نفاق بوش؟ مجاهدین خلق

نفاق بوش؟ مجاهدین خلق
tpmcafe.com
آیا کسانی که در قدرت هستند هیچ درسی از تاریخ نمیگیرند؟ آیا پرزیدنت بوش از همراه کردن غریزه‎ی درونی خود با شر راضی است؟ آیا ایالات متحده میتواند بار دیگر به‎واسطه‎ی عبارت معروف دشمنِ دشمنم ، دوست من است با آدمهای واقعاً بد معامله کند؟
همان‎گونه که قبلا گفته شد، دولت بوش قویاً معتقد است که ایالات متحده با چالشی بزرگ‎تر از چالش ایران مواجه نخواهد شد. بنابراین دولت بوش با هدایت وزیر خارجه‎ی وقت، دونالد رامسفلد، با سازمانی تروریستی وارد مذاکره شد که با اسامی متعددی خود را معرفی میکند:
– مجاهدین خلق ایران (پیاماوآی)
– مجاهدین خلق (امئیکی)
– سازمان مجاهدین خلق (امکیاو)
– ارتش آزادی‎بخش ملی ایران
– شورای ملی مقاومت ایران (انسیآرآی)
هر اسمی را که دوست دارید انتخاب کنید اما فعالیتهای تروریستیاش را از هنگام تشکیل شدنش در سال 1965 مرور نمایید:
– مخالفت با حکومت محمدرضا شاه پهلوی
– ترور پرسنل نظامی و غیرنظامی ایالات متحده شاغل در ایران در دهه‎ی 1970
– حمایت فعالانه از اشغال سفارت امریکا در تهران در سال 1979
– بزرگ‎ترین گروه اپوزیسیون در ایران علیه دولت تازه‎ی آیةالله خمینی
– اقامت در فرانسه، پس از سرکوب، تا سال 1986
– فرانسه با ایران توافق کرد تا مجاهدین خلق از فرانسه بیرون رانده شوند. آنان به عراق رفتند.
– صدام حسین به آنان کمک نظامی و مالی کرد و پایگاه عملیاتی به آنان داد.
– عراق مجاهدین خلق را مسلح کرد و از آن علیه نیروهای ایرانی در جنگ ایران – عراق استفاده کرد.
– مجاهدین خلق در سرکوب شورش‎های اکراد و شیعیان بعد از جنگ خلیج فارس در سال 1991 به گارد ریاست جمهوری عراق کمک کرد.
– رهبر مجاهدین: « کردها را زیر تانک‎هایتان له کنید، و گلولههایتان را برای پاسداران نگه دارید ».
اگر برای اثبات هم‎دستی آنان با صدام حسین، دیکتاتور مریض، این اسناد کفایت نمیکنند به گزارش دیدهبان حقوق‎بشر مراجعه کنید. سوابق تروریستی مجاهدین خلق آغشته به خون پرسنل و شهروندان امریکایی است.
با این حال در سال 2003 گزارشهایی مبنی بر حمایت سیاسی اعضای کنگره از مجاهدین خلق وجود داشت، از جمله تام تانکردو جمهوری‎خواه معروف از کلرادو و شیلا جکسون لی جمهوری‎خواه از تگزاس.
هنگام درخواست برای اعلام موضع جدید تام تانکردو و النا روس‎لتینن، سم استراتمن، مدیر ارتباطات کمیته‎ی روابط بینالملل کنگره، اعلام کرد که روس‎لتینن برای اظهار نظر در دسترس نبوده و من باید درخواست خودم را به باب فیلنر (جمهوری‎خواه) و شیلا جکسون لی ارجاع بدهم که در مورد موضوع فعال هستند. برای طفره رفتن سیاست خوبی است!
تاکنون هیچ موضع جدیدی از تام تانکردو، جکسون لی و باب فیلنر به‎دست نیامده است.
در چند ماه گذشته گزارشهایی مبنی بر مشارکت بین پنتاگون و مجاهدین خلق وجود داشته که عملیاتهای خراب‎کارانه در داخل ایران با حمایت امریکا را شامل میشود.
مشخص نیست اعزام نیروهای مجاهدین خلق تا چه حد بوده و اقرار رسمی به چنین توافقی وجود ندارد، اما شایعات و کنایهها فراوانند.
میتوان نتیجه گرفت که فعالیت مجاهدین خلق در داخل ایران برای دولت ایران یک عامل ناخواسته‎ی اخلال محسوب میشود، تا حدی که این موضوع در ماههای اخیر به‎عنوان یکی از موارد مذاکره‎ی بین ایران و ایالات متحده فهرست شده است.
یک گزارش جدید توسط بیبیسی حاکی از آن بود که چراغ سبز ایرانیها، بلافاصله توسط دولت بوش به‎عنوان یک حرکت ریاکارانه رد شده بود. ایرانیها اختصاصاً از امریکاییها خواسته بودند که گروه شورشی ایرانی مجاهدین خلق را منحل کند و اعضای آن را به ایران مسترد کند و در عوض ایران آماده بود برنامه‎ی هستهای خود را بر روی بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایالات متحده باز کند.
ظاهراً مجاهدین خلق تحت حمایت ایالات متحده ناراحتیهایی جدی در دولت ایران به‎وجود میآورند.
دنیس کوسینیچ (دموکرات، از ایالت اوهایو) عضو کمیته‎ی فرعی اصلاحات دولتی درباره‎ی امنیت ملی، تهدیدهای در حال ظهور و روابط بینالملل، گزارشها درباره‎ی فعالیتهای خراب‎کارانه را جدی گرفته و نامهای تحریکآمیز برای پرزیدنت بوش ارسال نموده است.
در حالی که این موضوع مبهم باقی مانده، این‎که ایالات متحده حاضر است در جهت رسیدن به اهدافش (اگرچه این اهداف در دریایی از خون‎ریزی تروریستی قرار گرفته باشند) با هر کسی (با هر سابقه‎ی ناخوش‎آیندی) همکاری کند، آزار دهنده است. آیا این امر واقعاً منعکس کننده‎ی ارزشهای امریکایی است؟
خدا نکند.

خروج از نسخه موبایل