مجاهدین رویای سرنگونی را از امریکا گدایی می کنند!

روز جمعه 31خرداد98 فرقه بدنام مجاهدین خلق با استخدام و بکارگیری تعدادی از شهروندان خارجی و برخی نمایندگان ورشکسته و مواجب بگیر آمریکایی از قبیل توریسلی، بیل ریچاردسون و جک کین در مقابل وزارت خارجه امریکا تلاش نمود که درقبال کرنش و ایفای ماهرانه نقش کنیز حلقه بگوش، سرکردگان امپریالیزم امریکا را در ترغیب به اعلام حمایت از این فرقه و به بازی گرفتن در معادلات سیاسی اینده ایران نماید.
فرقه مجاهدین خلق بدنبال بالا گرفتن تنش در روابط ایران و آمریکا در هفته های اخیر تلاش نمود که بابزرگ نمایی وجعل موضع گیری برخی از مقامات امریکایی یک وضعیت شبه جنگ را دررسانه های خود منعکس وبدین ترتیب مردم ایران را از تکرار وقوع شرایطی همانند عراق بترساند.
مریم رجوی درپیامی که به همین مناسبت خطاب به تجمع کنندگان داد گفت:
از تلاش حکومت ایران برای دسترسی به بمب هسته ای تابمب گذاری و مین کاری دربدنه کشتی ها وسرنگونی پهباد امریکایی وموشک باران عربستان ونشانه رفتن سفارت وپرسنل امریکایی دربغداد همه نشان می دهد که این حکومت خواهان مذاکره نیست ومی بایست با به رسمیت شناختن مجاهدین خلق توسط دولت امریکا ومتحدینش زمینه سرنگونی اش را فراهم سازند.
دراطلاعیه مریم رجوی به موارد و اتهاماتی اشاره شده که اصولا منشا آن ها خود گروه و ارابابان جنگ طلبش می باشند و آنقدر بی پایه هستند که خود مدعیان اصلی یعنی امریکا و عربستان هم درموضع گیری رسمی به ان اشاره نکرده وایران بصورت رسمی درمعرض اتهام قرار نگرفته است. خانم رجوی که اینچنین از اصابت موشک های یمنی به عربستان برانگیخته شده مشخص نیست چرا درقبال تجاوز نظامی عربستان به یمن و کشتار بیرحمانه کودکان یمنی بر اثر بمباران های جنگنده های عربستانی تاکنون سکوت کرده است؟! در رابطه با حمله موشکی به سفارت امریکا در بغداد درحالی که خود مقامات نظامی امریکا درعراق بصورت رسمی اعلام کرده اند که هویت حمله کنندگان به سفارت شان مشخص نیست بااستناد به کدام مدارک مریم رجوی ایران را مسول این حمله قلمداد کرده است؟.
طبق شواهد و مدارک غیرقابل انکار پهباد جاسوسی امریکایی چندین کیلومتر حریم هوایی ایران را نقض کرده وبه تمامی علائم هشدار هم توجه نکرده ودرنهایت مورد هدف قرار گرفته وسرنگون شده است ولی خانم رجوی باچشم پوشی عامدانه مدعی حمله ایران به پهباد امریکایی می گردد. تا بزعم خودش زمینه را برای یک حمله نظامی به ایران فراهم سازد.
ازمریم رجوی که درهمین بیانیه از ازادی وحقوق دموکراتیک مردم ایران سخن گفته باید پرسید ایا تحریک به حمله نظامی وحمایت از تحریم های هرچه بیشتر که سلامت جانی مردم ایران را هدف قرار داده حقوق دمکراتیک محسوب می گردد؟ فرقه ضدایرانی مجاهدین خلق دریک کپی برداری ناشیانه وضعیت و شرایط فعلی ایران را با حمله نظامی امریکا به عراق مقایسه می کند وتصور می کند می تواند درصورت تجاوز نظامی امریکا به ایران نقش احمد چلبی را ایفا نمایند. اگرچه تجربه وسرنوشت تلخ وی که روزی سوار برتانک های امریکایی وارد عراق شد و بعد از صحنه سیاسی توسط خود امریکایی ها حذف گردید عبرت انگیز است. دعوت به حضور نیروهای اجاره ای درمقابل وزارت خارجه امریکا وعجز وناله والتماس برای اعلام حمایت سرنوشت رقت برانگیز سازمانی است که روزگاری مدعی مبارزه با امپریالیسم امریکا بود.
رجوی روزی خواهان قطع تمامی رابطه های سیاسی واقتصادی با امپریالیسم امریکا بود و مسئولین جمهوری اسلامی را متهم به سازش با امریکا می کرد. در جریان تسخیر سفارت امریکا با نوشتن نامه ای به ایت الله خمینی ضمن اعلام حمایت از این اقدام ضدامپریالیستی اعلام نمود تمامی نیروها وامکانات وسلاح های خودرا در راستای مبارزه با امریکا تحت فرماندهی امام قرار می دهد.
براستی چه رابطه ای میان اغلام حمایت از بسته شدن سفارت امریکا ومحاکمه اعضای سفارت وافشا ولغو قراردادهای اسارت بار امریکا با تجمع درمقابل وزارت خارجه درواشنگتن ودرخواست حمایت از امریکا وجود دارد؟ درازمون تجربه وخطا فرقه مجاهدین درکدام کفه ترازو قرار گرفته است؟ چگونه میشود باورد داشت که سازمانی که دراساس درجهت نفی استثمار ومبارزه با امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکای جهانخوار اعلام موجودیت کرد واستراتژی اش برمبنای بکارگیری خلق ومسلح کردن انها درقبال نابودی امپریالیزم امریکا تدوین واعلام شده بود الان دریک دگردیسی ضدانقلابی تمامی امکانات وتلاش خودرا بکارگرفته تا امپریالیسم سابق را برعلیه خلق قهرمان بشوراند وزمینه یک جنگ تجاوز گرایانه وکشتارمردم ونابودی تمامی زیرساخت های اقتصادی همین خلق را فراهم سازد.البته انچه به شرایط سوق الجیشی ایران وتعادل قوای منطقه ای وتجارب تلخ امریکا درعراق وافغانستان برمی گردد سرکردگان فرقه مجاهدین چنین آرزویی را باخود به گور خواهند برد. سرنوشت رقت برانگیز و انحطاط سیاسی و اخلاقی فرقه مجاهدین خلق اینه تمام نمای جریانی است که اصول را فدای منافع حقیروکسب قدرت بهرشیوه می کند ودرس عبرتی است برای تمامی اشخاص وجریاناتی که سرسوزنی صداقت دارند.
اکرامی

خروج از نسخه موبایل