سرنگونی و تغییر رژیم، شاید وقتی دیگر

همه ی تلاشهای فرقه ی رجوی ازهمان ابتدای شکل گیری انقلاب خصوصاً در درگیری های خیابانی سال 1360 تا به امروز در راستای ساقط کردن حکومت ایران و تغییر رژیم بوده است و دراین راه از هیچ کوششی؛ همچون کشتار مردم بیگناه کوچه و خیابان، همدستی با صدام در جنگ با ایران، افشای اسرار هسته ای و ترور دانشمندان و دیگر نمونه های فراوان ، دریغ نکرده و در چند سال اخیر با برپایی همایش های گاه و بیگاه همچون ویلپنت، ابتدا خواهان براندازی نظام برآمده از اراده ملت ایران بوده و خود را نیز تنها نیروی جایگزین و باصطلاح خویش ،آلترناتیو رژیم کنونی می داند و در این سالها به کرات وعده های سرنگونی را به نیروهای سرخورده خود داده است.
اما در یکی دوسال اخیر و با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ و با وارد کردن اتهام های واهی به نظام و ملت ایران مبنی بر همکاری با تروریستها و غیره و ذالک و تکرار آن توسط جان بولتون و برخی سیاستمداران از کار بیکار شده اروپایی و آمریکایی در همایش ویلپنت و شنیدن تکرار مکررات از زبان آمریکایی ها ، فرقه را سرمست از وهم و خیال باطل کرده و باعث افزایش توهم فرقه شده و واقعاً بر این باورند که روزی نظام ایران بدست آنها سقوط خواهد کرد.
اما در وقایع اخیر (تنش و مشاجرات لفظی بین ایران و آمریکا) و اظهارات آقای ترامپ مبنی براینکه آمریکا خواهان تغییر رژیم ایران نبوده و یا موضوع برکناری جان بولتون که آنهم حیله ای بیش نیست ، فرقه رجوی خود را تنها تر از همیشه می بیند. و بایستی به انتظار نشست و دید که فرقه اینبار اگر نشستی همچون ویلپنت راترتیب داد، وقایع اخیر را چگونه توجیه و تفسیر خواهد کرد. گرچه آنها هرسال برای اینکه بتوانند چند صباحی بیشتر به حیات ننگین خود و دربند نگه داشتن اسیران ادامه دهند ، نه تنها بهانه جدیدی خواهند تراشید بلکه بقول معروف همه کاسه کوزه ها را برسر اعضاء نگون بخت خویش خواهند شکست، و کما فی السابق دول اروپایی و حتی آمریکا را متهم به مماشات با ایران میکنند در نتیجه سرنگونی و سقوط نظام را به وقت دیگری موکول خواهد کرد.

خروج از نسخه موبایل