مجاهدین در این نامعادله منشأ اثر نیستند

همینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد که قبلا قطعنامه های زیادی برعلیه ایران صادر کرده بود وحالا علیرغم فشار آمریکا از این کار امتناع میکند ، نشانه ی این است که موقعیت جهانی ایران بهتر شده است.
اما برخلاف این وضعیت عملا موجود ، حسین یعقوبی بعنوان یک مرید رجوی درنوشته ای کوشیده است که نعل وارونه زده وچنین بنویسد :
” اکنون اما تجلی اراده مردم که اوج آن در قیام دی ماه ۹۶ به نمایش گذاشته شد، از سویی، و درخشش قدرت خیره کننده آلترناتیو دمکراتیک شورای ملی مقاومت در سمت و سو دادن آن قیام و همچنین تلاشهای بی وقفه و تأثیر گذار آن بر سیاست های بین المللی، از طرف دیگر، جهان را به اتخاذ رویکرد دیگری در قبال رژیم آخوندی ناگزیر کرده”.
حرکات تعرضی دیماه 96 پرتضاد بود وهر دسته ای حرف خود را میزد که این حرف ها درموارد زیادی باهم نمیخواندند!
این تظاهراتی که بعضا مشکوک ارزیابی شده ، از طرح مطالبات مدنی تا نشان دادن کهنه پرستی وحتی تا سطح تخریب هایی که ایجاد اغتشاش کوری را هدف قرار داده بود ، شامل شد واکثریت مردم اعتماد درخوری بدان نکرده وازاین جهت، دامنه دار وفراگیر نشد!
شما اگر تظاهرات مداوم وسازمان یافته وشعارهای جلیقه زرد های فرانسوی را ملاحظه کنید ، آنگاه منظور مرا بهتر درک خواهید کرد.
شورای مقاومت ( باند رجوی ) درخششی درآن نداشت وحتی موقعیت طرح نام سازمان ویا اسم مریم ومسعود را هم پیدا نکرد!
ضمنا تمام تلاش های باندرجوی مذبوحانه بود واگر مقامات جنگ طلب آمریکائی حرف مفتی درحمایت ازاین نا آرامی ها زدند، به آن قسمت ازمردم که مطالبات اصولی ومدنی داشتند، لطمه زدند.
همچنین :
“آژیر خطر ناشی از عملیات تروریستی رژیم علیه تأسیسات نفتی عربستان عرصه را بر ناز و غمزه های مرسوم تروئیکای اروپا برای ملاها هم بست و رژیم را یک گام دیگر در باتلاق بحرانها فرو برد”.
ایران این اتهام را بارها رد کرد و یمنی ها درمقابلش ، این حملات را حق خود دانسته و مسئولیتش را بعهده گرفتند.
عربستان که طرف اصلی ماجرا هست ، باین صراحت که باند رجوی وآمریکا ادعا دارند، ایران را متهم نکرده ودربرابر آن به برقراری روابط عاقلانه با ایران ابراز تمایل نموده است!
ازنظر تعداد قابل توجهی ازتحلیلگران واقع گرا، عربستان درپی اتخاذ سیاست های جدیدی است که بموجب آن نمیخواهد تمام تخم مرغ هایش را درسبد آمریکا جای دهد واین خبر خوبی برای باند رجوی نیست و محتملا عاقبت منفی برای این فرقه ی مزدور خواهد داشت.
قلم بدست مورد اشاره ی رجوی که دم روباه است برای اثبات حرف های خود از خود روباه شهادت طلبیده ومیگوید :
“سناتور جوزف لیبرمن گفت : می‌خواهم به شما بگویم که نیرویی وجود دارد که حکومت ایران، رژیم افراطی در تهران بیش از حمله نظامی خارجی از آن وحشت دارد. آیا می‌دانید آن نیرو چیست؟ آن نیرو مردم ایران هستند. شورای ملی مقاومت ایران است”.
مردم ایران و شورای مقاومت رجوی ، دوعنصر مانعه الجمع هستند وبنابراین اگریکی بتواند منشآ اثر باشد دیگری نخواهد بود.
بعبارت دیگر، فرقه ی رجوی دراین معادله که یکطرفش هم مردم باشند، حضوری نخواهد داشت.
این سناتور حقوق بگیر از سازمان مجاهدین رجوی ، نامعادله ای را مطرح کرده و خود درحل آن عاجز مانده که برایش چندان هم مهم نیست.
مهم آنست که او اجرت المثل کار خود را دریافت کرده وبه هدف تاکتیک خود رسیده است.
سعید

خروج از نسخه موبایل