مریم رجوی دریکی از نشست های عمومی شوکه شد

بعداز اعلام انتصاب مریم به ریاست جمهوری از طرف مسعود رجوی همانند همیشه نشست های سرفصلی بامضمون ایدئولوژیکی در قرارگاه اشرف شروع شد. هدف از این نشست ها این بود که اعضا تناقضات ودرک ودریافت های خود را از این موضوع بیان وبه اصطلاح اعلام موضع کنند وبعد با فهم این بحث سرفصلی به حفره ها وشکاف ها و فاصله ای که با این حرکت سازمان داشتند اشراف پیدا کرده واز ان عبور می کردند.
نشست های بند” ر” (ریاست جمهوری مریم) هم با هدف وقت گذرانی ومشغول کردن اعضا به خود شروع شد. دراین نشست ها و درهمه سطوح مختلف تشکیلاتی مهم ترین تناقض اعضا بی باوری به توانمندی مریم برای قرار گرفتن دراین موضع بود واعضا درنشست علنا می نوشتند ومی خواندند که با حضور مسعود رجوی نقش مریم صوری و فرمالیستی است زیرا همه خط وخطوط را مسعود مشخص می کند ومسئله ریاست جمهوری نمی تواند واقعی باشد وبیشتر یک شکل وعمدتا مانور تبلیغاتی برای جلب توجه بیرونی است.
علیرغم بحث های فراوان مسئولین و نوارهای نشست اعضای شورا دربهارستان وحتی اعتراف های مسئولین زن سازمان مبنی برتوانمندی مریم کسی را قانع نمی کرد وهمه موضوع را شکلی وتبلیغی می دیدند. ولی اوج این مخالفت ها دریکی از نشست های عمومی باشرکت مسعود ومریم درسالن اجتماعات اشرف اتفاق افتاد.
یکی از اعضای زن پشت میکروفون قرار گرفت وچشم درچشم مسعود و مریم گفت: تناقض من این است که این انتخاب صوری است، من باشناختی که از مسئولین خواهر طی این چندسال دارم فکر می کنم صلاحیت خیلی از خواهران مسئول برای ریاست جمهوری و یا حتی مسئول اولی از خواهر مریم بیشتر است و بعد بعنوان مثال از طاهره (ثریا شهری) نام برد.
ابتدا سکوتی مرگبار سالن را فرا گرفت، تمامی نگاههای اعضای شرکت کننده بسمت این خانم ومحل میکروفن برگشت واحتمالا خیلی ها در آن لحظه شهامت وجسارت اورا تحسین می کردند. مسئولین بدجور بهم ریخته بودند مسعود رجوی کاملا ساکت و مریم به فکر عمیقی فرو رفته بود ودر آن لحظات به تاثیری که این حرف بر دیگر اعضا خواهد گذاشت فکر می کرد. غوغایی اخر سالن برپا شده بود مسعود سکوت را شکست و با لحن فریبنده همیشگی ودرحالی که سعی میکرد خودرا خونسرد نشان دهد گفت: البته باید به صداقت این خواهر افرین گفت که صادقانه حرف دلش را درجمع به این بزرگی زد ولی الان تمامی این خواهران واز جمله خواهر طاهره یک به یک پای میکروفون خواهند امد وبه صلاحیت مریم شهادت خواهند داد.
بعد از این حرف مسعود تمامی مسئولین به تکاپو افتادند تا طاهره را پیدا کرده وپشت میکروفون بیاورند. مدتی طول کشید تا طاهره پشت میکروفون بیاید. دراین مدت مریم بدجوری درخود فرورفته بود ودرحالت کاملا شوک قرار داشت. تحمل این حرف وتاکید برعدم صلاحیت وبی عرضگی اوآن هم دریک نشست عمومی وبا حضور هزاران نفر برایش سخت بود اگرچه بی شک درخلوت درونش ان راقبول داشت که بازیچه دست مسعود قرار گرفته است.
بالاخره طاهره پشت میکروفون امد وبراساس توجیهاتی که شده بود هزار ویک قسم خورد که انگشت کوچکه مریم هم نمیشود و باید سالها بدود تا بتواند قدر و شان سرباز کوچک مریم را درک کند.
نشست تمام شد ولی این تناقضات درنشست های لایه ای و درتمامی قرارگاهها ادامه پیدا کرد. ان روزها تناقض ومعضل اصلی مسئولین این شده بود که به اعضا تلقین کنند مریم فرد بی عرضه ای نیست ومی تواند درجایگاه ریاست جمهوری انتصابی مسعود باشد. مسعود رجوی وقتی دید که اعضا باحرف قانع نمیشوند نشست های بند”ر” را در دستور کار قرار داد تا با فحش وناسزا وتیغ وتیغ کشی صلاحیت مریم را با اعضا تحمیل کنند ولی به گوش اعضا نرفت که نرفت. و انها درهرنشست با زبان نون و بیان واقعیت ها مریم را روسیاه میکردند.
اکرامی

خروج از نسخه موبایل