مجاهدین به افغانستان مي روند

مجاهدین به افغانستان مي روند
مهدی عسگری، کانون هابیلیان، بیست و چهارم می 2007

سازمان مجاهدين خلق در جديدترين تحليل خود از دخالتهاي رژيم آخوندي با شعفي وصف ناپذير از دخالت ايران در افغانستان خبر داده و در اين افشاگري با استناد به منبع مبهم هميشگي – رسانه ها – ادعا کرده است : در رسانه هاي افغانستان هم خبر دادند که حکومت ايران اخيرا کمک هاي خودش را به نيروهاي طالبان افزايش داده است.
کشته شدن يکي از فرماندهان طالبان يا گذر نامه ايراني داشتن يکي از اين فرماندهان – به شرط صحت ادعاي سازمان – تنها استنادات بي پايه سازمان در خصوص دخالت ايران در امور افغانستان که با تيتر جزييات بيشتري از دخالت رژيم آخوندي در افغانستان در سايت رسمي اين گروه– مجاهدين – منعکس شده است و همچنين با استناد به سخنان نماينده امريکا در سازمان ملل و سفير جديد انگلستان در افغانستان درصدد تاييد مجدد ادعاي خود مي باشد. با روند موجود از اين پس بايد شاهد افشاگري هايشان در خصوص دخالت ايران در جاي جاي کره خاکي باشيم و در قضيه فعلي ( افغانستان) احتمالا در آينده نزديک مواردي همچون : برنامه ريزي هاي سران رژيم آخوندي براي ترور سربازان امريکايي ، اعلام اسامي چند هزار نفري از حقوق بگيران و مزدوران رژيم آخوندي در افغانستان ، انتقال بمبهاي جهت دار و کنار جاده اي به افغانستان براي کشتار سربازان آمريکايي ، دخالت رژيم آخوندي در کابينه و پارلمان افغانستان ، غارت ثروت هاي ملي افغانستان و حمايت گسترده رژيم آخوندي از تروريستها!!؟؟ را از زبان دستگاه خبر پراکني سازمان خواهيم شنيد و البته پس از ان شاهد خواهيم بود که امريکا به ناچار بر سر مسائل و مشکلات خود در افغانستان با ايران وارد مذاکره شود.
اصولا در سلسه مراتب گمانه زني هاي سازمان براي گل آلود کردن آب ، در ايستگاه نخست سازمان اقدام به پيش بيني اي مي کند كه موادش را از آميختن حب و بغض فرقه اي به علاوه کلي گويي هاي مبهم ، اظهارات مقامات آگاه! ، عنوان کلي رسانه ها و نيز اظهارات دشمنان اسم و رسم داري همچون سفيران انگليس و امريکا فراهم سازد.
در مرحله بعد به توانبخشي خود جهت حضور فيزيکي مي پردازد. در حضور فيزيکي ، سازمان با نقابي ضخيم بر چهره عواملش در کانون توجه حاضر خواهد شد و با حمايت از تروريستها و مشارکت در اعمال تروريستي ، حضور خود را تثبيت مي کند و به گونه اي رفتار مي کند که پس از انجام اعمال تروريستي ، لنگ کفشي را در محل عمليات تروريستي شاهد مثال قرار مي دهد و با آتش زدن قيصريه ادعا مي کند که آثار برجا مانده نشان دهنده حضور عوامل ايران در محل واقع بوده است!
اما در حضور غير فيزيکي يا عبارتي بهتر حضور معنوي ، سازمان کمي بر پدال حسابهاي بانکي خود فشار مي آورد و از طريق تزريق پول به مطبوعات و مهره هاي وابسته اش به ايجاد امواج رواني منفي مي پردازد.
در قضيه عراق با توجه به ادعاي پناهنده بودن ،به صورت ناموسي و همه جانبه وارد عمل شده است. از مشاركت در بمب گذاري در حرمين شريفين امام هادي (ع) و امام عسکري (ع) گرفته تا بمب گذاري در بغداد و اماکن شيعي و نيز آموزش نيروهاي القاعده و همراهي در کليه اعمال تروريستي بقاياي حزب بعث.
تا اين جاي بحث حضور فيزيکي است اما سازمان در عراق هميشه سنگ تمام گذاشته و با مشارکت فعال در بعد معنوي که تا کنون شاهد و ناظر بر آن بوديم رفتار مي کند، ولي در قضيه افغانستان سازمان به چند علت صرفاً حضور معنوي را ادامه خواهد داد. اول اينکه توان سازمان دهي و ارسال نيرو براي فاز عملياتي به افغانستان را ندارد و از سويي ترس از اسارت اين نيروها و تيره تر شدن پرونده اش باعث مي شود تا به اين حضور در افغانستان قناعت کند. در بعد ديگر بايد متذکر شد که براي سازمان حضور در افغانستان به صورت نامحسوس و از جنبه دشمن تراشي براي حکومت ايران مهم مي باشد، اما تحليل گران عقب مانده سازمان که حافظه تاريخي شان دائماً در حال فرمت شدن است گويا فراموش کرده اند که ملت شريف ايران از طالبان – هم مسلکان گروه رجوي – تا کنون چه ضربه ها و لطمه ها ديده است ؟ گويا خود را بخواب ابد زمستاني زده اند و نمي دانند ديپلماتها و خبرنگار ايراني در کنسولگري ايران در مزار شريف در زمان تصدي طالبان و توسط همين گروه به شهادت رسيده اند؟
بي شک کساني که در اين آب و خاک افتخار خدمت گذاري به ملت را دارند قدر مسلم بر خلاف آرمانها و آمال اين ملت – ارتباط و حمايت از طالبان – گام بر نخواهند داشت. حافظه پر از ويرس مجاهدین گويا پاک شده و از تجارت پر سود مواد مخدر توسط گروه طالبان – در زمان حکومت بر افغانستان – به ايران خبر ندارد ، تجارتي که ايران را راه ترانزيت به اروپا معرفي کرده بود و ايران با جديت تمام و همه جانبه وارد مبارزه با اين تجارت شد و اين راه ترانزيت را بست و شهيدان بسياري را تقديم راه عزت و ارجمندي اين ميهن ساخت. ملت و دولت ايران همانگونه که خواهان آزادي، سرفرازي و پايداري ملت عراق و پاک شدن اين کشور از لوث وجود انگلهايي همچون مجاهدین ، القاعده و حزب بعث و نيز خروج اشغالگران از عراق مي باشند ، با نگاهي مشابه خواهان همين اتفاق در کشور دوست و همسايه در افغانستان نيز مي باشد. در صداقت و همياري مردم ايران همين بس که هيچ گاه اين دو کشور همسايه را از کمک هاي بشر دوستانه خود – خوراک و پوشاک و دارو – محروم نساخته است. بنا براين سازمان بهتر است بر طبق عادت هميشگي خود فعاليتهاي تروريستي و ضد انساني خود را دنبال کند و البته در فاز تحليل! نيز از تحليل گران آگاه تر استفاده کند تا نوشته هاي اين نويسندگان مايه خنده و تمسخره خاص و عام نشود.

خروج از نسخه موبایل