ماجرای بند” ر” انقلاب چه بود؟!

اگر اشتباه نکنم سال 1372 بود که مسعود طی حکمی مریم را بعنوان رئیس جمهور معرفی کرد و او را سیمرغ رهایی مقاومت مردم ایران توصیف کرد!
روزی گفته شد که برای شنیدن پیام مسعود بایستی به سالن یکی از مقررات برویم. بعد از آماده شدن بسوی محل مشخص شده حرکت کردیم. خلاصه بعد از شنیدن کلی آهنگ های شاد و لبخندهای مسخره مسئولین، پیام خوانده شد. موضوع این بود که مریم بعنوان رئیس جمهور معرفی شده است! جو جوری بود که بایستی خودمان را شاد نشان میدادیم درغیر اینصورت مارک مخالف یا متناقض میخوردیم و حالا خر بیار و باقالی بار کن! بایستی کلی در نشستهای مختلف جواب میدادیم که چرا از رئیس جمهور شدن مریم خوشحال آنهم در حد دیوانه شدن نشده ایم؟!!
مسعود، مریم را بصورت مادام العمر بعنوان رئیس جمهور معرفی کرده بود! بعد از شور و فطورهای الکی، همه به مقررات خود بازگشتند. ولی باز این ماجرا در مقرهای خودمان هم ادامه داشت. صدای آهنگ های شاد آنقدر بلند بود که گوش را کر میکرد. بعضی به وسط میآمدند و میرقصیدند. بعضی ها الکی میگفتند که عجب برگی”برادر مسعود” رو کرد، بعضی میگفتند که دیدید سرنگونی دیگر از هر زمان دیگری نزدیکتر شده است! خلاصه بعد از این داستانهای اولیه نشستهای مختلف تشکیلاتی و ایدئولوژیکی در این رابطه در سطوح مختلف آغاز شد. بخوبی مشخص بود این موضوع اساسا اهمیتی برای بچه ها نداشته است و کسی راغب نبود وارد این موضوع شود. چرا که در زندگی خسته کننده و تهوع آور روزانه ما در قرارگاه اشرف هیچ تاثیری نداشت که هیچ به حجم کارها یا بهتر بگویم بیگاریهایی که روزانه متحمل میشدیم هم افزوده بود! چرا که از صبح تا شب بایستی قرارگاه را آماده جشن های سی مهر میکردیم و این خود حجم وحشتناکی از کار را به دوش نیروها انباشته کرده بود!
اما واقعیت داستان رئیس جمهوری مریم مسخره تر از هر چیز دیگری بود. یک پست پوشالی که حتی خود مریم را هم نفریفته بود! هیچکدام از بچه ها مریم را در محتوا حتی بعنوان مسئول اول سازمان هم قبول نداشتند چه رسد به رئیس جمهور! حتی بچه ها علنا در نشستها بصورت روشن یا در کنایه میگفتند که مریم را قبول نداریم و در حد و اندازه این مقام نیست!
خلاصه مسعود ناچار شد برای برای تحمیل این موضوع به نیروها، بندی به بندهای انقلاب پوشالی اضافه کند و آنهم بند”ر” یعنی ریاست جمهوری بود! یعنی که اگر مریم را در این مقام قبول نکنید بمعنی اینست که با سازمان و انقلاب زاویه دارید و به دنبال آن تمامی رده های تشکیلاتی و پست های سازمانی از شما گرفته خواهد شد وبایستی بعنوان نیرو صفر کیلومتر در سازمان فقط کار اجرایی انجام دهید!
بند”ر” هم مانند دیگر بندهای انقلاب مریم، مسخره و بی خاصیت بود. پست و مقامی که هیچ ارزشی ندارد چرا که انتصابی و بدون انتخابات آزاد صورت گرفته است!
عباسی

خروج از نسخه موبایل