جمع بندی اعضای جدا شده استان مازندران در مورد فرقه رجوی – قسمت پایانی

آقای عبدالله افغان یکی دیگر از جدا شده ها عنوان داشت حرفهای رجوی همیشه فاقد ارزش بوده. او اکنون نمی تواند تشکیلاتش را جمع و جور کند و به روزی افتاده که هر روز مریم قجر باید سراسیمه خودش را به آلبانی برساند تا با مغزشویی افراد از دور خارج شده را به هر قیمت هم شده در تشکیلاتش نگهدارد. ما در اشرف شاهد بودیم که چگونه مسئولین فرقه با هر کلکی که شده بود سعی می کردند افراد را در مناسبات نگهدارند تا کسی فکر خروج از مناسبات نباشد.

اگر اکنون مریم قجر سراسیمه به آلبانی می رود تا با مغز شویی جلوی دور جدید ریزش نیرو را بگیرد و به آنان وعده سرنگونی خیالی در سال آینده بدهد البته در پیامش وعده دوران سرنگونی داده است.
آقای عین الله شعبانی از جدا شده های استان مازندران عنوان داشت رجوی از وقتی از سی خرداد 60 دست به سلاح برد مشروعیت خود را از دست داد ما که با فریبکاری و بدون هیچ گونه شناختی وارد مناسبات سازمان شدیم ابتدا با شعارهایی که رجوی نشخوار می کرد برایمان جذاب بود وقتی وارد مناسبات آن شدیم فاصله بین گفتار تا عمل دو دنیا بود. افراد در مناسبات قدرت تصمیم گیری ندارند از طرفی چون در محیط بسته ای قرار داشتند و مغزشویی مستمر عملاٌ قدرت فکر کردن از ما گرفته شد و به همین خاطر ما با محیط و فضای بیرون سالها عقب ماندیم. البته من در جریان اخبار هستم ولی چیزی که بسیار برایم روشن و کاملاٌ واضح است سازمان به روزهای فروپاشی خود نزدیک می شود این چیزی نیست که من بگویم چون شواهد زیادی از فرار اعضا تا جدا شدن در کشور آلبانی وجود دارد.
آقای قربانعلی برادران از دوستان جدا شده عنوان داشت با توجه به شناختی که از مناسبات فرقه ای رجوی داریم باید عنوان کنم که فرستادن سازمان به کشور آلبانی یعنی اینکه آنان برای همیشه سوختند و دیگر نمی توانند مدعی سرنگونی خیالی خود باشند. مریم قجر در اروپا سعی می کند با رشوه دادن و خریدن سناتورهای از دور خارج شده غربی شخصیتی کاذب برای خود درست کند از طرف دیگر سعی می کند با همکاری همه جانبه با اسرائیل و عربستان همکار خوبی برای آنان باشد البته دشمنان ایران برای روز 22 بهمن امسال کیسه گشادی برای خود دوخته بودند ولی با شرکت گسترده مردم عملاٌ باز هم سوختند تا بار دیگر با فریبکاری جدیدتری به صحنه بازگردند.
آقای باباپور عنوان داشت فرقه رجوی ما را سالیان مغزشوئی کرده بود. ما در یک مدار بسته ای قرار داشتیم با دنیای بیرون ارتباطمان قطع بود وقتی می خواستیم تصمیم برای جدایی بگیریم برایمان بسیار سخت بود به ایران که اصلاً فکر نمی کردیم من وقتی خودم را به پلیس عراق معرفی کردم وقتی عنوان شد ترا به هتل مهاجر می بریم ذهنیت عجیبی داشتم چون توی فرقه از بس در مورد هتل مهاجر بد گفته بودند ما ذهنیت دیگری داشتیم. با دوستانی که در هتل بودند رابطه بر قرار کردم تازه فهمیدم چه خبر است چشمم به دنیای بیرون روشن شد و اینکه این سالیان چگونه رجوی با فریبکاری مردم ایران را برای ما غولی درست کرده که اگر با کسی حتی حرف هم بزنیم از بین خواهیم رفت من بعد از صحبت با مسئولین دست اندر کار متوجه فریبکاری رجوی شدم که چگونه این همه سال ما را فریب داده است و جوانی ما را گرفته است.
اقای مسعود دریاباری عنوان داشت ریزش سازمان از خیلی وقت پیش شروع شده است. وقتی مریم به آلبانی رفت ریزش کمی افت کرد اما این پانسمان جواب ندارد بزودی شاهد خواهیم بود از این تشکیلات منحوس چیزی باقی نخواهد ماند. فرقه رجوی در داخل کشور به اسم کانون های شورشی سعی می کند کارهایی انجام می دهد و وانمود کنند بله ما هم توی صحنه هستیم با این کارها می خواهند به نیروهای وارفته خود در آلبانی امید واهی بدهند اگر حداقل اعضایی که با تشکیلات هستند از تشکیلات فاصله بگیرند دیگر چیزی از تشکیلات باقی نمی ماند.
مسئول انجمن یعنی هادی شبانی در ادامه اظهار داشت در اشرف که بودیم فرقه هر کس را مطابق نقطه ضعف هایش سازماندهی می کرد خط سازمان این بود که به نوعی افراد را با رده یا هر چیز دیگری حول خودش نگه دارد با این وجود باز هم ریزش داشتیم که کم هم نبود تشکیلات تلاش می کند جلوی ریزش را بگیرد حالا با هر ترفندی که شده در این زمینه بالاترین تلاش اش را بکار می گیرد زیرا تمام سرمایه فرقه همین نیروهایش هستند. اگر این ها را هم از دست بدهد فرو می پاشد.
آقای ایرج صالحی اظهار داشتند باید بررسی کرد فرقه در چه موقعیتی است به جای این که از پایین نگاه کنیم بیاییم از بالا نگاه کنیم. رجوی تمام تلاش اش در عراق این بود فرقه را در عراق نگه دارد آدم ها را به کشتن می داد فشار بیرونی را به جان می خرید تا نیروهایش را در عراق حفظ کند. می دانست بیرون رفتن از عراق برایش جام زهری است. دیدیم در آلبانی 40 نفر از جدا شده ها جلوی کمیساریا تحص کردند وقتی همین موضوع بیرونی می شود برای فرقه دردسر ساز است، یک مورد دیگر اخیراً هفته نامه اشپیگل 4 صفحه علیه فرقه حرف زد به لحاظ سیاسی خیلی حرف است همین که می بینیم آمریکا نیم پهلوی را آورده و مطرح می کند یعنی توی سر سازمان می زند. به لحاظ تبلیغاتی فرقه کم نمی آورد با این ترفندها می خواهد کار بکند 22 بهمن هم که گفته بود کار نظام تمام است توی سرش خورد حضور گسترده مردم حتی چشم آمریکا را هم خیره کرده به طوری که بحث اش است که آمریکا دوباره به برجام بر گردد صحبت است که گویند در رابطه با برجام اشتباه کردیم این ها فاکت هایی است که علیه فرقه تمام می شود این است وضعیت فرقه در شرایط حاضر.
آقای محمدرضا گلی یکی دیگر از بازگشتی ها گفت فرقه رجوی آخر خط است نه راه پس دارد و نه راه پیش. از جانب دولت آمریکا هم بی محلی شده در درون به اصطلاح شورای مقاومت هم جایگاه لرزانی دارد خبرهایی را داریم که بعضی از گروه های کردی که قبلاٌ با فرقه رجوی همراه بودند برای خودشان جبهه دیگری درست کردند تا این گونه در مقابل آلترناتیو فرقه رجوی قد علم کنند. کارنامه فرقه رجوی از بس خراب است که کسی به آنها نزدیک نمی شود بنابراین با این کارنامه و شرایط سیاسی باید تشکیلات فرقه را تمام شده ببینیم.
در انتها وقتی همه دوستان در مورد وضعیت فرقه رجوی حرف زدند مسئول نشست به این جمع بندی رسید که دیگر سازمان به ته خط رسیده است. با تمام خوش رقصی های مریم قجر برای غرب اکنون او را به حساب نیاورده و سعی دارند از او فاصله بگیرند البته برای خراب کردن سازمان و دور کردن شان از مرز ایران آنان را به کشور آلبانی فرستادند تا شرشان از عراق برداشته شود و این گونه کم کم در اروپا به فسیل تبدیل شوند و شاهد هستیم که چگونه سعی دارند امورات روزانه خود را انجام دهند و البته گزارشاتی از آلبانی و تنظیم رابطه اعضای به زنجیر کشیده شده فرقه رجوی به گوش می رسد که باید گفت این مناسبات ارزانی خود رجوی و دار و دسته کثیف او باشد.
ما همه دوستان جدا شده که سالیان با فریبکاری و حقه بازی رجوی مواجه بودیم می توانیم به خوبی به افشاگری از وی بپردازیم و دریابیم که حرکات میمون وار مریم قجر در اروپا چه معنی دارد و چگونه سعی دارد صورتش را با سیلی سرخ نگهدارد.
سال آینده را می توان سال ریزش و فروپاشی مناسبات کثیف رجوی نامید چون نمونه و شواهدی که وجود دارد باید به این نقطه برسد و مریم قجر راه گریزی برای آن ندارد.
در انتها مسئول انجمن نجات استان بار دیگر از دوستان جدا شده به خاطر حضور در دفتر انجمن و شرکت فعال در کلیه فعالیت ها از آنان تشکر نمود و جمع شدن های ما دهن کجی بزرگ به مریم قجر و دار و دسته کثیف او می باشد و باشد که سال آینده سال خوبی همراه با ریزش بیشتر از مناسبات رجوی در آلبانی باشد تا آنان که سالیان در زنجیر اسارت رجوی ها بسر بردند معنی زندگی و زیبایی آنرا درک کنند. به امید آن روز.
هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل