مطالبی که پیش رو دارید سرگذشت سربازی 29 ساله است که دست روزگار اورا در پشت میله های اسارت و زیر شکنجه های بعثیون قرارداد اما شرایط سخت و طاقت فرسای اسارت باعث گردید فریب سازمان مجاهدین خلق را خورده و ناخواسته خود را برای سال هایی به دست آن ها بسپارد……. آری در واقع زندگی من در آن مدت اسارت در اسارت شد طوری که آزادی خودم را باور نداشتم و فقط یک عمر زندگی برده وار را در حصارهای یک گروه تشکیلاتی تجربه می کردم این بهای آزادی بود که می پرداختم اما خدای متعال دست بنده ی سرخورده خود را گرفت و چراغ نور رحمت اش را دل وی زنده کرد و راه آزادی را این گونه برای امثال من هموار ساخت. کمک خانواده ها و تلاش بی وقفه ی دولت مردان جمهوری اسلامی ایران در 29 آذر 83 ما را به آغوش وطن عزیزمان برگرداند. هدف از نوشتن این سطور آنست که بتوانم حقایق و گوشه ای از آن چه را که برمن و دوستانم گذشته که برگ های تاریخ بی شک گواه آنست برایتان بازگو نمایم.
اسارت تا جدایی
