رجوی وسوء استفاده از راه و سنت امام حسین (ع)

ماه محرم فرا رسید، ماهی که درآن آزاد مردی با هفتاد و دوتن ازیاران با وفایش ارزش ها وضد ارزش ها را ازهم تمیز دادند ، نام فرمانده آن لشکر هفتاد و دو نفره که برای پایداری دین خدا و اعتلای انسانی با تمام هستی خود جنگیدند وشهید شدند امام حسین (ع ) بود. امام حسین (ع) دراین ماه با فدای خود ویارانش معنای انسانیت وارزش های والای انسانی را اعتلا بخشید وبرای همیشه علاوه برنام خود دینی که جد بزرگوارش محمد مصطفی (ص) بنا نهاده بود را جاویدان وپاینده کرد. او خود را فدا کرد تا چراغ راهی برای انسانهایی باشد که می خواهند آزاد زندگی کنند، او خود را فدا کرد تا ثابت کند مقام و شان انسانی بالاتر ازآن است که بخواهد زیر یوغ و استثمار زندگی کند. 1400 سال پیش امام حسین و یارانش تنها بودند. یزید و لشکر وحوش او کوته فکرانه خواستند با کشتن امام حسین برای همیشه نام و یاد و ندای حق طلبانه او و یاران از جان گذشته اش را برای همیشه خاموش و درتاریخ محو کنند اما برعکس تاریخ ندای حق طلبانه و ندای هیهات من الذله امام حسین را تا کنون دردل خود زنده نگه داشته و طنین اندازکرده است اما نام یزید ویاران سفله اش را بعنوان افراد منفور ومغضوب در دل خود محو و نابود کرد.
بنابراین ضمن عرض تسلیت به رهروان راه آن امام بزرگوار باید گفت که خوشا بحال کسانی که بتوانند راه و آئینی که امام حسین بنا نهاد پی گرفته و آن را درزندگی خود الگو قرار دهند.
متاسفانه درطول ادوار تاریخ گروهها و دستجاتی بودند که سعی کردند با سوء استفاده از نام و آئین امام حسین منافع حقیر خود را دنبال کنند که شاخص آن رجوی و فرقه جنایتکارش است ، رجوی بعد از آزادی اززندان شاه ودراوایل پیروزی انفلاب اسلامی سعی کرد با سوء استفاده ازنام و مکتب امام حسین و سر دادن شعارهای عوامفریبانه بر شور و احساسات مردم جامعه سوار شود تا منافع شخصی و تفکر فرقه گرایانه خودرا محقق کند. همین رجوی که سنگ امام حسین را با فریبکاری به سینه می زد وقتی درعراق بود دراوایل عزاداری برای امام حسین را خرافات می دانست اما حدودا ازسال 73 به بعد با این توجیه که باید مراسم سینه زنی را ازدست رژیم بگیریم عوامفریبانه به مسئولین تشکیلاتش دستورداد در ماه محرم مراسم عزاداری وسینه زنی درمقرها برپا کنند وهمین موضوع تمامی اعضا را متناقض ومتوجه دو رویی رجوی کرد. چون تا قبل ازآن بارها ازخود رجوی شنیده بودند که گفته بود : سینه زنی و برپایی مراسم عزاداری برای امام حسین خرافات است که رژیم ازان سوء استفاده می کند! بنابراین رجوی دراصل راه ومنش امام حسین را علیرغم ادعایی که در پیروی ازاو داشت قبول نداشت وهیچوقت عملی نکرد. مثلا درقیاس مع الفارق امام حسین (ع) شب قبل ازعاشورا چراغ ها را خاموش کرد وگفت هرکس نمی خواهد با ما باشد آزاد است که پی کارخود برود، امام حسین در اوج نبرد همواره برحفظ کرامت انسانی و خانواده تاکید داشت اما رجوی در نقطه مقابل حفظ کرامت خانواده را نامشروع وعملی زشت وضد ارزش می دانست ویا هریک ازاعضایی که دیگر نمی خواستند راه خیانت آمیز رجوی را دنبال کنند بعنوان خائن در بین جمع مورد تحقیر و در نهایت تهدید به زندان ومرگ می کرد، رجوی در جبهه دشمن علیه مردم خودش خیانت وستم می کرد. امام حسین می گفت درپذیرش دین اجباری نیست اما رجوی نیروهایش را موظف به پذیرش ایدئولوژی فرقه گرایانه اش می کرد و با کسانی که نمی پذیرفتند بشدت برخورد می کرد. بنابراین رجوی درظاهر مدعی پیروی از مکتب وآئین امام حسین بود اما درباطن فرسنگ ها با سنت ومرام امام حسین فاصله داشت.
آری سرنوشت نکبت بار امروزی رجوی و فرقه جنایتکارش گویاومصداق این حقیقت است که امام حسین با نثار خون خود ویارانش آنقدر تمیز حد و مرزها را بین حق وباطل مشخص کرده که هرکس بخواهد ازنام امام حسین ودین او سوء استفاده کند رسوا ومنفور تاریخ می شود.
حیمد دهدار

خروج از نسخه موبایل