داخل کشورعراق رجوی داعشی پدر معنوی و بزرگترین حامی خود را از دست داد و ما در ان زمان از فرصت استفاده کرده از مقر فرقه به کمپ ارتش امریکا فرار کردیم. که البته ماندن در کمپ امریکائیها به مدت ۴ سال بصورت زندانی که این زندان توسط جنگ طلبان و جنایتکاران جنگی امریکائی و رجوی ؛مریم قجر ؛ سران فرقه برای اعضاء جدا شده درست شد که داستان خودش را دارد.
من بعنوان کسی که ۲۰ سال سابقه عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران با قوانین فرقه گرایانه توسط مسعود رجوی معروف به رجوی داعشی و مریم رجوی معروف به مریم قجر داعشی و دیگر سران فرقه کنترل می شود از ماهیت تروریستی و مافیائی رهبران فرقه شناخت کافی را دارم و همچنین از شگردهای اعزام تیمهای تروریستی ؛ پولشوئی، قاچاق انسان و …
خانم لویز ـ هومریش، شما در گزارشی در مورد آموزش سر بریدن، در آوردن چشم و … اعضا فرقه رجوی دراردوگاه اشرف3 در اطراف تیرانا که محل استقرار اعضا فرقه رجوی هست به صورت واقعی گزارش کردید.
خانم لویز ـ هومریش، به اطلاع شما می رسانم با اینکه گزارش شما واقعی بوده و هست ولی ناقص هم هست!
آنچه که امروز به صورت در آوردن چشم، کشتن انسان با چاقو یا بصورت سر بریدن در اردوگاه اشرف 3 در اطراف تیرانا به اعضا آموزش داده می شود، در حقیقت این اموزش نیست. بلکه تمرین کشتن انسان بدون سلاح هست که در زمان صدام، افسران گارد ویژه صدام و فرماندهان فدائیان صدام به عده ای از اعضا فرقه آموزش می دادند. شیوه کشتن بصورت دست خالی (خفه کردن، شکستن گردن،ضربه زدن به گلو و یا گیج گاه و … که تمام برای کشتن یک انسان کافی هست از طرف افسران ویژه گارد جمهوری صدام ملعون و فدائیان صدام به یک عده ای از اعضای رده بالای فرقه رجوی داده شده.
خانم لویز ـ هومریش، شما در گزارشی در مورد آموزش سر بریدن، در آوردن چشم و … اعضا فرقه رجوی دراردوگاه اشرف3 در اطراف تیرانا که محل استقرار اعضا فرقه رجوی هست گزارش نوشته اید.
خانم لویز ـ هومریش علاوه برآموزشهائی که شما اشاره کرده اید، اعضا فرقه رجوی اموزش دیده های گارد ویژه صدام ملعون و فدائیان صدام می توانند با کمترین امکانات که در بازار به راحتی قابل تهیه است بمبهای آتش زا، بمب های مخرب و تخریبی، بمب های صوتی و … با خرید از چند فروشگاه ان را ساخته و در محلی قرار دهند که هم تخریب بیشتری داشته باشد و هم تلفات بیشتری بگیرد.
خانم لویز ـ هومریش، در بین اعضا فرقه کسانی هستند که بصورت علنی برای همه اعضا شناخته شده نیستند یک عده کمی در ساخت قرص سیانورتخصص دارند و تمام قرصهای سیانوری که از اول تاسیس سازمان تا به حال در داخل سازمان ساخته می شود که من شخصا مسئولان سازنده ماده شیمیایی سیانور در فرقه رجوی را می شناسم و این افراد تمامآ زیر نظرمستقیم مریم قجر و مهدی ابریشمچی می باشند.
خانم لویز ـ هومریش، اگر در زمان صدام سازند گان بمب های شیمیایی یا بمبهای آتش زا و بمبهای مخرب در اردوگاه بد نام اشرف جمع شده بودند، هم اکنون در اکثر کشورهای اروپائی در خانه های امن و با نامهای مستعار توسط شخص مریم رجوی و مهدی ابریشمچی مستقر شده اند. حتا مهدی ابریشمچی هم با نام مستعار (مهدی تهرانی در اروپا تردد می کند).
خانم لویز ـ هومریش، در زمان حضور اعضا فرقه در اردوگاه های اهدائی صدام به رجوی، به دستور صدام ملعون امکانات چاپ و درست کردن مهر های جعلی به فرقه رجوی داده شده بود که با ان امکانات برای تیمهای تروریستی انواع کارت شناسائی ایرانی درست می کردند تا در داخل ایران در صورت نیاز به نشان دادن کارت شناسائی تیم های تروریستی همان کارت ها را ارائه بدهند که در اردوگاه بد نام اشرف درست شده بود.
خانم لویز ـ هومریش، در پایان این نامه می خواهم به یک نکته اساسی و امنیتی اشاره و تاکید کنم:
مریم قجر مورد اعتماد خود که آموزش دیده های گارد جمهوری صدام و فدائیان صدام هستند و به راحتی می توانند در خیابان و هر جا که خواستند ادم بکشند توسط شخص مریم قجر و مهدی ابریشمچی سازماندهی شده و در کشورهای مختلف مستقر شده اند.
مریم قجر بارها تروریستهای اموزش دیده فدائیان صدام از کشورهای مختلف را جمع کرده و برای ترور و ضرب و شتم اعضا جدا شده به گاریس اورده و فرماندهی حمله تروریستها بطور مستقیم از طرف مهدی ابریشمچی کنترل می شد.
خانم لویز ـ هومریش، شما شهروند آلمان هستید. می خواهم به این نکته به عنوان یک فاکت اشاره کنم: یکی از تروریستهای مریم قجر به نام”مهران کاکاوند” از آلمان مستقیم به مقر اوور سوراواز منتقل می شود. در اردوگاه اوور سوراوار (محل استقرار مریم قجر و دیگر سران فرقه) دستور مستقیم کشتن اعضا جدا شده به وی ابلاغ می شود. بعد از برپائی اکسیون جدا شده ها، هر کس به طرف محل اقامت خود بر می گشت که اقای منصور نظری بلافاصله مورد حمله تروریست اعزامی مریم قجر (مهران کاکا وند می شود) اگر در محل مردم به کمک اقای نظری نمی شتافتند معلوم بود نتیجه این حمله تروریستی بسیار بد می شد. سران فرقه بعد از ناکامی این حمله تروریستی به دستور شخص مریم قجر و مهدی ابریشمچی، توسط اتومبیلی که از قبل برای فرار وی اماده کرده بودند، مهران کاکاوند را از فرانسه فراری می دهند.
خانم لویز ـ هومریش، من شخصآ خبر دقیق دارم که مریم قجر و سران فرقه اعضا آموزش دیده گارد جمهوری صدام و فدائیان صدام را در آلمان با اسامی مستعار به سیستم پناهندگی معرفی کرده و بعد از گرفتن پناهندگی برای آن افراد همان اعضا تروریست را در خانه های امن در آلمان، هلند،فرانسه، سوئد، نروژ و … مستقرکرده تا هر زمان برای ترور- به طور خاص برای ترور جدا شده هائی که جنایات، خیانات، وطن فروشی، شکنجه و زندان اعضا ناراضی، کشته شدن اعضا در شکنجه گاه های اردوگاه بد نام اشرف را افشا می کنند به خیابان ها بفرستد.
خانم لویز ـ هومریش، آنچه به صورت کوتاه در تائید گزارش شما از اردوگاه اشرف 3 نوشتم گوشه ای از واقعیتها و ماهیت این فرقه مافیائی و خطر ناک هست و بیان یک سری اسامی و مسائل در اینجا به نفع فرقه رجوی خواهد بود و سعی خواهند کرد رد پا و دلایل را پاک کنند. در صورتیکه موفق به دیدار ولو کوتاه شدیم همه حقایق را بازگو خواهم کرد.
موفق باشید.

خروج از نسخه موبایل