اشک تمساح مریم قجر برای قربانیان سیل ایران

مریم قجر در یک اقدام به غایت مسخره باز هم شوی دیگری در اشرف سه به راه انداخت. وی که از ترس جدا شدن نیرو سراسیمه خودش را به آلبانی رسانده بود سعی نمود با راه اندازی شوی دیگری به نام همدردی با مردم سیل زده برای خودش دکانی باز کند و در این برنامه نیز از لابی های خود نیز استفاده نمود تا شوی مسخره خود را کامل کند.
البته این ظاهر قضیه است چرا که قبلاٌ این مدل شوهای مسخره را در مورد زلزله کرمانشاه، بم و دیگر جاها شاهد بودیم. چیزی که همیشه در حرفهای مریم قجر نمود دارد؛ استفاده از سوم شخص است. بروید انجام دهید، بروید سرنگون کنید، چرا سرنگون نکردید، به یاری سیل زدگان بروید و تعدادی دیگر از حرفهای مسخره دیگر. ولی چیزی که بسیار مشهود است نزدیک نشدن به این جمله است که نباید حرفی از حمایت های همه جانبه ارگانهای دولتی و کشوری و لشکری می باشد و این مرز سرخ در دستگاه تبلیغاتی رجوی است.
اگر مریم قجر واقعاٌ دلش برای مردم ایران می سوخت چرا تاکنون هیچ گونه کمکی به سیل زدگان نکرد؟ چرا وقتی سیل در ایران به وقوع می پیوندد همیشه این مسئولین حکومتی هستند که باید مقصر جلوه داده شوند؟ چرا وقتی در فرانسه و یا ژاپن و یا حتی در افغانستان و دیگر کشورها سیل باعث خسارت های جانی و مادی می شوند نقش حکومت ها مشخص نیست؟ مریم قجر به جای ولخرجی و جمع کردن لابی های مفت خور خود بهتر بود در عمل به مردم سیل زده کمک می کرد. مریم قجر که همیشه کاسه گدایی نزد اربابان خارجی خود به دست دارد فکر می کند با شعار دادن و نعره سرنگونی سر دادن می تواند به امیال شیطانی خود برسد. راستی چرا مریم قجر در این شوی مسخره خود حرفی از بلوکه کردن کمک های مالی ایرانیان خارج کشوری توسط آمریکا نمی زند؟ چون وی می داند که اگر لب به سخن باز کند دیگر خبری از حمایت لابی های غربی از فرقه تروریستی رجوی نیست. مریم قجر برای اینکه به فریبکاری خود ادامه دهد و سر نیروهای خود را شیره بمالد حرف از کانونهای همبستگی جوانان و شوراها می زند که وجود خارجی نداشته و بیشتر برای سر کار گذاشتن اعضای وارفته خود می باشد.
مریم قجر برای اینکه از سیل ویرانگر برای خود کلاهی درست کند بحث سرنگونی را به میان کشیده و عنوان می کند که این مسئله می تواند راه به سرنگونی ببرد و اگر نیروهای نظامی با تمام ادوات خود وارد صحنه شدند حرف از سرکوب می زند. به واقع باید به مریم قجر و دار و دسته کثیف او گفت که چقدر شمایان پست و خرفت هستید که از زجر مردم می خواهید به نان و نوایی برسید. ریختن اشک تمساح برای سیل زدگان نمایش مسخره ای است که همیشه مریم قجر آنرا تکرار می کند و باید به اعضای نگون بخت فرقه رجوی گفت که شما تا کی قصد دارید به این زن بدکاره کولی بدهید و بارکش وی باشید؟ مگر متوجه نمی شوید که در طی سالهای گذشته کدامیک از حرفهای مریم قجر و رجوی شیاد درست بوده است؟ آیا برای شما سئوال ایجاد نمی شود که چطور وقتی همین مردم اهواز توسط تروریست های داعشی مورد حمله قرار گرفتند خبری از اشک ریزان مسخره مریم قجر نبود؟ آیا نفراتی که در تیراندازی تروریستی های داعشی شهید شدند مردم ایران نبودند؟ این گونه فیگورهای مسخره مریم قجر دیگر کارآیی ندارد. چون وی به اندازه کافی از کشتن مردم ایران لذت می برد و ریختن اشک تمساح بیشتر برای فیلم گرفتن و فریبکاری می باشد.
بهتر است شما و تمام کاسه لیسان تان در غرب دلشان را به حرفهای مسخره شما خوش کنند چون ماهیت شما برای همه مشخص است و در ایران کسی ارزشی برای حرفهایتان قائل نیست. گشتن در تلگرام و تهیه کردن فیلم های مربوط به سیل و حرفهای مردم که از سر درد و مصیبت است نمی تواند دردی از شما جانیان حل کند. این کار یعنی سوء استفاده کردن از احساسات مردم و فیگور حق به جانب گرفتن و اخم کردن نشانه همدردی نیست و این کار باید در جای دیگری ماده شود.
هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل