ماجرای اورکت مسعود رجوی

فرقه تروریستی رجوی با همان نام معروف” سازمان مجاهدین خلق ایران” که روزی روزگاری قرار بود در راه آرمانهای انقلابی مردم ایران جهاد کند و آزادی را برای مردم ایران به ارمغان بیاورد امروز در کدام نقطه و کدام مختصات سیر میکند ؟!
یادم می آید در همان سال اول انقلاب که همه گروه ها و سازمانهای انقلابی و یا مدعی انقلابی فعالیت میکردند ، نشریات همه فعال و متینگ و میز کتاب در جاجای کشور بخصوص دانشگاه تهران ، بحث های آزاد و جوانان انقلابی با لباس های خاص و انگیزه های بالا و شور و هیجان انقلابی و…..
در 22 خرداد 59 مسعود رجوی در امجدیه سخنرانی میکرد و برای خلق ایران حنجره پاره میکرد و به مصداق کاسه داغتر از آش قصد داشت از رهبر انقلاب جلوتر و زودتر برای منافع و حقوق مردم ایران یقه چاک دهد.
اما نکته قابل تامل این موضوع اورکتی بود که شخص رجوی در این سخنرانی به تن کرده بود.
مردم ایران و جوانان انقلابی که سالیان با طعم وابستگی به امپریالیزم و استعمار و استکبار آشنایی داشتند و انقلاب عظیم مردم ایران را درست نقطه مقابل و آنتی تز وابستگی میدانستند آنقدر حساس بودند که اورکت رجوی با مذاقشان سازگار نبود و برخی حدس و گمان میکردند که مبادا اورکت رجوی آمریکایی باشد. به رجوی بخاطر اورکت انتقاداتی کرده بودند اما نکته مهم و قابل ملاحظه این بود که تشکیلات رجوی از این موضوع برآشفته شده بود که مبادا این تهمت بجا یا نابجا به وجهه و حیثیت سازمان خدشده وارد کند لذا چند روز متوالی سعی کردند تا از طرق مختلف موضوع امریکایی بودن اورکت را تکذیب کنند و آدرس تولیدی ایرانی اورکت را هم اعلام نمایند. و …
جل الخالق موقعیت و مختصات امروز را بنگرید که مریم رجوی دوشادوش رودی جولیانی به ملاقات با نتانیاهو اسرائیلی که بجز امریکا و آل سعود حتی گراز های خلیج از همدمی و هم آخور بودن با صهیونیزم اکراه دارند و احساس میکنند حیثیت شان خدشه دار میشود.
در حالیکه امروزه تشکیلات رجوی ، نوکری و پادویی امریکا ، اسراییل ، سعودی را با افتخار در بوق و کرنا میکند و کاسه لیسی آنان را برای خود افتخار میداند.
حال با مطالعه دقیق این روند حدفاصل این دو نقطه و مسیر طی شده توسط این سازمان را ترسیم نموده تا خط سیر و روند فعالیت ضد میهنی ، ضد ملی و ضد ایرانی را بهتر در یابیم.
تا جایی که مریم حاضر است همه دارایی خود و تشکیلات تحت فرمانش را در اختیار آمریکا بگذارد و در مقابل آمریکا مردم ایران را از غذا و دارو و امکانات حیاتی تحریم نموده و نهایتا به این هم بسنده نمیکنند و خواستار حمله نظامی قدرتمند ارتش آمریکا به ایران هستند و دقیقا اگر هرکدام به نقطه شروع فعالیت های بعد از انقلاب این تشکیلات و خواستگاههایشان توجه نموده و مطالعه دقیق نماییم میتوانیم به اوج خیانت و زشتی و پلیدی و خودفروشی و وطن فروشی رجوی و یارانش پی ببریم.
از مبارزه مسلحانه علیه مردم و نیرو های نوپای انقلاب در 30 خرداد سال 60 تا پیوستن به قائله کردستان و رفتن به عراق و همپیمانی با ارتش صدام علیه نیروهای مسلح مدافع خاک میهن در دفاع مقدس ، از پیمان اخوت و نوکری برای امریکا در هنگام حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام ، تا رفتن به آلبانی و تبدیل شدن به مهره سوخته اروپا و آمریکا علیه ایران و تا امروز که همپیمانی با اسرائیل را برای خود موفقیت و افتخاری قلمداد میکند.
از این روست که میگوییم :
هردم از این باغ بری میرسد نتانیاهو با دلبری میرسد
دست و دلش درآغوش جولی است بیوه زن بی شوهری میرسد
حرف و حدیثش مهربانیست لیک عقرب بی پا و سری میرسد
دلخوش ازآن رنگ و لعابش شده شکلک بی کرک و پری میرسد
نام ثقیل وطنش محمل است عفریته پر ضرری میرسد
شعبده شیادان جهان را *1 لوطی چو مرده ،عنتری میرسد
از پی آن وعده آل سعود *2″ مرحوم” رها شد ، قجری میرسد
در بزم ضد بشران جهان مریم ضد بشری میرسد
کابوس نوکران آمریکایی حاج قاسم ، دادگری میرسد
*1= کنایه از داستان عنتر و لوطی اثر صادق چوبک
*2 کنایه از جمله ترکی فیصل که رجوی را مرحوم خطاب نمود
علی مرادی

خروج از نسخه موبایل