مسعود رجوی؛ مرز سرخ مجاهدین و مهره سوخته غرب

رجوی کتاب های روانشناسی و فرقه ای را از آمریکا می آورد و برادرم مسعود خدابنده برای او ترجمه می کرد، رجوی آنها را می خواند و از روی آنها با اعضا برخورد می کرد.

مدیر عامل انجمن نجات کشور و همسر فرهیخته ایشان با حضور در دفتر انجمن نجات اردبیل و ضمن بازدید از فعالیت های رسانه ای آن، ساعتی به گفت و گو با همکاران این مجموعه نشستند.ابراهیم خدابنده متولد سال ۱۳۳۲ در تهران است که پس از گرفتن مدرک دیپلم ریاضی در سال ۱۳۵۰ جهت ادامه تحصیل راهی انگلیس شد. وی از دانشگاه «نیوکاسل» فوق‌لیسانس مهندسی برق را گرفت و در سال ۱۳۵۹ جذب فرقه رجوی شد. خدابنده پس از ۲۳ سال حضور در فرقه رجوی به ایران بازگشت و با تلاش های شبانه روزی خود به افشاگری علیه این فرقه سرکوبگر پرداخت. خدابنده با انتشار و ترجمه چند جلد کتاب، یادداشت ها و مقاله های مختلف، روابط درونی فرقه رجوی را به صورت تخصصی تحلیل و آشکار نموده است. همسر ایشان، خانم عاطفه نادعلیان نیز مدتی است که در ادامه این مسیر همراه وی شده و در افشای ماهیت فرقه تروریستی رجوی به یاری ایشان شتافته است.
حاصل گفت و گوی دفتر انجمن نجات استان اردبیل با ابراهیم خدابنده و عاطفه نادعلیان را در زیر می خوانید:

مدیر عامل انجمن نجات کشور گفت: مسعود رجوی، مرز سرخ در فرقه رجوی و مهره ای سوخته و تمام شده برای غرب است.
ابراهیم خدابنده، در گفت و گو با مسئول انجمن نجات اردبیل با اعلام اینکه وقتی غربی ها دیدند مسعود رجوی دیگر به درد آنها نمی خورد او را کنار گذاشته و با مریم رجوی جایگزین کردند، اظهار داشت: حامیان این فرقه وقتی که صدام کشته شد به دنبال طرح عبور از مسعود رجوی بودند تا تمام ترورها و جنایت ها را به پای مسعود رجوی نوشته و با سازمان جدیدی زیر نظر خودشان ادامه همکاری کنند.
وی ادامه داد: سران کنونی فرقه با توجه به شخصیت کاریزماتیک که مسعود رجوی برای اعضا دارد، نمی توانند او را کنار بگذارند اما اجازه هم نمی دهند که رجوی دیده شود و پیگیری اعضا درباره وضعیت رجوی را به عنوان یک مرز سرخ اعلام کرده اند.
پژوهشگر حوزه فرقه رجوی گفت: غربی ها هم نمی خواهند مسعود رجوی اجازه سخنرانی پیدا کند، زمانی که «ترکی الفیصل» در سخنرانی خود گفت، «المرحوم رجوی» و هیچ وقت منظور خود را از آن بیان نکرد به راحتی می توان فهمید که کاربرد مسعود رجوی برای غرب و حامیان منطقه ای آنها تمام شده است.
خدابنده گفت: پیام هایی که هر از گاهی از سوی رجوی منتشر می شود، فقط برای اعضای درون فرقه کاربرد دارد، البته اعضا در این پیام ها پارادوکس نمی بینند و به آنها گفته می شود که حضور رجوی در افکار عمومی برای خودش تهدید امنیتی دارد و باید همیشه غایب باشد، سوال رجوی کجاست و اینکه چرا این تهدید برای مریم رجوی نیست، در فرقه همیشه مرز سرخ است.
مدیر عامل انجمن نجات کشور با تشریح ناگفته هایی از فعالیت رجوی در دوران رژیم شاه گفت: در دی ماه ۱۳۵۷ بر اساس طرحی که ساواک به بختیار داد قرار شد رجوی از زندان شاه آزاد گردد، این طرح بر این بنا بود که چون رجوی مخالف امام است، اگر وی آزاد شود، رجوی و هواداران او نمی گذارند امام به ایران بازگردد و این به نفع رژیم شاه می شود.
وی تصریح کرد: تمام اعضای دربند مجاهدین در زمان شاه تا دی ماه ۵۷ آزاد شدند و رجوی به ساواک وعده داده بود که ما نمی گذاریم امام بیاید، البته رجوی از این کار نیت مهمی داشت و می خواست رهبری انقلاب را بر عهده بگیرد.
وی با اشاره به شعارها و روش های فریب مجاهدین در ابتدای انقلاب افزود: فرقه رجوی در ابتدای انقلاب اسلامی مدعی این بود که قرار است جمهوری اسلامی ایران رویکرد وابستگی به آمریکا را در پیش بگیرد و فقط ما هستیم که می‌توانیم مستقل فعالیت کرده و با عملکرد ضد امپریالیسم ایران را نجات دهیم اما هم اکنون پس از ۴۰ سال شاهد این هستیم که فرقه تروریستی رجوی به دامان امپریالسم پناهنده شده است.
وی تصریح کرد: فرقه رجوی پس از حضور آمریکایی ها در عراق وقتی مواضع خود را در خطر دید کلیه مدارک، نشریه ها و کتاب های ضد امپریالیسم و ضدآمریکایی خود را از بین برد.
تغییر شعار مرگ بر آمریکا به درود!
وی تصریح کرد: داود باقروند ارشد، یک عضو جدا شده از فرقه رجوی در این باره گفته است که وقتی آمریکایی ها آمدند تعداد زیادی نوار ویدئو از نشست های فرقه ای به من دادند که آنها را بسوزانم.
او افزود: پس از حضور آمریکایی ها تمام آثاری که از جشن های شادی حوادث ۱۱ سپتامبر در فرقه رجوی به جا مانده بود، نابود شد، آنها همه چیز را منکر شدند حتی نشریه های قبلی سازمان را هم منکر شد و می گفتند که آنها توسط حکومت جمهوری اسلامی منتشر شده است و ناگهان شعار مرگ بر آمریکا به درود بر آمریکا تغییر یافت!
شعار اصلی در فرقه ها
خدابنده اظهار کرد: شعار اصلی در تمام فرقه ها این است که گفته می شود خانواده اصلی شما ما هستیم، پدر و مادرتان فقط خانواده بیولوژیکی شما هستند و شما را به دنیا آورده اند، فرقه ها در پروسه ای حساب شده به تدریج این ذهنیت را در افراد جای می اندازند.
وی گفت: اغلب افرادی که در فرقه رجوی این نظریه ها را به اعضا تحمیل می کردند آنهایی بودند که در درون خانواده خود دچار مشکل بودند.
او افزود: در اولین سال های فعالیت فرقه رجوی در پاریس فردی به نام «فرهاد الفت» معروف به منوچهر نشست های تشکیلاتی، آموزشی برای اعضا می گذاشت که بعدها من وقتی کتاب های فرقه ای را خواندم متوجه شدم سران فرقه رجوی مطابق با همان روش ها بر ذهن افراد تاثیر می گذارند.
وی ادامه داد: انقلاب ایدئولوژیک را من در بسیاری از کتاب های فرقه ای دیده ام که عین آن در فرقه رجوی اجرا شده است.
مدیرعامل انجمن نجات کشور افزود: الان تمام کسانی که در فرقه رجوی هستند فکر می کنند خانواده شان دشمن اصلی آنهاست.
وی با اشاره به خاطره ای از حضور خود در کشور سوریه گفت:

زمانی که من در سوریه فعالیت می کردم به ما می گفته می شد وارد حرم حضرت زینب نشوید زیرا آنجا خانواده های ایرانی هستند، فوبیایی(ترس شدید و بیمارگونه) در ذهن ما شکل گرفته بود که اگر آنجا برویم و ایرانی هم آنجا باشد یعنی پیش دشمن رفته ایم.

افسر بند رخت!
خدابنده ادامه داد: فرقه ها یک شخصیت کاذب به افراد می دهند، مثلا فردی را که داخل فرقه می آورند مقامی به او می دهند تا او فکر کند آدم مهم و مورد توجه است.
او افزود: این احساس را خیلی از جوانان آرمانگرا دارند و فرقه ها با سواستفاده از آن سعی دارند این گونه وانمود کنند تا کاری که فرد انجام می دهد خیلی به درد بخور است.
وی اظهار داشت: در آن بستر متاسفانه اجازه فکر کردن به افراد داده نمی شود و افراد بعدها که از فرقه جدا شده و فرصت فکر کردن پیدا می کنند می فهمند که چه بلایی بر سر آنها آمده است.
خدابنده افزود: رجوی کتاب های روانشناسی و فرقه ای را از آمریکا می آورد و برادرم مسعود خدابنده برای او ترجمه می کرد، رجوی آنها را می خواند و از روی آنها با اعضا برخورد می کرد.
وی گفت: در فرقه رجوی به عنوان نمونه یک نفر را مسؤول شرق تهران، دیگری را افسر بند رخت و دیگری را افسر امور ظرفشویی کرده بودند و می گفتند تمام شما در ارتش آزادی بخشِ رجوی افسر هستید و سربازان شما در ایران هستند.
نشست های مخرب ذهن
ابراهیم خدابنده با اشاره به نشست های مخرب ذهن که زائیده تفکرات رجوی بود، تشریح کرد: رجوی در سال های اول فعالیت، نشست هایی با عنوان نشست «حوض» در ماه رمضان برگزار می کرد که از افطار تا سحر به طول می کشید. او سالنی شبیه مجلس بهارستان در ایران درست کرده بود و می گفت اینجا پارلمان در تبعید است. او همچنین مریم رجوی را رئیس جمهور برگزیده مقاومت معرفی کرده بود و در این نشست ها به صورت کد دار می گفت که برای کسب حمایت در ایران نیاز به حمایت یک ابرقدرت داریم ولی از آنجا که ذهن افراد در کنترل بود این کدها را دریافت نمی کردند و نمی دانستند که منظور رجوی چیست؟
مدیر عامل انجمن نجات کشور ادامه داد: سال ۷۴ بود که رجوی در یک حرکت حساب شده گفت، هیچ کدام از شما اعضا به درد من نمی خورید، بروید به دنبال کارتان و سازمان مجاهدین هم منحل خواهد شد، در مقابل همهمه ای برپا شد. رجوی که به عمد می خواست دستوری تحکم آمیز صادر کند در ادامه گفت، من باید سازمان مجاهدین را دوباره احیا کنم، همه شما باید تطهیر شوید و از نو بیایید.
خدابنده افزود: وی به صورت فرضی محلی را در وسط این پارلمانِ توهمی به نام «حوض» نامگذاری کرد و گفت همه به نوبت بیائید و در زمین بنشینید. هر شب ۱۰ نفر به انتخاب می نشستند و رجوی می گفت اینجا حوض تطهیر شماست، افراد می آمدند و اعتراف می کردند که من آشغال، لجن و خائن بودم و بعد که به تمام گناهان خود اعتراف می کردند رجوی می گفت، در این حوض خیالی بشین تو پاک شدی!
پاسخ گویی به خاطر یک خواب!
مدیر عامل انجمن نجات کشور گفت: به دنبال این نشست ها مریم رجوی نیز در فرانسه نشستی با عنوان «دیگ» برقرار کرد، آن موقع حدود ۲۰۰ نفر از اعضا در فرانسه حضور داشتند، مبانی هم این بود که اعضا باید بروند و در دیگ بجوشند.
او تصریح کرد: نشست های دیگری مانند نشست «غسل» هم برگزار می شد که مربوط به افکار جنسی افراد می گردید، همه این نشست ها به این جهت بود که کنترل ذهن افراد را به دست بگیرند، اعضا حتی برای خواب هایی که دیده بودند باید پاسخ گو می شدند.
مجاهد خلق آن است که تمایلات مسعود رجوی را بشناسد!
خدابنده با بیان اینکه فرقه ها برای کنترل اعضای خود همه کار می کنند اظهار کرد: در فرقه ها فقط منافع رهبر مهم است، مریم رجوی می گفت مجاهد خلق آن است که تمایلات مسعود رجوی را بشناسد و مطابق آن رفتار نماید.
مترجم کتاب فرقه ها در میان ما، با اشاره به سوابق برخی فرقه های مختلف که خاستگاه اغلب آنها در آمریکاست افزود: برخی فرقه ها هستند که اغلب پیروان و هواداران آنها مهندس، دکتر و از افراد تحصیل کرده هستند، فرقه ها می توانند به راحتی در میان جامعه نفوذ پیدا کرده و افراد را به گمراهی بکشانند.
وی با تحلیلی از وضعیت کنونی فرقه رجوی تصریح کرد: فرقه رجوی زمانی در شکاف جنگ ایران و عراق بود و حالا به شکاف در تضاد میان ایران و غرب رفته است.
ابراهیم خدابنده گفت: فرقه رجوی الان در حمایت غرب است و آنها کمک می کنند که سرپا بماند اما به شدت زیر فشار افکار عمومی و اپوزوسیون دولت های حامی است، هم اکنون جناح های مخالف دولت آلبانی به شدت مخالف حضور فرقه رجوی در این کشور هستند و می گویند چرا دولت اجازه به حضور و فعالیت به این فرقه داده است.
وی با اشاره به عدم اجازه دولت فرانسه برای برگزاری تجمع امسال در این کشور و تجمع اجاره ای فرقه رجوی در برلین و آمریکا گفت: نکته جالب این تجمع ها این بود که هیچ یک از مقامات رسمی دیگر حاضر به شرکت در تجمع نیستند و فرقه با ۲۰۰ نفر مهمان اجاره ای دیگر حرف تازه ای برای گفتن ندارد.
او ادامه داد: فرقه رجوی به خودی خود، چیزی نیست، نه جذبی دارد و نه می تواند فعالیتی داشته باشد و اگر غرب به این نقطه برسد که کاربردی برای آنها ندارد فرقه باید منحل شود.
در پایان، عاطفه نادعلیان نیز با تقدیر و تشکر از فعالیت های انجمن نجات استان اردبیل در حوزه رسانه و خانواده های اسیران فرقه رجوی اظهار داشت: در اوایل انقلاب، فرقه رجوی نشریه مجاهد را بین مدارس پخش می کرد و به دانش آموزان می گفتند که آن را به خانواده های خود نشان ندهید و متاسفانه افرادی بودند که حاضر شدند حتی پدر و مادر خود را به خاطر فرقه رجوی بکشند.
نادعلیان همچنین با اشاره به حادثه ای که خود شاهد آن بود افزود: نیروهای عملیاتی فرقه رجوی در اراک یک کاموا فروشی را صرفا به خاطر اینکه عکس امام را نصب کرده بود کشتند.
نادعلیان گفت: اطلاع رسانی های رسانه ای از جنایت های فرقه رجوی موجب آگاهی خانواده ها شده و دیگر افراد به آسانی فریب سخنان این فرقه تروریستی را نمی خورند.

خروج از نسخه موبایل