زیر تیغ رهبر گمشده

نگاهی به وقایع شهریور ۹۱ در فرقه رجوی
بعد از سقوط صدام و تشکیل دولت جدید، سیستم دولتی و مردم عراق به رویکردهای منافقانه سازمان مجاهدین پی بردند و خواهان خروج آنها از کشورشان شدند.
تقریبا در دهه هشتاد شمسی مستمرا دولت عراق خواهان خروج آنها از کشور بود و در این رابطه اخطارها و احکام دادگاه عراق به طور متناوب منتشر و به سازمان مجاهدین ابلاغ می شد.
اما رجوی که تا زمان سقوط صدام همواره مدعی این بود که به قانون و دولت کشور عراق احترام می گذارد و پایبند آن است پس از آن به قوانین اهمیتی نمی داد و خود را ملزم به اجرای آن نمی نمود.
به دلیل چرخش صد و هشتاد درجه ای که رجوی از سال ۱۳۸۲ آغاز نمود به همکاری علنی خیانتکارانه با نیروهای امریکایی و اشغالگران عراق پرداخت، لذا کمپ اشرف تا سال ۱۳۸۷ به عنوان یکی از اماکن امن در اختیار آنان قرار گرفت.
رجوی اصرار فراوان به ماندن در عراق داشت و به احکام دولت عراق وقعی نمی نهاد. با خروج نیروهای آمریکایی در سال ۱۳۸۷ ، آنها کنترل کمپ اشرف را به عراقی ها سپردند. دعوا و کشمکش ها گسترده تر شد. علی رغم اینکه از سال ۸۲ تا ۸۷ کمپ اشرف جولانگاه نیروهای امریکایی بود، وقتی آنها رفتند نیروهای عراقی درخواست نمودند گروهی از سربازان کما فی السابق به مانند زمان دولت صدام در کمپ مستقر شوند. ولی رجوی با پررویی و وقاحت اجازه ورود به نیروهای عراقی را نمی داد و این سرمنشا درگیری های متعددی شد.
بارها دولت عراق بیانیه و اخطار داد ولی از طرف رجوی فرمان لشکر کشی به سوی نیروهای عراقی صادر شد.
نتیجه آن دو دوره درگیری سخت در ۶ و۷ مرداد ۸۸ و هم چنین در فروردین ۱۳۹۰ شد که نتیجه آن منجر به قربانی شدن حدود ۵۰ و زخمی شدن بیش از ۱۰۰ تن شد.
برای رجوی جان انسان ها و امنیت آنان ارزشی نداشت و نیروهای گروگان را به مثابه گوشت دم توپ بارها و بارها با دست خالی به جنگ با نیروهای مسلح و زرهی عراق می فرستاد.
در آن سال ها انقدر خانواده ها فریاد کشیدند و ناله کردند و انقدر وضعیت نیروها وخیم و در فشار و محاصره بودند که صدای کمیساریای پناهندگان و حقوق بشری ها را نیز بلند کرده بود. از طرفی نیروهای حقوق بشر و بین المللی بارها از سازمان درخواست کردند بخاطر حفظ جان ساکنان از عراق خارج شود و از طرفی با حمایت از فرمان عراق اعلام کردند حکم کشوری که فرمان خروج نیروهای بیگانه را می دهد بیدرنگ می بایست اجرا شود.
کمیسیاریا در این راستا کمک کننده بود. حقوق بشر و افرادی که دست اندکار بود همه بخاطر حفظ جان اعضای اسیر مستمرا درخواست داشتند به قوانین توجه شد ولی سازمان مجاهدین و مریم قجر که آن روزها زمام امور را ظاهرا به دست گرفته بود به خروج اعضا رضایت نمی دادند. درست به دلیل اینکه مریم قجر خودش در پاریس و در بهترین امکانات زندگی می کرد و جهت خودنمایی و با صطلاح طرح موضوع کمپ اشرف هر هفته شوهای مختلف و برنامه های مجلل و رنگانگ با دعوت افراد خارجی و صرف صدها هزار دلار برگزار می نمود و خودش مشکلی نه از نظر امنیتی و رفاه و نه از نظر محاصره.. نداشت و هر روز با ژست های تهوع آور فرمان به مقاومت به اعضا بیچاره و در محاصره نیروهای عراقی می داد.
سرانجام بهانه ای دیگر برای ماندن در عراق باقی نمانده بود و با فشار نیروهای کمیساریا قبول کردند که کمپ اشرف را تخلیه و به کمپی به نام لیبرتی در نزدیکی بغداد بروند تا امکانات خروج از عراق کم کم مهیا شود.
در این زمان باز هم کارشکنی ، دسیسه و لجبازی ها ادامه داشت علیرغم توافق خروج و تخلیه کمپ سازمان بصورت حیله گرانه ای حدود ۱۰۰ نفر را در کمپ اشرف باقی گذاشت و در شعر و شعار و ژست ها هم می گفت حالا دو تا کمپ داریم و از عراق خارج نمی شویم و دوباره به کمپ اشرف برمی گردیم و تدارک هایی هم برای بازگشت یک سری اعضا دیده بودند. یک سال دیگر جهت وقت تلف کنی مجامع بین المللی به این شکل گذشت و اعضا وخانواده ها را بازی می داد.
در تابستان سال ۱۳۹۱ حدود ده سال بعد از سقوط صدام و حدود ۱۰ سال بود که بطور مستمر دولت عراق می گفت کمپ اشرف را خالی کنید و بروید. ولی رجوی گوش شنوایی نداشت و بدنبال درگیری ، ساختن تراژدی، وخامت اوضاع و شلوغ کاری بود در شهریور ماه ۹۱ همانطور که تعداد بسیاری از اعضای جدا شده نیز اعتراف نمودند ،به سازمان اخطار های نهایی و اولتیماتوم برای تخلیه کامل کمپ اشرف داده شده بود و با اینکه خبرهایی به آنها رسیده بود که در روزهای آینده درگیری سختی برای باز پس گیری کمپ اشرف در جریان است ولی طبق معمول نیروهای موجود در کمپ اشرف را قربانی توطئه و دسیسه دیگر نمود.
حدود ۱۰۰ تن موجود در کمپ اشرف اکثرا از مردان بسیار قدیمی و رده بالاو تعدادی هم زنان رده بالا بودند.
و باز هم تاریخ نشان داد عضو قدیمی و یا جدید، رده بالا و پایین، پیرو جوان برای او ارزشی ندارد و او همه را به خاطر منافعش به زیرتیغ و به کشتن خواهد داد. در آن حمله که در ۱۰ شهریور ۱۳۹۱ اتفاق افتاد حدود ۶۰ تن کشته و مفقود شدند و باقیمانده نیز جان بدر بردند و این وقایع خونین که مسبب اصلی آن باز هم شخص رجوی بود باعث شد پرونده کمپ اشرف با خواری و قربانی نمودن تعداد زیادی از اعضای قدیمی و مهم به پایان برسد. که خود ابهامی بر سایر دستورات منجر به کشتار اعضا از طرف رجوی افزود.
نوشته: مریم سنجابی

خروج از نسخه موبایل