زنگ خطر در آلبانی

تهدید امنیتی حضور گروه مجاهدین در آلبانی به گونه‌ای است که اگر این تروریست‌های با تجربه به هر دلیلی برای آغاز ترور و خشونت مأموریت پیدا کنند، نه فقط کشور آلبانی، بلکه کل اروپا مجبور به پرداخت هزینه‌های آن خواهد شد.
بررسی رفتارهای سازمان مجاهدین در یک دهه پایانی حضور در عراق نشان می‌دهد که این گروه پس از سقوط صدام دیکتاتور عراق، در یک دهه پایانی حضور خود در این کشور مجموعه‌ای از اقدامات را برای نفوذ در حاکمیت جدید عراق، جلب حمایت‌های عشیره‌ای و قبیله‌ای، تفرقه افکنی، سوءاستفاده‌های اقتصادی و به طور کلی مجموعه‌ای از اقدامات تبهکارانه را برای ماندن در این کشور و حفظ موقعیت خود انجام داده است که البته در کنار حمایت آمریکایی‌ها، مسیر پرچالشی را پیش روی دولت عراق در برای اخراج این گروه تروریستی قرار داد.
اکنون مجاهدین در آلبانی با وجود حمایت‌های آمریکا، با استفاده از تجربه قبلی در عراق از همان روزهای اول در حال فعالیت برای تبهکاری‌ خود در حوزه‌های مختلف هستند تا در نهایت موقعیت خود در این کشور اروپایی را تحکیم بخشند. بررسی بخشی از نمونه اقدامات مجاهدین در آلبانی و مقایسه آنها با تحرکات این فرقه در عراق، هم می‌تواند مسیری برای پیش‌بینی دیگر تبهکاری‌های احتمالی این گروه در آلبانی باشد و هم خطرات محتمل حضور بلندمدت تروریست‌ها در اروپا را نشان می‌دهد.
نفوذ در بخش‌هایی از حاکمیت
سی سال حضور مجاهدین در عراق و حمایت‌های همه جانبه دیکتاتور پیشین این کشور فرصت های بسیاری برای مجاهدین ایجاد کرد تا در دستگاه اطلاعاتی عراق تا بخش‌های مختلف حاکمیتی این کشور نفوذ کنند. بعد از سقوط صدام و با توجه به تغییرات نه چندان عمیق و ریشه‌ای در بخش‌های از حاکمیت جدید این کشور باعث شد تا در سال‌های اول تشکیل دولت جدید عراق، نفوذ مجاهدین همچنان باقی بماند. این گروه با بخش‌های از پارلمان جدید عراق، آن بخش از نیروهای نظامی این کشور که بعد از ظهور داعش خیانت کردند و برخی از وزارتخانه‌ها ارتباطاتی پنهان ایجاد کرده بود و همین مسئله نیز حاکمیت عراق را برای اخراج این گروه تروریستی از خاک عراق با چالش جدی روبه‌رو ساخت.
مجاهدین حتی از ارتباطات خود در عراق، غیر از بهره‌ برداری‌های سیاسی، بهره اقتصادی و اطلاعاتی نیز می‌بردند. برخی از اعضای پارلمان عراق به شکل آشکار برای منافع این گروه تروریستی رایزنی می‌کردند. مشابه این اقدامات امروز در کشور آلبانی نیز مشاهده می‌شود. به گفته برخی از اعضای جداشده از مجاهدین ، عوامل این گروه موفق شده‌اند تا با پرداخت رشوه و پشتیبانی آمریکا در بخش‌های از حاکمیت آلبانی نفوذ کرده و از این ارتباطات پنهان برای پیشبرد منافع خود بهره می‌برند. به عنوان مثال سران این گروه برای تحت فشار قرار دادن اعضای جداشده در آلبانی از این ارتباطات بهره می‌برند. این شیوه فعالیت مجاهدین دقیقاً مشابه روش‌های این گروه در ارتباط گیری با برخی شخصیت‌های سیاسی فاسد آمریکایی است که با دریافت رشوه‌های کلان حتی در دولت آمریکا به دنبال تأمین منافع این فرقه تروریستی هستند!
محبوبیت و حمایت مردمی با رپرتاژ‌های رسانه‌ای!
در ماه‌های پایانی حضور مجاهدین در اشرف شاهد بودیم که سرکردگان این فرقه در حالی که هنوز نمی‌خواستند حکم اخراج را بپذیرند، دست به هر ابزاری می زدند تا به روش‌های مختلف مانع از اجرای این تصمیم قانونی دولت عراق شوند. یکی از این اقدامات نمایش حمایت ملت عراق اعم از قبایل و عشیره‌‌های این کشور از این سازمان تروریستی بود!
بگذریم که اساساً سابقه جنایت‌ها، خیانت ها و بلعیدن منابع مالی این کشور خاطره‌ای بود که هیچ‌گاه ملت عراق از آن نخواهند گذشت، اما با این حال مجاهدین سعی داشتند حداقل به اغنای طرف‌های اروپایی صاحب تصمیم در این پرونده، اثبات کنند که ملت عراق هیچ مشکلی با وجود آنها در خاک کشور خود نداشته و حتی از این گروه تروریستی حمایت می‌کنند!
حضور برخی از عراقی‌ها که به ادعای مجاهدین از سران قبایل مطرح این کشور بودند در میهمانی‌ها و مناسبت‌های مختلف در پادگان اشرف و ابراز حمایت از این گروه نمونه‌‌هایی بود که پیوسته توسط مجاهدین رسانه‌ای می‌شد. اما در واقعیت احساس ملت عراق نسبت به این گروه متأثر از سال‌ها همدستی با صدام، غارت منابع عراق و ترور و جنایت در این کشور باعث شده بود که گروه‌هایی مردمی در عراق بارها سعی کنند با ورود به پادگان اشرف، انتقام خون شهدای خود را از این تروریست‌ها بگیرند. حمله گروه «فرزندان انتفاضه شعبانیه» به پادگان اشرف که منجر به مرگ تعدادی از اعضای رده بالای مجاهدین شد نیز از نمونه‌های آن است.
در همین رابطه بصورت روزانه و حتی هفتگی مطالبی رپرتاژگونه در تأیید و حمایت از مجاهدین از زبان سران قبایل عراقی در برخی رسانه‌های عموماً مکتوب عراقی منتشر می‌شد. سران مجاهدین برای بهره تبلیغاتی و رسانه‌ای مبالغ قابل توجهی به برخی مطبوعات محلی و نه چندان مطرح عراقی پرداخت می‌کردند تا اینگونه رپرتاژ‌ها را به چاپ برسانند.
جذب سالمندان با دندانپزشکی رایگان!
اکنون در آلبانی مشابه رفتارهای مجاهدین در عراق را می‌توان مشاهده کرد که سعی دارند مردم آلبانی را در ارتباطی دوستانه و مسالمت آمیز با خود نشان دهند. در همین رابطه در چند مرحله گروه‌هایی از افراد سالمند در آلبانی برای دریافت خدمات پزشکی به کمپ این گروه در تیرانا برده شدند و تصاویری نیز از ارائه رایگان خدمات دندانپزشکی یا ویزیت و آزمایش پزشکی برای آلبانیایی‌های ساکن اطراف کمپ مجاهدین ، از رسانه‌های این گروه پخش شد.
کمپ مجاهدین در آلبانی
در برخی رسانه‌های کشور آلبانی نیز در همین رابطه رپرتاژ‌هایی سفارشی منتشر می‌شود که نشان می‌دهد مردم آلبانی در ارتباط با این فرقه تروریستی رابطه‌ای دوستانه و مسالمت آمیز دارند. حال اگر اخبار، گزارشات و تحلیل‌های واقعی رسانه‌ها در آلبانی را با کلید واژه «مجاهدین خلق» مرور کنیم، می‌بینیم که پیوسته در مورد سابقه تروریستی مجاهدین ، تهدیدات مربوط به اقامت این گروه در کشور آلبانی و لزوم خروج آنها صحبت می‌شود. با این حال امروز هزینه‌های قابل توجهی از سوی مجاهدین در آلبانی صرف می‌شود تا مانع شکل‌گیری مطالبه مردمی و رسانه‌ای علیه این گروه شود.
تکرار تهدیدات امنیتی یک فرقه تروریستی
با مرور رفتارهای فریبکارانه فرقه رجوی در آلبانی که رونوشتی از اقدامات این گروه در سال‌های پایانی حضور در عراق است، می‌توان این احتمال را نیز جدی گرفت که تهدیدات امنیتی مجاهدین در عراق، می‌تواند در آلبانی نیز تکرار شود. به عبارت دیگر این گروه ذاتاً تروریست می‌تواند دوباره برای برخی از مأموریت‌ها یا دستیابی به برخی اهدافش دست به ترور و جنایت بزند.
همانطور که در سال‌های ناامنی عراق که با حضور نظامیان آمریکایی و جولان گروه‌های تروریستی در این کشور ایجاد شده بود، مجاهدین در پادگان اشرف به آموزش اعضای القاعده می‌پرداختند و عوامل انتحاری گروه‌های تکفیری‌ را آماده می‌کردند، این رفتارها در آلبانی نیز می‌تواند تکرار شود. در سال‌های حضور نظامیان آمریکایی در عراق، آمریکایی‌ها برای توجیه تداوم حضور خود در عراق نیاز به ناامنی در این کشور داشتند. به عبارت دیگر ایالات متحده آمریکا حضور نظامی خود در عراق را به بهانه مبارزه با تهدیدات تروریستی توجیه می‌کرد. در آن سال‌ها مجاهدین در بخشی از مأموریت‌های خود وظیفه داشتند تا عوامل انفجارات عراق را در پادگان اشرف آموزش دهند؛ مسئله‌ای که در همان سال‌ها توسط برخی رسانه‌های آمریکایی فاش شد.
در ساده‌ترین احتمال باید این مسئله را مطرح کنیم که اگر دوباره سیاست‌های آمریکا به گونه‌ای رقم بخورد که مشابه به حادثه تروریستی یازده سپتامبر، دوباره نیاز به اقدامی برای توجیه یک جنگ دیگر با مشارکت اروپا یا توجیه یک ائتلاف جهانی دیگر باشد، چه کسی و چه گروهی باید بهانه را فراهم کند!؟ آیا طراحی و اجرای یک اقدام تروریستی در خاک اروپا برای گروهی مثل مجاهدین با سابقه و تجربه طولانی در حوزه ترور و جنایت، اقدام غیر قابل باوری است؟ آیا مجاهدین که یک روز در عراق برای پیشبرد اهداف آمریکا دست به کثیف‌ترین عملیات‌ها می‌زدند، اینبار از ارائه خدماتی مشابه به آمریکایی‌ها، امتناع می‌کنند؟ آیا این گروه تاکنون غیر از این نوع خدمات تروریستی خدمات دیگری به آمریکایی‌ها ارائه داده است؟
غیر از احتمال سفارش‌های آمریکایی‌ها برای ورود دوباره مجاهدین به تحرکات ضدامنیتی و تروریستی، خود مجاهدین نیز در صحنه‌های متنوعی بنا به نیازهایشان در تأمین اهداف سیاسی بارها دست به اسلحه شده‌اند. به عنوان نمونه زمانی که دولت قانونی عراق، اخراج مجاهدین را در اولویت‌های خود قرار داده بود، این فرقه تروریستی با مشغولیت سازی برای دولت عراق بارها به طراحی و اجرای اقدامات تروریستی در خاک این کشور دست زده است. بنا به مواردی که از سوی پلیس عراق اعلام شد و دستگاه امنیتی و اطلاعاتی عراق اطلاعات آن را منتشر کرد، مجاهدین در اجرای تعدادی اقدام تروریستی با هدف ایجاد اختلافات مذهبی در عراق نقش محوری داشته‌اند.
به عنوان مثال انفجار مساجد اهل سنت عراق با هدف انتساب این اقدامات به شیعیان یا بالعکس از جمله تحرکاتی بوده که از سوی این گروه برای ایجاد درگیری‌های مذهبی و درنتیجه ناامنی‌ با هدف مشغولیت سازی برای دولت عراق انجام گرفته است. حال سوال اینجاست که اگر بنا به اقتضای شرایط این فرقه تروریستی در اروپا نیاز به فعالیت‌های مشابه از سوی سرکردگان مجاهدین احساس شود، آیا گروهی با چنین سابقه‌ای از تکرار جنایت، اینبار در جغرافیای اروپا، ابا دارد؟!
خطر تکرار اقدامات ضدامنیتی مجاهدین زمانی بیشتر ملموس می‌شود که بدانیم در حال حاضر رسانه‌های این کشور پیوسته در مورد خطر حضور این گروه تروریستی در خاک خود هشدار می‌دهند و با مطالبه از دولت آلبانی خواستار خروج این تروریست‌ها از کشورشان شده‌اند. پلیس و دستگاه امنیتی آلبانی نیز در گزارشات خود نسبت به این گروه ابعاد خطرآفرین حضور آنها را بیان کرده‌اند. به عنوان مثال یک سند محرمانه از دستگاه امنیتی آلبانی که بعداً در اختیار رسانه‌ها قرار گرفت نشان می‌دهد سرویس اطلاعاتی این کشور مجاهدین را یک فرقه تروریستی خطرناک تشخیص داده است که در سال‌های حضور در عراق اقدامات ضد امنیتی زیادی مرتکب شده است. آنها حتی به حذف فیزیکی اعضای ناراضی توسط سران این فرقه اشاره کرده‌اند و یادآور شده‌اند که مناسبات فرقه‌ای این گروه همچنان ادامه دارد و احتمال تکرار چنین وقایعی در کشور آلبانی نیز دور از انتظار نیست.
مسئله عضوگیری و آموزش برای ورود به گروه‌های تروریستی نیز یکی از اقدامات جدی مجاهدین است که در سوابق آنها فراوان دیده می‌شود. در چندسال اخیر و در زمانی که داعش در عراق و سوریه نیاز به سرباز داشت تا برایش بجنگند! اروپا یکی از تأمین کنندگان جدی این گروه تروریستی و تکفیری بود. مدارس مذهبی و مساجدی که با پول سعودی‌ها در کشورهای اروپایی فعالیت می‌کنند با تبلیغ وهابیت خدمت زیادی برای عضوگیری و اعزام سرباز به قصد کمک به داعش ارئه دادند. سازمان مجاهدین نیز با چنین سابقه و تجربه‌ای اکنون می‌تواند همین نقش را برای ادامه حیات گروه‌های تروریستی انجام دهد.
همین خطرات محتمل در مورد حضور تشکیلاتی مجاهدین هم باعث شد تا در نهایت هیچ کشوری در اروپا حاضر به میزبانی این تروریست‌ها نباشد و آلبانی هم در نهایت در قبال چندین و چند امتیاز از سوی آمریکایی به این تصمیم تن داد. امتیازاتی همچون پرداخت سالانه 20 میلیون دلار بابت میزبانی از این فرقه تروریستی و کمک به خروج از انزوای بین‌المللی در اروپا باعث شدند تا این کشور به میزبانی یک فرقه خطرناک تن در دهد.
اکنون با گذشت بیش از 3 سال از حضور این فرقه در آلبانی، دولت این کشور تحت فشار رسانه‌ها و مطالبات عمومی مجبور به پاسخگویی شده و کمترین اقدام واکنشی نیز اظهار نظر وزیر کشور آلبانی در قبال مجاهدین بوده است که به این گروه هشدار داده: «این گروه برای زندگی و نه فعالیت سیاسی در آلبانی پذیرفته شده‌اند، البته ورود آنها به آلبانی خطر خاصی به همراه دارد… آنها ریسک کارهای خشونت بار دارند…».
درواقع دولت آلبانی کاملاً واقف به تهدیدات مجاهدین ، اکنون سعی دارد برای کنترل و مهار تهدیدات آنها فعالیت کند، اما واقعیت این است که اگر این تروریست‌های با تجربه به هر دلیلی برای آغاز ترور و خشونت مأموریت پیدا کنند، نه فقط کشور آلبانی، بلکه کل اروپا مجبور به پرداخت هزینه‌های آن خواهد شد! به عبارت دقیق‌تر میزبانی از یک گروه تروریستی با ساختار فرقه‌ای به شکلی که تشکیلات و ساختار آن حفظ شود، به علاوه بی توجهی به هشدارها در این مورد بدون شک ورود ناامنی به خاک آلبانی و خاک اروپا محسوب می‌شود.

خروج از نسخه موبایل