از نظر مریم رجوی، قلعه ی مانز هم مرز تهران است

این روزها، بازار سخنرانی های مریم که سخت محتاج و عاشق آنست، داغ است!
او بمناسبت الم شنگه ای که در آلبانی براه انداخته ، هر روز مشغول سخنرانی است ودریکی ازاین سخنرانی ها گفته است :
” ۲۰ماه پیش این جا قطعه زمینی بود که در آن هیچ چیز وجود نداشت. اما با دست‌های مجاهدین، با زحمت و کوشش بسیار، اشرف۳ برپا و شکوفا شده است. مقصد ما اما تهران است”.
ساختن چنین سوله هایی با امکانات وسیع مالی که مدام در دسترس مریم قرار میگیرد و از وجود 3 هزار کارگر بی جیره و مواجب بهره میبرد، کار شاقی نیست!
اما چرا این کار باهدف تصرف تهران انجام میگیرد ، جای سئوال است و چرا؟
مگر آلبانی درمرز ایران قرار دارد وایران کشور بلا صاحبی است که چنین کاری مقدور شود؟!
یا اگر چنین نیست، آیا مجوز ورود به ایران را ازکشورهای آلبانی، قبرس وترکیه اخذ کرده اید؟!
بفرض محال اگر هم اخذ کرده باشید، نیروهای دولتی وغیر دولتی متنوعی دربرابرتان خواهد بود وپایتان را درهمان لب مرز قطع خواهند کرد!
بازهم :
” ما این سفر را از ۳۰خرداد آغاز کردیم از آن نقطه که مسعود رجوی، یک مقاومت ریشه‌دار و پایدار را در برابر استبداد مذهبی برپا کرد. شورای ملی مقاومت را تأسیس کرد و ارتش آزادیبخش ملی ایران را برپا نمود”.
اینکه فرار از کشور و دور شدن از تهران است و نکند که عقب عقب رفته اید تا خیز بلندتری به جلو بردارید؟
ما را که نمیتوانید، حتما خودتان را مسخره کرده اید و عوامل و زیر دستان نااگاه وبیچاره ی خود را فریب میدهید!
ارتش آزادیبخش تان راهم با آن گتد زدن ها وخیانت های عریان دیدیم ولازم نیست که با فروکردن نیشتر در آن، بوی تعفن آنرا مجددا منتشر سازید!
سپس :
” برای این‌که یک خلق، آزادی خود را قدر بشناسد، نهایتاً بایستی خود، خود را آزاد کند… هرکس تنها خودش می‌تواند خویشتن را از بند جبر و ستم آزاد کند و ما دقیقاً به همین دلیل مسئول به‌پیش بردن خط قیام عمومی برای آزادی خلق و میهنمان هستیم”.
آیا اعضای سازمان که تحت اسارت شما هستند ، قسمتی از خلق نیستند که مختصر آزادی خود قبل از پیوستن بشما وگروگان گرفته شدن توسط شوهر مجهول المکان شما را بکلی ازدست دادند؟
هرحرفی از شما، قبل ازاینکه باین سئوال اساسی پاسخ دهید که چرا ادعاهای خود را درعمل ثابت نکرده وبرعکس برضد ان عمل میکنید، پشیزی ارزش ندارد وازاین روست که نیاز مبرم شما برای ثبوت حرف هایتان ، اعاده ی حقوق زیر دستان خودتان است ودرغیر اینصورت بازهم بشما خواهم گفت که لاف نزده ودروغ نگویید!
درادامه :
” حمله به کشتی نفتکش ژاپنی آن هم درست در زمانی که نخست‌وزیر ژاپن برای میانجیگری در تهران بود و حمله به هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی، از همان اهرم‌های مورد نظر است.”.
زمانی که خود ژاپن درستی این ادعا را قبول ندارد، شما بعنوان کاسه ی داغ تر ازآش بنفع تان بود که ساکت وخفه شوید ومطاع ناچیز خود را درمعرض فروش دربازار مکاره قرار ندهید!
ضمنا این بهپاد آمریکائی بعداز تجاوز به سرزمین هوائی ایران وعلیرغم اخطارهای مکرر قانونی ایران دچار سرنوشتی رجوی گونه شد وکسی نمیتواند دراین مورد گله مند باشد!
من بعنوان یکی ازبرده های سابق شما که موفق به آزاد کردن خود شدم ، بشما توصیه میکنم که موضوع را مثل خود ارباب فراموش شده وبه تاریخ سپرده شده تلقی کرده ونعش بی خاصیتی را ازگور خود بیرون نیآورید!
بقیه ی غزلسرائی های مریم ، دروغ بافی هایی بیش نیست و ازنقل وانتقاد آن بخاطر رعایت حال خواننده صرفنظر شد.
سیروس غضنفری
عضو نجات یافته از سیستم برده داری رجوی

خروج از نسخه موبایل